نیم نگاهی به آینده با نظری به بیانات امام خمینی (س)

امام از ادامۀ راه انقلاب نگرانی نداشتند؛ چرا که خودشان می فرمایند: «من به سهم خودم هیچ نگرانی ندارم راجع به انقلاب. انقلاب راه خودش را پیدا کرده و به پیش می رود و بستگی به وجود هیچ کس هم ندارد».ایشان از عوامل تأثیرگذار خارجی هم بر این انقلاب واهمه نداشتند: «این انقلاب ان شاء اللّه محفوظ می ماند و آسیبی از خارج به او نخواهد رسید».

کد : 53408 | تاریخ : 15/01/1399

حفظ نهضت اسلامی، پاسداری از ارزشها، حمایت از محرومین و پرهیز از تجملات و تشریفات، عدالت و آزادیخواهی و... مفاهیمی است که بارها و بارها بر زبان بنیانگذار جمهوری اسلامی جاری شد و بر دلها نشست، جانها را شیفته ساخت و قلبها را صیقل داد؛ اما چه شد که پس از گذشت اندی از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بر دغدغه ها و نگرانیهای آن بزرگوار افزوده شد؟ مگر نه آنکه برای این انقلاب خونها بر زمین ریخت، کسانی به اسارت رفتند و چه رنجها و مصیبتهایی بر مردم ستمدیده گذشت؟ نگرانی حضرت امام چیست و نگاه ایشان به آینده نظام چه بود؟

امام از ادامۀ راه انقلاب نگرانی نداشتند؛ چرا که خودشان می فرمایند: «من به سهم خودم هیچ نگرانی ندارم راجع به انقلاب. انقلاب راه خودش را پیدا کرده و به پیش می رود و بستگی به وجود هیچ کس هم ندارد».[۱]
ایشان از عوامل تأثیرگذار خارجی بر این انقلاب واهمه نداشتند: «این انقلاب ان شاء اللّه محفوظ می ماند و آسیبی از خارج به او نخواهد رسید».[۲]

نگرانی از آن است که مبادا این نهضت با شکست مواجه شود. نگرانی نه در باب حفظ قدرت و حکومت و یا ارضای منافع شخصی است بلکه حضرت امام نگران از بین رفتن ارزشهای اسلامی حاکم بر انقلاب بودند. ایشان تمامی مردم و دست اندرکاران نظام بویژه روحانیون را به حفظ این دستاوردها فرا می خوانند و از انقلاب اسلامی و نهضت اسلامی به عنوان نعمت الهی یاد می کنند که از جانب پروردگار به این ملت عنایت شده است و باید برای آن شکرگزار بود.

حضرت امام (س) از آن نگرانند که مبادا به اسم اسلام و ارزش های اسلامی بر ملت ظلم شود، مبادا روحانیون و دست اندرکاران انقلاب و نظام که مردم و محرومین بر آنان امید بسته اند از اهداف خود دور شوند، مبادا تجملات و تشریفات دامنگیر روحانیت و حوزه های علمیه و مسئولین نظام شود، مبادا اسلام مورد هتک و بی حرمتی دشمنان قرار بگیرد. ایشان می فرمایند: «از اهم مسائلی که باید تذکر بدهم، مسأله ای است که به همۀ روحانیت و دست اندرکاران کشور مربوط می شود، و همیشه نگران آن هستم که مبادا این مردمی که همه چیزشان را فدا کردند و به اسلام خدمت نموده و به ما منّت گذاشتند، به واسطۀ اعمال ما از ما نگران بشوند».[۳] «خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار شوند».[۴]

مخاطبین حضرت امام بسیارند، از دولتمردان و روحانیون گرفته تا دانشجویان و جوانان، زنان، قشرها، گروهها، نهادها، ارگانهای انقلاب، دولتمردان خارجی و جهان اسلام، همه و همه مورد خطاب حضرت امام قرار گرفته اند: «خطر، بزرگ است و مسئولیت بزرگ، مسئولیت من و آقایان زیادتر از شماست. مسئولیت شما هم بزرگ است، از تحت این مسئولیت باید صحیح بیرون بیاییم».[۵]

صراحت بیان حضرت امام هر شنونده ای را با این سؤال مواجه می سازد که ایشان از آینده نظام چه انتظاری داشتند؟ اندوه و نگرانی ایشان چه بود؟... و هزاران نکته و اندرز از انکه مبادا به این نهضت آفتی برسد و چه بسا این آفت از ناحیه روحانیون باشد که مورد اعتماد و امین مردم هستند.

«هیچ آفت و خطری برای روحانیت و برای دنیا و آخرت آنان بالاتر از توجه به رفاه و حرکت در مسیر دنیا نیست».[۶]

اکنون بخشی از این رهنمودها در پیش روی ماست تا ارادتمندان حضرت امام با تعمق بر آن هر چه بیشتر با ژرفای اندیشۀ ایشان آشنا شوند و از اندرزها و توصیه های آن بزرگوار درس بگیرند.


