لزوم و وجوب تحزب از نگاه امام خمینی(س)

چرا امام در مورد وجود احزاب و موجه یا ناموجه بودن آن ها در وصیت نامه اشاره ای نفرمودند؟

امام با اشاره به آزادی فعالیت احزاب و گروه ها، بین آزادی بیان و توطئه تمایز قائل می شود و اوّلی را طبیعی و مجاز می شمارد و دوّمی را مردود.

کد : 172612 | تاریخ : 21/07/1397

‏‏

‏اگر واژه های مشتق از حزب و احزاب در آثار امام خمینی(ره) جستجو شود بالغ ‌بر 1000 مورد می باشد که از مفاهیم پرکاربرد در آثار معظم له محسوب می شود. البته معدودی از آن ‌ها نشانی آیاتی است که در سوره احزاب آمده، تعدادی مرتبط با موضوعات فلسفی و کلامی است که گاه مترادف با جنودِ الله، جنودِ ملائک و جنودِ شیطان به‌ کار رفته و تعدادی نیز مرتبط با اصطلاح «حزبالله» است که امام خمینی(ره) اول ‌بار چنین اصطلاحی را در تقریرات فلسفی با عبارت زیر به کار بردند: «و الحاصل: حضرت نبی صلی‌ الله علیه و آله و سلم خادم قضا و علم لا یتبدل الهی است... پس نصب العین و مشهود بصر قلب نبی، خداست و غیر حزب اللّه در بین نیست.»

(تقریرات فلسفه، ج 2، ص: 591)

‏همچنین در کتاب جهاد اکبر خطاب به روحانیون چنین نگاشتند: «ملت انتظار دارند که شما روحانی و مؤدب به آداب اسلامی باشید؛ حزب اللّه باشید؛ از زرق و برق زندگی و جلوه های ساختگی آن بپرهیزید؛ در راه پیشبرد آرمان های اسلامی و خدمت به ملت اسلام از هیچ‌ گونه فداکاری دریغ نورزید؛ در راه خدای تعالی و برای رضایت خاطر او قدم بردارید و جز به خالق یکتا به احدی توجه نداشته باشید؛»‏‏ 

(جهاد اکبر، ص: 27)


C:\Users\v.safari\Desktop\احزاب 3.jpg

‏ ‏

‏امام خمینی(ره) در 23 اردیبهشت سال 57 همه اقشار ملت را دعوت به وحدت کردند و اصطلاح حزب الله را (با کسره بای حزب) به‌ عنوان تشکلی نظام مند و وحدت آفرین در مقابل احزابی که موجب تشتت می شوند به کار بردند: «باید حالا که ایران قیام کرده است- و خداوند توفیق بدهد به آن‌ ها- باید نظام داشته باشد این؛ بی نظام نباید باشد... تمام جناح‌ ها باهم بشوند. سازمانِ واحد باشد. یک حزبِ الهی در مقابل «حزب رستاخیز»- حزبِ خدا، حزبِ اللَّه. همه باهم باشید.»‏


به مناسبت فرارسیدن اولین انتخابات ریاست جمهوری در ایران امام خمینی پیامی فرستادند. امام خمینی با اشاره به تفاوت‏های بنیادین انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلاب‏ها و با اشاره به آزادی کامل مردم در انقلاب اسلامی ایران فرمودند: «... در دنیا ما نداریم یک همچو انقلابی که دنبال سرش اینجوری با انسانیت رفتار شده باشد». امام در بیانات مفصلی درباره فرهنگ و تمدن شرق و غرب و آفت غربزدگی با اشاره به اشکالتراشی‏های عده‏ای از غربزدگان و مدعیان روشنفکری فرمودند: «... یک ملتی که همه ایستادند و رأی به یک قانونی دادند، [اینها] مخالفت می‏کنند، می‏گویند که این دمکراسی نیست... کجای دنیا این قدر دمکراسی است که مردم خودشان سرنوشت خودشان [را] دست بگیرند؟...». امام با اشاره به وفور احزاب و گروه‏ها که در ظرف چند ماهه پس از پیروزیاعلام موجودیت کرده‏اند فرمودند: «... اصل حزب بازی را برای همین درست کردند که نگذارند این ملت با هم آشتی بکنند...».


