هر روز با امام / ۲ آبان/ نگاهی به اتفاقات دوران حیات امام

در این نوشتار سعی بر این است که به اهم وقایع و رخدادهای حیات پربرکت حضرت امام خمینی (س) اشاره گردد. ضمنا در ادامه مناسبتهای ملی و مذهبی روز را در سیره و اندیشه امام جستجو می کنیم.

کد : 176650 | تاریخ : 02/08/1402

نجف اشرف، ۱۳۵۱_ نامه به خانم خدیجه ثقفی (خانوادگی)

بسمه تعالی

‏‏‏شب ۱۶ شهر رمضان ۹۲‏
‏‏خانم محترمه!‏
‏‏مرقوم مورخ ۱۲ شعبان و مرقوم مورخ ۲۸ شعبان با هم واصل شد. از سلامت شما و‏‎ ‎‏دیگران خوشوقت شدم. مدتی بود هیچ اطلاعی از شماها نداشتم تا کاغذ فریده‏‎ که‏‎ ‎‏چند روز پیش رسید، امروز نیز مرقوم شما و صدیقه و فهیمه‏‎ و احمد هم واصل شد.‏‎ ‎‏ماها بحمدالله تعالی سلامت هستیم. حسین هم حالش خوب شد و از بیمارستان بیرون‏‎ ‎‏آمد. از آشتی آقا و خانم خوشوقت شدم. واقعاً مژدۀ خوبی بود. به هر دو سلام برسانید‏‎ ‎‏و تبریک از قِبَل من بگویید. ما عجالتاً در انتظار شما به سر می بریم. از قراری که آقای آقا‏‎ ‎‏سید علی خلخالی‏‎ گفته اند بهتر آن است که با هواپیمای روز شنبه که می رود کویت و از‏‎ ‎‏آنجا به بغداد می آید و معطلی ندارد بیایید. هواپیماهای دیگر معطلی دارد و صحیح‏‎ ‎‏نیست شما در کویت یا شام و بیروت بی جهت معطل شوید. من این نامه را به تهران‏‎ ‎‏می فرستم؛ به حسب قاعده تا رسید آن شما تهران هستید. راجع به مطلبی که مربوط به‏‎ ‎‏آقای پسندیده است شاید به ایشان بنویسم. والسلام علیک.‏


‏‏پدر اولاد شما‏

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۲، ص ۴۶۳


***

نوفل لوشاتو، ۱۳۵۷_ سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج (تبیین شرعی بودن نهضت و وظیفه مردم)
اهم بیانات:
الآن وقت این است که همه دست به هم بدهیم و این ریشه را قطع بکنیم، و دنبالش‏‎ ‎‏ریشه های دیگر ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏هم قطع بکنیم. مملکت مال خودمان است و حرف حق داریم و‏‎ ‎‏حرف صحیح داریم که مملکت خودمان را می خواهیم خودمان اداره بکنیم. ما داریم‏‎ ‎‏اشخاصی که اداره کنند مملکتمان را؛ ما رجال صالح داریم، ما رجال مُسْلم داریم، ما‏‎ ‎‏تحصیل کرده ها داریم، عدۀ کثیری در اروپا و امریکا اصلاً نمی توانند برگردند به‏‎ ‎‏مملکت؛ برای اینکه مورد زجر و حبس و اعدام و این چیزها واقع می شوند، آنها می آیند‏‎ ‎‏به مملکت خودشان، زندگی می کنند و اداره می کنند مملکت را.‏
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۱۲۷ - ۱۳۳

