حکومت مشروع، حکومت نامشروع؛ واکاوی یک سخنرانی امام خمینی

امام خمینی در سخنرانی سه ماه پیش از پیروزی انقلاب، ۱۰ آبان ۱۳۵۷، فرموده اند شاهنشاهی کثیف ترین رژیم های جهان است. (صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۲۵۴ و ۲۵۵) در همان سخنرانی ویژگیهایی را برشمرده اند که می توان بدترین و کثیفترین نوع حکومت و حکومت داری را از دیدگاه ایشان بازشناسی، و برای نسلهای آینده تبیین کرد. در این یادداشت کوتاه به همین مسئله خواهم پرداخت.

کد : 183313 | تاریخ : 29/08/1400

پرتال امام خمینی(س):  یادداشت ۲۶۵ / محمد رجائی نژاد /  امام خمینی در سخنرانی سه ماه پیش از پیروزی انقلاب، ۱۰ آبان ۱۳۵۷، فرموده اند شاهنشاهی کثیف ترین رژیم های جهان است. (صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۲۵۴ -۲۵۵) در همان سخنرانی ویژگیهایی را برشمرده اند که می توان بدترین و کثیفترین نوع حکومت و حکومت داری را از دیدگاه ایشان بازشناسی، و برای نسلهای آینده تبیین کرد. در این یادداشت کوتاه به همین مسئله خواهم پرداخت.
امام خمینی نظام شاهنشــاهی را از اســاس باطل می دانست. (صحیفه امام خمینی؛ ج ۴، ص ۲۹۰) چون بر این باور بود که هــم روش روی کار آمدن آنها غلط بوده و بــا زور و فریب و بدون رضایــت همگانی حکومت را تصاحب می کردند؛ و هم، همۀ آنها بدون استثناء - با کمی بیشتر و کمتر - دست به جنایت و خیانت زده و در حق مردم ظلم می کردند.
چنانچه می فرماید:: شاهنشاهی ایران، از اولی که زاییده شده است تا حالا، روی تاریخ را سیاه کرده است». (صحیفه امام، ج ۲، ص ۳۶۳ / ج ۳، ص ۴۸۵ / ج ۴، ص ۴۰۴ / ج ۱۱، ص ۱۵۵) چرا کــه از همان روزهای نخســت شکل گیری با قتل و کشتار و جنایت رونق گرفته، رشد کرده، و دوام و گسترش یافته است. انگیزه های ناسازگاری حضرت امام با نظام سلطنتی، چیزی نبود، جز پندار و رفتار پادشــاهان که منزلت انســانی مردم را پایمال می کردند و آنان را به بردگی می کشــاندند و با کمترین گمان بــد و توهم توطئه، رقیبان و گاه نزدیکان و یاران خویش، و سرانجام مردم را به کشتن می دادند و آنها را زجر داده و به سختی دچار می کردند. از دیدگاه امام خمینی فساد بالاتر از این نبود. (همان؛ ج ۳، ص ۴۹۰) دستگاه سیاسی شاهنشاهی کثیفترین بود، چون مردم را مطیع و فرمانبر محض می خواستند و نقشی در حکومت قائل نبودند. مــردم را عادت می دادند و عادت کرده بودند به این معنا که: «چه فرمان ایزد چه فرمان شاه»! شــاه همان فرمانش فرمان ایزد است! فرقی نیســت مابین فرمان ایزد و فرمان شــاه! یک کلمه ای هــم که آن کلمه صحیحی بود، به طور غلط معنا کرده بودند که: «السلطان ظل الله» غلط معنا کرده بودند «ســایه» (را») (همان، ج ۴، ص ۲۵۴- ۲۵۵) از نظر امام خمینی نظامی که ســلطنتی شــود و یا شبیه نظامهای سلطنتی عمل نماید، و حق و حقوق مــردم را رعایت و رضایت مــردم را جلب ننماید، «از کثیف ترین و ننگین ترین نمونه ارتجاع است.» (همان؛ ج ۲، ص ۳۲۶)  حکومتی که متکی به آرای ملت نباشد؛ بلکه جمعی محدود و یا یک فرد با فریب و به زور سرنیزه بر سر