وابستگی؛ تعریف، دستاورهای انقلاب، چالش ها و راهکارها

نگاه به ظرفیت های بالقوه داخلی و عدم وابستگی انقلاب چگونه تشریح می شود؟

امام خمینی: «ما الآن در همه چیز به گمان همه یک نحو وابستگی داریم. که بالاتر از همه، وابستگی افکار است. افکار جوانهای ما، پیرمردهای ما، تحصیلکرده‏های ما، روشنفکرهای ما، بسیاری از این افکار؛ وابسته به غرب است، وابسته به امریکاست. و لهذا حتی آنهایی که سوء نیت ندارند و خیال می‏کنند می‏خواهند خدمت بکنند به مملکت خودشان، از باب اینکه راه را درست نمی‏دانند و باورشان آمده است که ما باید همه چیز را از غرب بگیریم، این وابستگی را دارند. و این وابستگی سرمنشأ همه وابستگیهاست که ما داریم. اگر ما وابستگی فرهنگی را داشته باشیم، دنبالش وابستگی اقتصادی هم هست؛ وابستگی اجتماعی هم هست؛ سیاسی هم هست.» (صحیفه امام، جلد 10، صفحه 357)

کد : 169735 | تاریخ : 26/12/1396

یکی از مفاهیم سیاسی که تحول بنیادین یافته موضوع وابستگی و عدم وابستگی است که جای خود را به «وابستگی متقابل» داده است.

علت چنین تحولی، پیشرفت جامعه بشری است که هر روزه با نیازهای جدیدی رو به‌ رو می ­شود. حال ‌آنکه منابع تأمین نیازهای جدید در یک قلمرو وجود ندارد. مثلاً اکثر کشورهای صنعتی محتاج نفت می ­باشند و باید آن را از کشورهای دارای نفت تهیه کنند. متقابلاً بسیاری از کشورهای نفت ­خیز محتاج صنایعی هستند که با توجه به امکانات فعلی خود، آن­ها را ندارند و باید از دیگر کشورها تأمین نمایند. لذا هر دو گروه کشورها به هم محتاج خواهند بود؛ و این مثال بیانگر ساده ­ترین شکل وابستگی متقابل است که یکی از انواع نامناسب آن برای کشورهایی است که خام ­فروشی می­ کنند و کالای مصرفی یا پول آن را در ازای چنین صادراتی دریافت می ­دارند؛ اما نوع پیشرفته ­تر آن تقسیم کار عادلانه برای صرفه اقتصادی بین کشورها است که وابستگی متقابل را حتی ارزشی می ­نماید. مثلاً هر کشوری با توجه به شرایط اقلیمی و آب ­و هوایی برای پرورش نوعی از محصولات کشاورزی و باغی مناسب می ­باشد. لذا وقتی بین کشورها در این زمینه تقسیم کار شود، وابستگی متقابل ارزشمند می­ گردد.

و اما یک نوع وابستگی متقابل هم وجود دارد که حتی وجود انقلاب را ضروری می ­سازد و آن وابستگی استثماری است؛ یعنی قدرت بزرگ ­تر محتاج نیروی کار کشورهای ضعیف و کشورهای ضعیف محتاج حمایت ­هایی در عرصه ­های امنیتی، اقتصادی و سیاسی می­ باشند. قبل از انقلاب، ایران در چنین وضعیتی قرار گرفته بود که رژیم سابق برای بقای خود احساس می ­کرد وابستگی به غرب ضرورت دارد و در برخی موارد باج دادن به شرق اجتناب‌ناپذیر می ­باشد و غرب نیز احساس می­ کرد برای تعقیب مطامع خود به وجود چنین رژیمی در خاورمیانه محتاج می ­باشد. به همین جهت امام خمینی(ره) از سال 41 که به‌طور آشکار وارد عرصه مبارزه شدند روی موضوع استقلال چنان پای فشردند که در اوج انقلاب، استقلال در کنار آزادی و جمهوری اسلامی جزو شعارهای اصلی انقلاب قرار گرفت.

