آیت الله سید حسن خمینی

ارکان اندیشه سیاسی امام خمینی (س)

عقلانیت انسانی، اخلاق اسلامی، فقه شیعی و وحدت ملی چهار رکن اندیشه سیاسی امام است

کد : 170032 | تاریخ : 08/02/1397

اولین رکن اندیشه امام عقلانیت انسانی است. امام یک انسان دیندار بود و اساسا گذار ایشان به عالم سیاست وجامعه  از مسیر دین بود. شاید هر کسی به امام نقدهایی داشته باشد اما هرگز در این باره که حرکت امام به حوزه سیاست یک حرکت دینی بود حرفی ندارد.
امام یک انسان دیندار است معمولا دینداران به ماوراءالطبیعه بسیار ایمان دارند. همه انسانها به نوعی باورمند به ماورالطبیعه هستند. اما این رگه ها در انسانهای دیندار پررنگ است همه انسانها از جمله انسانهای دیندار گاهی در تصمیم های خود بر مدار غیر از عقلانیت تکیه می کنند یا به زبان دیگر انسانها معمولا گرفتار خرافه می شوند. پطروس غالی درباره صلح اعراب و اسراییل در کمپ دیوید از وجود یک جادوگر در هیئت مصری یاد می کند.

خرافه مخصوص دینداران نیست. امام خمینی هرگز در هیچ تصمیمی از مدار عقلانیت خارج نشد.

ایشان در پروازی(پرواز انقلاب در 12 بهمن 1357) که ثمره مبارزات یکصد ساله ملت ایران و چند صد ساله مبارزات شیعه به آن وابسته بود، امام تا لحظه آخر هرگز استخاره نکرد. تنها با مشاوران خود مشورت کرد و تصمیم گرفت. ابوی من می گفتند هواپیمایی که امام را به تهران آورد دو طبقه داشت. طبقه دوم مخصوص امام بود. امام در هواپیما دراز کشیدند و گفتند من می خوابم من از پله ها پایین آمدم و به دلیلی دوباره به طبقه دوم برگشتم. دیدم امام به خواب رفته اند. این آرامش مدیون دینداری امام بود

در دوران دفاع مقدس نیز بسیاری از فرماندهان به امام می گفتند استخاره کنید اما ایشان پاسخ می دادند نیازی به استخاره نیست شما برنامه ریزی کنید درست عمل کنید حتما پیروز می شوید.
امام هرگز حتی یکبار به خواب اتکا نکرد تصمیم های ایشان در مدار سیاست ورزی بر پایه این مسائل نبود البته نه اینکه خواب حقایقی ندارد اما خواب در تصمیم گیری جایگاهی ندارد.
وی افزود: نبی مکرم اسلام در امور جنگی هرگز به استخاره، رمل و اسطرلاب تکیه نکرد. امیرالمومنین بالاترین عارف تاریخ وقتی به جنگ می رفتند براساس قواعد زمان خود عمل می کردند.اگر آیین دادرسی در شام بود در کوفه هم بود با این تفاوت که در شام بر مدار غیرخدایی بود و در کوفه بر مدار خدایی. اگر ابزارها و روشهای جنگی در سپاه معاویه بود در سپاه امام هم بود. اینگونه نبود که چون لشکر امام علی برای خدا می جنگید نیازی به قواعد عقلانی نباشد.

باید به قواعد عقلانی تن داد بالا رفتن نقدینگی در همه جا تورم را بالا می برد. و فرقی نمی کند که نظام اقتصادی سوسیالیستی باشد یا لیبرالیستی. بالاترین خصوصیات امام که او را از دیگران ممتاز می کرد اتکا به عقلانیت بود.

دومین ویژگی امام پایبندی به اخلاق است. برخیها به امام علی می گفتند معاویه از تو با هوشتر است و امام پاسخ می گفت من به قواعد اخلاقی پایبندم و اینگونه نیست که برای رسیدن به هر نتیجه ایی هر وسیله ایی را تجویز کنم. علی(ع) در عرصه زندگی فردی و اجتماعی به قواعد اخلاقی پایبند بود. یکی از امور اخلاقی رعایت ادب است در زندگی امام، امام همواره ادب را رعایت می کرد ایشان از مودبترین انسانها هست. رابطه ما با ایشان، رابطه نوه و پدربزرگ بود.

انسان می تواند با نوه خود جور دیگری حرف بزند اما ایشان هرگز به ما "تو"  نگفت. ضمن اینکه با ما بازی می کرد و اینگونه نبود که در جایی مثل یک هاله مقدس بنشیند باز هم همیشه ما را "شما" خطاب می کرد.