‏از پیام فوق به بعد افراد انقلابی مسلمان با صفت حزب الهی نیز مورد اشاره و توجه قرار می گرفتند به همین سبب در 19 دی‌ماه 57 خبرنگار روزنامه ایتالیایی «لوتاکونتینوا» از امام خمینی(ره) پرسید: «ممکن است معنی و مفهوم «حزب اللَّه» را برای ما تشریح کنید؟» و امام(ره) چنین پاسخ دادند: «هر مسلمانی که موازین و اصول اسلام را پذیرفته است و در اعمال و رفتار از انضباط دقیق شیعی برخوردار است یک عضو از اعضای حزب اللَّه است؛ و تمامی دستورات این حزب و خط ‌مشی آن را قرآن و اسلام بیان کرده است. این حزب غیر از حزب های متداول امروز دنیاست. امروز تمام مردم ایران- در هر سِنی که هستند- از زن و مرد که با شعارهای اسلامی مبارزه می کنند جزء حزب الله هستند.»

(صحیفه امام، ج 5، ص: 408)‏

‏ ‏

C:\Users\v.safari\Desktop\احزاب.jpg

‎ ‎

‏امام خمینی(ره)‏‏ در منشور روحانیت نیز یادآور شدند: «نباید برای رضایت چند لیبرال خودفروخته در اظهارنظرها و ابراز عقیده ها به‌گونه ‌ای غلط عمل کنیم که حزب ‌الله عزیز احساس کند جمهوری اسلامی دارد از مواضع اصولی اش عدول می کند.»

(صحیفه امام، ج 21، ص: 284)

‏با این اجمال می توان گفت که امام خمینی(ره) از قاب نگاه یک دین ‌مدار تام به مفهوم قرآنی احزاب که در 18 آیه قرآن به ‌روشنی از مختصات آن‌ ها سخن به میان آمده، توجه داشتند و لذا احزابی که اهداف غایی آن‌ ها به دست گرفتن قدرت سیاسی می باشد حتی اگر جزو احزاب اسلامی محسوب شوند، برای ایشان امری ‏صرفاً سیاسی تلقی می شده و بنا نداشتند که شخصاً در جهت تقویت آن ‌ها سخنی بر زبان بیاورند. حتی این موضوع در مورد حزب جمهوری اسلامی که مؤسسین آن همگی از شاگردان و افراد مورد اعتماد ایشان بودند نیز صادق است. با این وصف به نحو کلی با تشکیل حزب مخالف نبودند چنانکه عبارات زیر در 23 شهریور 1358 در جمع اعضای خبرگان و اعضای حزب جمهوری اسلامی بیان شده دلالتی بر این معنا است: «مجموع قضیه این است که شما از مشکلات مملکت بحث کرده اید؛ و این هم همه می دانید که مشکلات زیاد است، اما حالا راه‌ حل این است که همه باهم تفاهم داشته باشند. دولت با شورای انقلاب؛ همه با حزب جمهوری اسلامی و اگر بشود، با حزب های دیگر که بتوانند تفاهم کنند و درگیری واقع نشود بین مثلاً دولت و حزب و یا دولت و شورا، یا مثلاً رادیو- تلویزیون و دیگران. در یک وقتی که الآن درگیری ها صد در صد مضر است، یعنی ما الآن احتیاج داریم به اینکه یک آرامشی باشد و یک تفاهمی باشد.»

(صحیفه امام، ج 9، ص: 520)‏

‏با این مقدمات اگر بخواهیم به ‌طور بنیادین نظر امام(ره) را راجع به احزاب بیابیم ابتدا باید آن را در آثار عرفانی، فلسفی و کلامی ایشان مورد کنکاش قرار دهیم که با مطالعه اجمالی آن در می ‌یابیم چون ایشان به دو سوی طیف احزاب در قرآن که یک ‌سوی آن حزب ‌الله و سوی دیگر حزب شیطان بیان شده، توجه داشتند، نظر ایشان نسبت به احزاب متداول سیاسی که اهداف غایی تشکیل آن ‌ها رو به ‌سوی کسب قدرت دارد، چندان مثبت نبوده است. با این‌حال چون سیاست در جهان امروز به ‌طور قهری میل به تشکل هایی در قالب احزاب دارد، لذا امام خمینی(ره) در وصیت ‌نامه الهی – سیاسی نفیاً و اثباتاً متعرض حزب و احزاب نشدند تا نه مانع این روند شوند و نه موجب تأیید احزابی گردند که با نام های مختلف از جمله نام های اسلامی در جهت کسب قدرت به فعالیت می پردازند. با این وصف امام خمینی(ره) مخاطبین خود را برای تصمیمات کلان سیاسی و اجتماعی به داشتن تشکل و دوری از فردمحوری تشویق می کردند و لذا تأسیس حزب به ‌عنوان تشکلی پاسخگو بالذات با نظر غایی ایشان در تعارض قرار نمی گیرد.‏

توصیه می شود جهت تعمیق مطالب و آشنایی بیشتر با جوانب اندیشه سیاسی حضرت امام در باب احزاب به اثر تبیان احزاب و گروه های سیاسی از دیدگاه امام خمینی(س) مراجعه گردد.


انتهای پیام /*