مرز بین توبه واقعی با توبه نفاق گونه

برای بخشش هواداران گروهک ها، اطمینان چگونه حاصل شود که توبه آن ها واقعی بوده و برای رسیدن به اهداف شوم بعدی نیست؟

توبه در لغت به معنای دست کشیدن از گناه و بازگشتن به راه حق است و به تعبیر دیگر، بازگشت به پشیمانی از گناه است. در قرآن کریم هم «توبه عبد» مطرح است و هم «توبه خدا». یک نکته مهم در این رابطه شرایط پذیرش توبه مثل جهالت و غفلت، عدم تأخیر آن تا زمان مرگ، تصمیم جدی بر ترک گناه، ندامت و...است.
جدا از همه مباحثی که ذیل این مقوله میتوان مطرح کرد سوال این است که با توجه به سطوح مختلف رفتارهای مستوجب توبه (حق الناس و حق الله) شرایط پذیرش و درک توبه بعضی افراد خاص را چگونه می توان تشخیص داد؟

کد : 172591 | تاریخ : 15/08/1397

‏پاسخ سؤال فوق را می توان به ‌طور اجمال در سه بخش زیر یافت:‏


الف: روش های فنی و علمی

‎-‎ ‏هم‌اکنون به‌ وسیله یافته های دانش روانشناسی تا حدودی می توان به علل تصمیم افراد در برخی زمینه ها پی برد. چنانکه در برخی کشورها که دانش روانشناسی در تشکیلات پلیس جایگاه جدی یافته، پلیس می‌ تواند قبل از وقوع جرم توسط افرادی که احتمال می دهد زمینه ارتکاب خلاف هایی را دارند، مانع انجام آن شود. در کشور ما نیز چندی است در قوه قضائیه معاونت پیشگیری از جرم تشکیل شده که فصلنامه ای را نیز منتشر می نماید.‏

‎-‎ ‏دروغ سنج های الکترونیکی وسیله ای است که وقتی فردی در اظهارات خود خلاف واقع بیان دارد، سیگنال هایی که سیستم عصبی به آن دستگاه ها ارسال می دارد تا حدودی نشانگر آن است که آنچه به زبان گوینده آمده با واقعیت تطابق دارد یا نه.‏

‎-‎ ‏هیپنوتیسم یا خواب مصنوعی نیز امکان دیگری است که به‌ وسیله آن می توان تا حدودی مکنونات افراد را تخلیه نمود.‏

‎-‎ ‏هم‌ اکنون موتور جستجوهای اینترنتی توانایی آن را یافته اند که پس از جستجوهایی که توسط کاربران در محیط های مختلف انجام می شود تا حدود قابل توجهی علائق، گرایش‌ های فکری و نحوه ارتباطات کاربران را کشف کنند که البته متصدیان آن شرکت ها ظاهراً تعهد دارند که آن را در اختیار سازمان های اطلاعاتی قرار ندهند اما به نظر می رسد احتمال آنکه دستگاه های اطلاعاتی با شگردهای خود توانایی دسترسی به آن اطلاعات را داشته باشند، کم نیست.‏

‎-‎ ‏فنون و شگردهای مختلفی در دستگاههای اطلاعاتی برای تعقیب رفتار متهمین وجود دارد که چون امری تخصصی است از جزئیات آن بی اطلاع هستیم اما اصل وجود آن قابل حدس و گمان می باشد.‏

‎-‎ ‏تغییر رفتار افراد به ‌وسیله القائات، آموزش ها و یا مرعوب ساختن و تهدیدات و نیز به گرو گرفتن امکاناتی از افراد، برای عدم بازگشت به تعلقات سابق نیز از روشهای بعضاً غیر اخلاقی می باشد.‏

 ب: روشهای تربیتی

‎-‎ ‏نظر به آنکه به‌ کارگیری بخش هایی از مورد فوق می‌ تواند غیر اخلاقی باشد لذا افراد متدین و اخلاقی بر اساس تعالیم اعتقادی مبتنی بر آموزه هایی دینی لازم است به موارد زیر توجه داشته باشند:‏

‎-‎ ‏ در آیه 94 سوره النساء چنین آمده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَتَبَیَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَی إِلَیْکُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ کَثِیرَةٌ کَذَلِکَ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْکُمْ فَتَبَیَّنُوا إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا».‏

‏بر اساس آیه فوق وقتی کسانی برای امر جهاد بیرون می روند اگر با افرادی که قبلاً کافر یا مشرک بوده مواجه شوند که به مسلمانان سلام کنند و یا اظهار اسلام نمایند، اهل ایمان حق ندارند بگویند مؤمن نیستید...‏