امام برای مخالفین خود از تعابیر سخیف استفاده نمی کرد و می گفت آقای ریگان و خانم تاچر. او عمیقا به قواعد اخلاقی پایبند بود. موارد زیادی در زندگی ایشان هست که این مسئله را بسیار پررنگ می بینیم.

پیامبر برای بسط مکارم اخلاق مبعوث شد. غایت اصلی بعثت پیامبر اخلاق بود اگر هزار سجده و رکوع بکنیم اما دلهایمان چرکین باشد و حسد و حقد و دروغ و تهمت ما را در برگرفته باشد از اعتدال که اصل اساسی اخلاق است خارج شده ایم.

در جنگ خیبر برخی از مسلمانها به دشمنان فحش می دادند و آنها را فرزندان خوک و میمون می خواندند. در این حال یکی از یهودیان پیامبر را خطاب قرار داد و گفت: یا ابوالقاسم تو که دشنام نمی دادی؟ پیامبر از این امر خجالت کشید و آن روز جنگ را تعطیل کرد.

فرق پیامبران و سیاستمداران در این است که پیامبران می خواهند همه خوب باشند اما سیاستمداران می خواهند اکثریت خوب باشند. برای پیامبر تک  تک افراد جامعه مهم است. اگر تنها یک نفر به سعادت نرسد کار پیامبر تمام نشده است. دل پیامبر آنقدر به امت خود می سوزد که خدا به او می گوید که دیگر کافی است خود را اذیت نکن. دل پیامبر دل نبی گونه است.
روز عاشورا دل سیدالشهدا به حال شمر بیشتر می سوخت از اینکه خود شمر دلش به حال خودش بسوزد. چون امام حسین فرزند پیامبر است او می خواهد شمر هم به اوج برسد.

سومین رکن اندیشه سیاسی امام را فقه شیعی است. غفلت نکنیم که امام یک فقیه است گذرش به سیاست از منظر مسوولیت شرعی است. از دید امام انسان کامل انسانی اخلاقی، عقلانی و متشرع است. همینطور که پیامبر(ص) و علی علیه  السلام هم اینگونه بودند. پایبندی امام به مبانی فقهی بی تردید در جای جای زندگی ایشان دیده می شود.

تکیه بر اخلاق و عقلانیت نباید ما را از تقید به فقه و تشرع غافل کند. سنتهای دینی که ریشه در شریعت دارد یک واقعیت هستند باید به آنها تن داد معنی ندارد که بگوییم چون اخلاقی هستیم حجاب اهمیتی ندارد چون اخلاقی هستیم در نماز کاهلی کنیم البته به این معنا نیست که با کسانی که مقید به این مسائل نیستند برخورد غیردینی و غیراخلاقی کنیم.
لطافت قضیه این است که کسانی که فقهی هستند فقه را بر اخلاق برتری می دهند و کسانی که اخلاقی هستند اخلاق را بر فقه برتر می دانند. اما مسئله این است که همه اینها یکسان است.
چهارمین رکن اندیشه سیاسی امام را وحدت ملی است. امام در همه جا تعبیر بسیار خوبی دارد ایشان مرتبا تکرار می کنند "همه با هم". امام می گوید علت موجده انقلاب همان علت مبقیه آن است. این علت اصلی، همان اتکا به خدا و وحدت کلمه است.

در روایات دینی و در احکام اسلامی و نیز در اندیشه امام به توکل و توسل به صورت فراوان تاکید شده است. امام در زندگی خود هیچگاه نماز را ترک نکرد. در نجف هر شب به زیارت امیرالمومنین می رفت و توسل می جست و این کار هیچ تعارضی با عقلانیت ندارد. انسان با خدا ارتباط برقرار می کند. خدا دل او را روشن می کند، عقل را سالم می کند و اینها سرانجام باعث می شود که انسان بهتر تصمیم بگیرد. برخی اوقات انسان نمی تواند تصمیم بگیرد چون قلب او قفل شده است.

زندگی امام برای ما درس آموز است و این درس بیش از هر چیز بر این است که باید این چهار عنصر عقلانیت انسانی، اخلاق اسلامی، پایبندی به تشرع و وحدت را آویزه گوش کنیم و بدان پایبند باشیم.

برگرفته از " تاکید مکرر بر عقلانیت و اخلاق "

انتهای پیام /*