توحید صفاتی (فلسفه)

نفی مغایرت صفات با ذات از دیدگاه امام خمینی (س)

توحید صفاتی یعنی، اعتقاد به این که صفات خداوند عین ذات او و عین یک دیگرند؛و همان گونه که ذات او ازلی و ابدی است، صفات ذاتی او همچون علم و قدرت نیز ازلی و ابدی می باشد و این چنین نیست که این صفات، زائد بر ذاتش بوده و جنبه عارض و معروض داشته باشد، بلکه عین ذات اوست. به طور مثال، اگر می گوییم خدا عالم است، به این معنا نیست که علم خدا بر ذاتش عارض شده، بلکه به این معناست که خدا عین علم است؛ اما درباره موجودی مانند انسان، صفات علم و قدرت، خارج از ذات و حقیقت وجود او می باشد؛ زیرا در زمانی فاقد این صفات و در زمانی دیگر واجد آن ها می شود. از سوی دیگر، صفات خدا نیز از یک دیگر جدا نبوده، بلکه هر یک از صفات او عین دیگری است؛ یعنی حقیقت علم او غیر از قدرتش نیست؛ بلکه سراسر وجود او علم و قدرت و دیگر صفات ذاتی او می باشد و تمام صفات او عین یکدیگرند.

کد : 187103 | تاریخ : 27/09/1401

توحید صفاتی

نفی مغایرت صفات با ذات از دیدگاه امام خمینی (س)

توحید صفاتی، بنابر نظر امام خمینی (س) یعنی صفات خداوند عین ذات اوست و در خارج، ذات و صفات با یک وجود موجودند؛ هر چند از جهت لفظ و مفهوم با یکدیگر متغایرند؛ اما از جهت مصداق هر یک عین دیگری و همه عین ذات هستند.(۱) البته در نگاه امام، صفات سلبی قطعاً نمی توانند عین ذات واجب باشند؛ زیرا اگر معنای عدمی یا سلبی جزء ذات حق باشد، در ذات جهت عدمی لازم می آید در حالی که واجب در جمیع جهات کامل است. پس عینیت در قسم صفات ثبوتی است؛ اما از آنجا که از صفات اضافه محضه، امور اعتباری هستند که از مقام مقایسه ذات با امور دیگر انتزاع می شوند، این صفات عین ذات واجب تعالی نیستند؛ همچنین صفات فعلیه نیز چون از مقام فعل حق انتزاع می شوند عین ذات نیستند بلکه آنچه عین ذات است صفات حقیقیه محضه هستند.(۲) به باور امام خمینی (س) صفات متکثر کمالی، همه آن موجود به وجود احدی حق بوده و هیچ صفتی از وجود او ممتاز نیست، بلکه حق تعالی به نفس ذات خودش قادر است و به عین ذات خودش عالم است؛ از این رو صفات واجب تعالی عین ذات او می باشند.(۳)

امام خمینی (س) برای توحید صفاتی دو نوع ادله نقضی و حلّی بیان میکند:

۱- دلیل نقضی: این ادله تنها نظریه مخالف را نقد و نقض می کند به این گونه که اگر مرتب ذات خالی از صفات باشد، این خالی بودن صفات باید به این صورت نباشد که ذات مقتضی عدم این اوصاف باشد و از قبول آنها امتناع کند؛ در غیر این صورت اگر ذات اقتضای قبول نکردن داشته باشد، نباید اصلاً این اوصاف را حتی به صورت زاید بر ذات دارا باشد. اگر ذات خالی از این صفات باشد، لازم می آید واجبی که خود منبع و مبدأ صفات و خیرات است فاقد کمالات صفاتی ذاتی باشد.(۴)

۲- دلیل حلی: وجودی که در تمام جهات بسیط است، دربردارنده تمام کمالات است و از همان حیث وجودی، عالم، قادر، حی و مرید است؛ یعنی او از همان جهتی که عالم است قادر است بدون اینکه اعتبار دیگری لحاظ شود و اگر از کمال مطلق بودن خارج شود، لازمه آن خروج از بساطت است که با کمال مطلق منافات دارد.(۵)

(۱) خمینی، روح الله، شرح چهل حدیث، ص۶۰۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، ۱۳۸۸ انتزاع مفهوم؛ خمینی، روح الله، تقریرات فلسفه امام خمینی (س)، ج۲، ص۱۲۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، ۱۳۸۵. محضه

(۲) خمینی، روح الله، تقریرات فلسفه امام خمینی (س)، ج۲، ص۱۲۱-۱۱۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، ۱۳۸۵. حقیقت محضه

(۳) خمینی، روح الله، شرح چهل حدیث، ص۶۰۹-۶۰۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، ۱۳۸۸ از جهتی که قادر؛ خمینی، روح الله، تنقیح الاصول، ج۱، ص۱۹۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، ۱۳۷۸. عالم أو قادر

(۴) خمینی، روح الله، تقریرات فلسفه امام خمینی (س)، ج۲، ص۱۲۵-۱۲۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، ۱۳۸۵. خالی

(۵) خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی (س)، ج۳، ص۵۶۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، ۱۴۰۰

انتهای پیام /*