در طول دوران زعامت امام(ره) ایشان برای برون­ رفت از وضعیت این نوع وابستگی به انحاء مختلف رهنمودهایی به مسئولین و مردم ارائه می ­دادند که به ‌تناسب هر موضوعی انتخاب واژه می ­شد. مثلاً گاهی روی موضوع خودباوری تمرکز می ­کردند، گاه روی موضوع خودکفایی (در معنای خوداتکایی)، زمانی انقلاب فرهنگی، زمانی قطع وابستگی به غرب و شرق، گاهی روی پای خود ایستادن و نیز توجه دادن به اینکه از لحاظ مواد خام همه ‌چیز داریم... لذا پس از انقلاب بخش­ هایی از ظرفیت­ های بالقوه بالفعل شدند؛ مانند:

- ظرفیت اعتقادات اسلامی که به ملت یک هویت ملی فعال داد که در پیشبرد انقلاب در مقابل بیگانه توان ایستادگی از خود بروز ­داد و هم جنگ را اداره کرد و هم به ‌صورت جهاد سازندگی نیروی پنهان را برای بازسازی کشور عیان ساخت؛

- ظرفیت ­های ملی در پاسداشت مردم ­سالاری دینی تا حدود زیادی این کشور را وارد تمدنی جدید نموده؛ به‌گونه‌ای که وقتی از سوی ایران گفتگوی تمدن­ ها مطرح گردید، تمام کشورها از آن استقبال کردند و چنین موضوعی در دستور کار نظام بین­ الملل قرار گرفت؛

- زنان از حیث تحصیلات و امور آموزشی هم پای مردها جلو آمدند و گاه از مردان لااقل از حیث کمیّت جلو زدند.

- وجود منابع متعدد ملی ایران یک ظریفت بالقوه دیگر است که اگر همسو با به کارگیری ظرفیت بالقوه مهمی که نیروی کار می ­باشد، قرار گیرد، می­ تواند استقلال اقتصادی را محقق سازد.

- مطالبات اجتماعی دامنه وسیعی به خود گرفت. چنانکه امروزه کمتر کسی را در ایران می ­توان یافت که از جهاتی ناراضی نباشد. از لحاظ روانشناسی اجتماعی تمکین نکردن به وضع موجود و عدم رضایت از برخی موضوعات و انتظار برای شرایط بهتر زندگی اگرچه از جهتی می ­تواند تبدیل به بحران شود، از وجه مثبت آن یک تحول بزرگ و آرمانی قلمداد می ­شود که نشانگر ارتقای دیدگاه برای مطالبات است و ارتقای دیدگاه مطالباتی حتی اگر بخش ­هایی از آن کاذب یا انحرافی باشد، بخش عمده آن‌ که رو به‌ سلامت دارد، یک ظرفیت بالقوه برای توسعه پایدار محسوب می ­شود.

مهم‌ترین مواردی که ضرورت اصلاح دارد تا ظرفیت‌های بالقوه دیگر را به فعلیت درآورد عبارت‌اند از:

- اصلاح ضعف مدیریت برای سیاست‌گذار‌های کلان میان ­مدت و درازمدت؛

-  عدم تکیه به درآمد نفتی؛

- ایجاد نظارت سیستمی صحیح بر عملکرد مجموعه نهادهای نظام؛

- بالا بردن بازدهی کار اداری و ارتقای کیفت برخی تولیدات؛

-  فرونشاندن تمایل فزاینده به شهرنشینی و ایجاد زمینه برای بازگشت مشتاقانه نیروی تولید به روستاها؛

- فراهم کردن شرایط برای عدم مهاجرت های بی رویه بالاخص مهیا کردن زمینه اشتغال مطلوب برای جلوگیری از فرار مغزها.

 نقطه امید این است که پس از تشکیل جمهوری اسلامی استقلال سیاسی کشور حفظ شده و امید می ­رود که این خاصه به ساحت­ های دیگر یعنی به خوداتکایی جهت حفظ استقلال اقتصادی تسری یابد و یا منجر به وابستگی متقابل مثبت بین کشورهای همسایه، کشورهای اسلامی و در نهایت غالب ملل دیگر شود.

انتهای پیام /*