کار بیاید، سپس با همان فریب و تطمیع و تهدید و تحدید و سرنیزه و... به حکومت ادامه دهد و مقام زمامداری را در خاندان خود به توارث بر مردم تحمیل نماید؛ و هرگز خود را موظف به وضع و یا اجرای قوانینی که به نفع مردم باشد، نکند و پاسخگو نباشد. همان ارتجاع و ســلطنت قدیم است (همان، ج ۵، ص ۱۷۳) ولی با ظاهری بزک کرده! برای همیــن بود که امام خمینی وظیفۀ انســانی، دینی و ملی خود دانســت که با کمک مردم اعتراض و انقلاب نماید و بر این روال چند هزار سالۀ حکومت شاهنشاهی پایان دهد و حکومتی بنا نهد که اینگونه نباشد. با این مقدمه، به ســراغ ســخنرانی دهم آبان سال ۱۳۵۷امام خمینی می رویم که بازخوانی و موشکافی آن نشان می دهد چرا از دیدگاه ایشان نظام سلطنتی کثیف ترین، سیاه ترین و بدترین نوع دستگاه سیاسی بوده است. چون:
۱. به مردم اجــازۀ دخالت در سرنوشــت خویش را نمی دهند؛
۲. جامعه را به گونه ای تربیت و مدیریت می کنند که هــر کاری کردند، مردم بگویند به ما چه ربطی دارد، مملکت مال شــاه اســت و صاحبان قدرت، «صلاح مملکت خویش خسروان دانند
۳. به گونــه ای رفتار می کنند و سیاســت را به پیش می برنــد که مردم حــق دخالت و اعتراض نداشــته باشند و خود را محق ندانند؛ بلکه شاه و اطرافیانش را صاحب حق بدانند
۴. جا انداختن این منطق که صاحبان قدرت صلاح مردم را بهتر می داننــد و هر کاری بخواهند و صلاح بدانند، می کنند و درست هم، همین است
۵. اثبات و عادی دانستن این دیدگاه که مردم رعیت شاه و حاکمانند و باید همه مطیع باشند و اعتراضی ننمایند. اگر تحقیر شدند و توسری هم خوردند، نباید حرفی بزنند و آخی بگویند
۶. هیــچگاه و هیچکس نبایــد در برابــر حاکمان و شــاهان «چرا» بگوید! حکومت مقدس است و شاه سایۀ خداست! رعیت را چه به اعتراض و پرسش و یا درخواست پاسخ!؟
۷. شخص اول مملکت جایگاهی الهی دارد و سایه خداست و قداست دارد، پس به مردم چه ربطی دارد که او را بازخواست نمایند؟! «مردم را عادت می دادند؛ و عادت کرده بودند به این معناکه «چه فرمان ایزد چه فرمان شاه!» شــاه همان فرمانش فرمان ایزد است! فرقی نیســت ما بین فرمان ایزد و فرمان شــاه! یک کلمه ای هم کــه آن کلمه صحیحی بود به طور غلط معنا کرده بودند که "السلطان ظل الله" غلط معنا کرده بودند "سایه [را]
پس از دیدگاه امام خمینی یک حکومتی که این ویژگیها را دارا باشد و پندار و رفتارش اینگونه باشد _ با هر عنوانی_ کثیف و سیاه و باطلل است. چه سلطنتی باشد و چه جمهوری .
از دیدگاه ایشان حاکمان و مسئولانی که با سوءاستفاده از مقام، ثروت اندوزی کنند و یا در زندگی روزانه امتیازی برای خود قائل شوند. (صحیفه امام؛ ج ۱۴، ص ۲۶۵) از مصادیق نظام سلطنتی هستند.
امام خمینی حکومتی را مشروع و اسلامی می داند که "مال مــردم را نخورد. یک حکومت باشــد که برای قانون متواضع باشــد،یعنی ْ ســرپیــش قانون فرود بیاورد، قانون هر چه گفت قبول بکند؛ نه اینکه قانون برای مردم عادی باشد، قدرتمندها از قانون مستثنا باشند». (صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۳۲۹)

انتهای پیام /*