***

نوفل لوشاتو، ۱۳۵۷_ سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج درباره ریشه های اختلاف مردم با شاه
اهم بیانات:
این یاغی را اینها بالای سر ما گذاشتند. انگلستان از آن طرف‏‎ ‎‏تأییدش می کند و امریکا از آن طرف تأییدش می کند، چین از آن طرف تأییدش می کند‏‎ ‎‏و شوروی از آن طرف تأییدش می کند. همه هم برای منافع خودشان است. نوکری از این‏‎ ‎‏احمق تر و بهتر برای آنها نیست که همه چیز ملت خودش را به رایگان به آنها بدهد.‏‎ ‎‏گازش را شوروی ببرد و نفتش را امریکا و انگلستان ببرد؛ و هر کس یک گوشه اش را‏‎ ‎‏گرفته، دارد می برد؛ مراتعش را ملکۀ انگلستان، مراتع سرسبز خوب ما را به ملکۀ‏‎ ‎‏انگلستان و چند نفر دیگر واگذار کردند؛ به طوری که به من نوشته بودند جنگلهایش را به‏‎ ‎‏یک شرکت دیگر؛ و هر چیزش الآن هر یک طعمه ای است که مثل این سگهای لاشخور‏‎ ‎‏که دور این طعمه اند، هر کس می کشد طرف خودش. ایران الآن اینطوری شده است که‏‎ ‎‏یک طعمه ای شده برای این نفتخوارها و لاشخورها، و دارند از هر طرف می کشند آن‏‎ ‎‏را، و قوۀ مجریه اش هم عبارت از محمدرضا خان پهلوی!
من از شما آقایانی که محصل هستید در خارج و طبقات روشن هستید در خارج،‏‎ ‎‏این توقع را دارم که این جوانهای ما که گول خوردند و از بالادستیها گول خوردند، اشتباه‏‎ ‎‏کردند، نخواندند، اسلام را ندیدند، احکام اسلام را نخواندند، ندیدند، زبان قرآن را‏‎ ‎‏آشنا بر آن نیستند، نمی دانند که قرآن یک دستگاه آدم ساز است و محرک به طرف ترقی‏‎ ‎‏و به طرف تعالی و به طرف کوبیدن ظالم و دستگاه ظلم؛ اینها این مسائل را نمی دانند و‏‎ ‎‏اقتصاد اسلام را هم اطلاع از آن ندارند، حالا وقتی که آمدند اینجا، همان طور چشم و‏‎ ‎‏گوش بسته تقریباً آمدند، از اسلام بی اطلاع آمدند، یک چیزی به آنها یک کسی که خود‏‎ ‎‏او هم هیچ اعتقاد به این مسائل ـ خود آن دستۀ اولی، دسته های اول، خودشان هم اعتقاد‏‎ ‎‏به این مسائل ـ ندارند و برای خاطر اینکه این بچه ها را گول بزنند و به نفع آن بزرگترها که‏‎ ‎‏آنها را وادار به این کار کردند عمل بکنند، بچه های ما هم گول می خوردند اینجا. شما‏‎ ‎‏یک اشخاصی که روشنفکر هستید و مُسْلم هستید و جهاتِ ـ عرض می کنم ـ ملی تان‏‎ ‎‏محفوظ هست، این بچه های ما را نگه دارید آنجا، نگذارید که به دام اینها بیفتند. اینها‏‎ ‎‏دام سازمان امنیت است، نه دام کمونیست است؛
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۱۳۴ - ۱۴۴


***


قم، ۱۳۵۸_ حکم انتصاب آقای سید جلال الدین طاهری به سمت امامت جمعه اصفهان
‏‎ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۰، ص ۳۲۹

***

قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع شهردار و کارکنان شهرداری قائم شهر (کوشش برای سازندگی)
اهم بیانات:
هر کسی موظف است به‏‎ ‎‏حسب وجدان خودش که عائلۀ خودش را خدمت به او بکند و اداره بکند، الآن به حسب‏‎ ‎‏وجدان، ما همه موظفیم که یک مملکتی که از حلقوم دیگران بیرون آوردیم و مال‏‎ ‎‏خودمان شده، خودمان خدمت به آن بکنیم. نرویم کنار بنشینیم بگوییم که شما از چنگال‏‎ ‎‏دیگران بیرون آوردید، خودتان درستش بکنید! نمی شود. این یک همچو چیزی است،‏‎ ‎‏شماها بیرون آوردید؛ ملت بیرون آورده. همین ملتی که یک همچو نهضتی کرد و یک‏‎ ‎‏همچو پیروزی برایش حاصل شد، باید این مملکت را خود ملت اداره بکند.
این مستمندها، فقیرها، عیال خدا هستند، اداره باید اینها بشوند. فقرا را خدای تبارک‏‎ ‎‏و تعالی امر کرده است که اداره شان باید بکنیم. یک دسته غنی بنشینند کنار، و اینها‏‎ ‎‏بیچاره ها به فقر بگذرانند. من پیشتر به این کارخانه دارها و این متمکنین، که گاهی‏‎ ‎‏می آمدند اینجا ـ و بعضیشان هم می خواستند من را اغفال بکنند! ـ به آنها گفتم آقا این‏‎ ‎‏نمی شود که همان مسائل زمان طاغوت حالا هم اجرا بشود. یک دسته آن بالاها بنشینند‏‎ ‎‏مُرفَّه و هرچه بخواهند هرزگی بکنند، یک دسته هم این زاغه نشینهای تهرانی، که همه تان‏‎ ‎‏می بینید و در شهرهای خودتان هم هست امثالش. این نمی شود. این عملی نیست. من‏‎ ‎‏اخطار کردم، این یک خطری برای مردم هست.‏
‏‎ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۰، ص ۳۳۰ - ۳۳۷

***

جماران، ۱۳۶۴_ نامه به آقای مهدی کروبی (واگذاری بخشی ازاموال مصادره ای به بنیاد شهید)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۹، ص ۴۰۴

***

جماران، ۱۳۶۶_ پاسخ استفتاء دبیر شورای نگهبان (معادن مکشوفه در املاک شخصی)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۲۰، ص ۴۰۲ - ۴۰۳


***

انتهای پیام /*