به مناسبت سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع)

مکتب جعفری

با فرصتی که برای امام جعفر صادق (ع) پیش آمد، توانستند در سطح وسیعی به انقلاب فرهنگی بپردازند و با تشریح فرهنگ غنی و پرمایه اسلام و فقه آن و همچنین تربیت شاگردان برجسته، حیات تازه ای به اسلام و مسلمین ببخشند و فرهنگ ناب تشیع را که بر گرفته از اسلام ناب محمدی (ص) بود، به جهانیان عرضه کنند.

کد : 83146 | تاریخ : 27/03/1399

امام ششم شیعیان، امام‌ جعفر صادق‌ -علیه‌ السلام- در روز  هفدهم ربیع‌ الاول‌ سال‌ 83 ه.ق. در شهر مدینه به دنیا آمد و پس‌ از شهادت‌ پدر بزرگوارشان به مقام امامت رسیدند. ایشان پایه گذار «مکتب‌ جعفری‌» است. تأسیس‌ این مکتب‌ فکری،‌ موجب نوسازی‌ و احیای‌ تعلیمات‌ اسلامی شد. با فرصتی که برای امام جعفر صادق (ع) پیش آمد، توانستند در سطح وسیعی به انقلاب فرهنگی بپردازند و با تشریح فرهنگ غنی و پرمایه اسلام و فقه آن و همچنین تربیت شاگردان برجسته، حیات تازه ای به اسلام و مسلمین ببخشند و فرهنگ ناب تشیع را که بر گرفته از اسلام ناب محمدی (ص) بود، به جهانیان عرضه کنند.

سرانجام در روز بیست و پنجم شوال 148ه.ق. فرزند پیامبر (ص) بر اثر کین دشمن ستمکار مسموم و همچون پدران بزرگوارش به شهادت رسیدند. حضرت را در قبرستان بقیع در کنار پدر، جدّ و امام حسن مجتبی (ع) به خاک سپردند.

 امام خمینی (س) در وصف این امام بزرگوار می فرمایند:

"معرف حضرت صادق -سلام الله علیه- بعد از اینکه خود پیغمبر معرف است، خود وجودش معرف است. این فقهی است که با زبان ایشان بسط پیدا کرده است که برای احتیاج بشر از اول تا آخر، هر مسئله‏ ای پیش بیاید، مسائل مستحدثه، مسائلی که بعدها خواهد پیش آمد، که حالا ما نمی ‏دانیم، این فقه از عهده جوابش بر می ‏آید و هیچ احتیاج ندارد به این که یک تأویل و تفسیر باطلی بکنیم. خود فقه، خود کتاب و سنت، خود فقهی که اکثرش را حضرت صادق -سلام الله علیه- بیان فرموده است، این فقه همه احتیاجات صوری و معنوی و فلسفی و عرفانی همه بشر را در طول مدت الی یوم القیامه [تأمین کرده] این محتوایش این طور است. اینها معرفی است که خود اینها معرف این بزرگواران‏ اند و ما نمی ‏توانیم که از آنها تعریفی بکنیم که لایق آنها باشد." (صحیفه امام، ج‏20، ص: 409)

حضرت صادق -سلام الله علیه- از قراری که نقل شده است، آن آخری که در معرض موتشان بوده است، جمع کردند عده ای را دور خودشان از عشیره خودشان گفتند که شما فردای قیامت نیایید بگویید که من مثلا پسر حضرت صادق بودم، من برادر او بودم، من زن او بودم. نخیر، اینها نیست در کار، عمل در کار است. باید همه با عملتان پیش خدا بروید. (صحیفه امام، ج 9، ص 425)

حضرت امام صادق (ع) در شرایطی که تحت فشار حکام ستمکار قرار دارد و در حال تقیه به سر می برد و قدرت اجرایی ندارد و بسیاری اوقات تحت مراقبت و محاصره به سر می برد، برای مسلمانان تکلیف معین می کند، و حاکم و قاضی نصب می فرماید. آیا این کار آن حضرت چه معنا دارد؟ و اصولا براین نصب و عزل چه فایده ای مترتب است؟ مردان بزرگ، که دارای سطح فکر وسیعی می باشند، هیچ گاه مأیوس نگردیده و به وضع فعلی خود -که در زندان و اسارت به سر می برند و معلوم نیست آزاد می شوند یا نه- نمی اندیشند؛ و برای پیشبرد هدف خویش در هرشرایطی که باشند نقشه می کنند، تا بعدا اگر توانستند شخصا آن طرح را به مرحله اجرا درآورند؛ و اگر خودشان فرصت نیافتند، دیگران- هرچند بعد از دویست یا سیصد سال- دنبال این طرح بروند و اجرا نمایند. اساس بسیاری از نهضتهای بزرگ به همین صورتها بوده است. رئیس جمهور سابق اندونزی، سوکارنو در زندان دارای این افکار بوده، و نقشه ها کشیده و طرحها داده که بعدا به اجرا در آمده است.

امام صادق (ع) علاوه بر دادن طرح، نصب هم فرموده اند. این نصب امام (ع) اگر برای آن روز بود، البته کار لغوی محسوب می شد؛ ولی آن حضرت به فکر آینده بودند. مثل ما نبودند که فقط به فکر خودش باشد و وضع خود را بنگرد. فکر امت بوده؛ فکر بشر بوده؛ فکر همه عالم بوده است. می خواسته بشر را اصلاح کند؛ و قانون عدل را اجرا نماید. او باید در هزار و چند صد سال پیش طرح بدهد، نصب نماید، تا آن روز که ملتها بیدار شدند، ملت اسلام آگاه گردید و قیام کرد، دیگر تحیری نباشد و وضع حکومت اسلامی و رئیس اسلام معلوم باشد.(ولایت فقیه، ص 123و 124)

 

انتهای پیام /*