انقلاب راه خودش را پیدا کرده

من به سهم خودم هیچ نگرانی ندارم راجع به انقلاب. انقلاب راه خودش را پیدا کرده و به پیش می رود و بستگی به وجود هیچ کس هم ندارد. این انقلاب ان شاءاللّه محفوظ می ماند و آسیبی از خارج به او نخواهد رسید؛ لکن آن چیزی که انسان را یک قدری نگران می کند، دو تا مطلب است که این مربوط به عموم روحانیت است:

یک مطلب اینکه من خوف این را دارم که در این انقلاب که باید روحانیت تقویت بشود و آنچه که شده است به هدایت آقایان بوده است، مبادا خدای نخواسته به واسطۀ بعض از اعمالی که از بعض از این روحانیون و معممین صادر می شود، این موجب این بشود که یک وقت یک سستی در روحانیت پیدا بشود. یکی قضیۀ اینکه از آن زیّ[۷] روحانیت و زیّ طلبگی بوده است، اگر ما خارج بشویم، اگر روحانیون از آن زی که مشایخ[۸] ما در طول تاریخ داشته اند و ائمۀ هدی ـ سلام اللّه علیهم- داشته اند، ما اگر خارج بشویم خوف این است که یک شکستی به روحانیت بخورد، و شکست به روحانیت شکست به اسلام است. اسلام با استثناء روحانیت محال است که به حرکت خودش ادامه بدهد. اینهایند که اسلام را معرفی می کنند و به پیش می برند و از اول هم همین طور بوده.

اگر ما از زی متعارف روحانیت خارج بشویم و خدای نخواسته، توجه به مادیات بکنیم، در صورتی که خودمان را با اسم روحانی معرفی می کنیم، این منتهی ممکن است بشود به اینکه روحانیت شکست بخورد. من این نگرانی که همیشه هی در دلم هست این است که من خوف این را دارم که مردم به واسطۀ امثال من به بهشت بروند؛ آنها برای خدا توجه به آقایان دارند، و ما هم و شما هم دعوت می کنید مردم را به خیر و صلاح؛ من خوف این را دارم که آنها برای خاطر ما و شنیدن حرف ما به بهشت بروند و ما برای خاطر اینکه خودمان مهذب نبودیم به جهنم. و آن خوف زیادی که من دارم این است که ما رو به رو بشویم با آنها، ما در جهنم باشیم، آنها در بهشت باشند و اشراف به ما پیدا کنند. و این خجالت را انسان کجا ببرد که اینها برای خاطر ما به آن مقامات رسیده اند. [۹]


مسئولیت، مسئولیت شخص نیست

خوف این است که اگر چنانچه در اعمال ما یک نحوی مشاهده بشود که برخلاف آنی است که ما ادعا می کنیم، دشمنهای ما پای ما حساب نکنند، پای اسلام حساب کنند بگویند پاسدارهای اسلامی، ملاّهای اسلام، نظامی اسلامی، اینطور عمل می کنند. پی بهانه هستند آنها که یک خلاف ببینند و آن خلاف را عَلَم کنند، با اضافاتی صد چندان؛ و به خیال خودشان ما را معرفی کنند در جوامع به اینکه جمهوری اسلامی که اینها می گفتند اینطور بود که الآن مردم از گرفتاری آن رژیم سابق خلاص شده اند و به گرفتاری این رژیم افتاده اند. الآن دارند این حرفها را می زنند، در عین حالی که بهانه هایشان کم است.

در عین حالی که در این انقلابی که ملت ایران کرد از همۀ انقلابهای دنیا آرامتر و سفید بود. یک انقلاب «سفید» باید اسمش را گذاشت؛ نه مثل انقلاب محمدرضا؛ یعنی آنقدری که ما از دست دادیم چند صد مقابل آن به دست آوردیم؛ لکن نه آنی که می خواهیم. آنی که می خواهیم باز به دستمان نیامده است. آنی که به دست آوردیم این است که موانع را از سر راه به طور عمده برداشتیم. یک مقداری هم هست.

لکن چنانچه ما امروز یک کاری بکنیم که گفته بشود که آن وقت رژیم سلطنتی بود و این کارها را می کرد، حالا هم که جمهوری اسلامی است و اسلام است و دم از قرآن می زنند و دم از اسلام می زنند و دم از ایمان می زنند، حالا هم همان است. منتها لفظش فرق کرده است؛ معنا همان معناست. الفاظ تغییر کرده است، به جای رژیم سلطنتی رژیم جمهوری گفته شده است، لکن عمل همان عمل است و برنامه همان برنامه. این یک مسئولیت بزرگی است گردن من و آقا، گردن آقا و شماها هم هست، و گردن همۀ ملت. یعنی هرکس الآن در پوشش جمهوری اسلامی هست این مسئولیت را دارد. مسئولیت، مسئولیت شخص نیست. اگر مسئولیت شخص بود چیزی نبود. اگر مسئولیت آقا بود چیزی نبود.[۱۰]

منبع: نیم نگاهی به آینده، گزیده ‏ای از بیانات و مکتوبات امام خمینی (س)، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، ص ۱-۶ 


[۱] صحیفه امام؛ ج ۱۸، ص ۱۲.  [۲] همان‏جا. [۳] همان؛ ج ۱۹، ص ۳۱۷. [۴] همان؛ ج ۲۰، ص ۳۴۱. [۵] همان؛ ج ۸، ص ۴۹۰ ـ ۴۹۱. [۶] همان؛ ج ۲۰، ص ۳۴۲ ـ ۳۴۳. [۷] پوشش. [۸] بزرگان، استادان. [۹] صحیفه امام؛ ج ۱۸، ص ۱۲ ـ ۱۳. [۱۰] همان؛ ج ۱۰، ص ۱۰۸ ـ ۱۰۹.

انتهای پیام /*