‏وجه دیگر موضوع در آیه 18 سوره نساء می باشد که دلالت می دهد توبه مجرمی که مرگ را در مقابل خود می بیند، توبه واقعی نیست و نمی توان به آن اعتنا نمود: «وَلَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ حَتَّی إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّی تُبْتُ الْآنَ وَلَا الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَهُمْ کُفَّارٌ أُولَئِکَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا»‏

‎-‎ ‏رفتار پیامبر اکرم(ص) و امیر مؤمنان با افرادی که اظهار توبه کرده اند، دلالت می دهد که اصل را باید بر پذیرش توبه قرار داد و زمینه را برای توبه واقعی یا ابقای بر توبه فراهم نمود؛ و این به دلیل کرامتی می باشد که خداوند برای بنی آدم قائل است.‏


ج: نظر امام خمینی(ره) در موضوع مورد سؤال

‏با عنایت به اینکه امام خمینی(ره) رهبری انقلاب اسلامی را به عهده داشتند و اکثریت مردم ایران قرائت ایشان را از آموزه های اسلامی پذیرفته بودند، لذا توجه به موضوع توبه در آثار امام(ره) دارای اهمیت است. در آثار امام خمینی 493 بار واژه های مرتبط با توبه دیده می شود که تعدادی از آن ‌ها در منظومه مباحث عرفانی است که پرداختن به آن‌ ها مجال دیگری می طلبد ولی غالب موارد دیگر تشویق افراد به توبه به مفهوم رایج کلمه می باشد. معدودی نیز مرتبط با توبه در زمینه موضوعات سیاسی و گروهکی است که کلیات آن عبارت ‌اند از:‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

C:\Users\v.safari\Desktop\13928.jpg

‏ ‏

‏ ‏

‎-‎ ‏توبه شاه و مجرمینی که در رژیم سابق آگاهانه دست به جنایت و خیانت زدند. چنین توبه ای را بیشتر مصلحتی، غیرواقعی، ایجاد فرصت و فرار از تنبیه دانسته و مورد قبول ملت نمی دانستند البته با این تحفظ که امور مرتبط با حق ‌الناس غیر قابل بخشش بوده ولی درب توبه بین خود و خدا هیچ‌ گاه بسته نیست. به‌عنوان‌ مثال مورد زیر قابل توجه می باشد: «‏‏ ‏‏مردم دو حرف دارند: یکی اینکه این شاه، شاه مشروطه نیست، استبداد است، و جنایاتی که کرده است قابل عفو نیست. بر فرض اینکه ایشان آن طوری که حالا دارد توبه می کند و قول می دهد به اینکه «من دیگر از این به بعد از این کارها نمی کنم و دیگر مطابق ‏‏ ‏‏قانون اساسی رفتار می کنم» فرضاً که راست بگوید- راست که نمی گوید، لکن فرضاً که راست بگوید- یک کسی که این همه جنایت کرده و این همه کشتار از مردم کرده، حالا می گوید «توبه کردم» مگر می پذیرند از تو؟ کسی که امر می کند به کشتن غیر و لو خودش نکشد، امر می کند به کشتن غیر، یک نفر، به کشتن یک نفر، این در اسلام محکوم به حبس ابد است. کسی که امر کرده است ملتی را فوج فوج کشته اند، حالا می گوید که من همین سلطنت می کنم و حکومت نمی کنم!!»

    (صحیفه امام، ج 4، صص: 204- 205)‏


رویدادها:

در تاریخ 1357/09/02

امام خمینی(س) در جمع ایرانیان مقیم خارج درباره پیام اعتراف شاه به اشتباهات گذشته اش و بی فایده بودن توبه شاه سخنرانی کردند.


‎-‎تشویق به توبه کسانی که بنا به اقتضای شغلی عامل جنایت قرار گرفته اند مانند افراد نظامی. امام خطاب به این افراد چنین بیان داشته اند: «‏‏ ‏‏شما به عذر مأموریت، برادران دینی خود را به گلوله می بندید که مسئولیت آن علاوه بر شاه با خود شما است، باید به حکم خداوند از فرمان ستمگران که شما را به قتل و ظلم امر می کنند سرپیچی کنید، و با کشتن برادران خود، جهنم دنیا و آخرت را برای خود نخرید و ناله مادران و پدران داغدار و جوان از دست داده را با گوش دل بشنوید، اینان مادران خود شما هستند. آیا فکر کرده اید که با گلوله ‏خود حد اقل یک خانواده بزرگ را در درد و رنج بی حد قرار می دهید؟ اگر تا به حال هم دست به چنین اعمالی زده اید هر چه زودتر توبه کنید و خود را در صفوف لشکر حق قرار دهید؛ مطمئن باشید که پیروزی دنیا و آخرت از آن شما خواهد بود. شما ای صاحب منصبان مسلمان و آزاده ارتش ایران! دیْن خود را به اسلام و مسلمین ادا نمایید و بیش از این تن به ذلت ندهید.»

    (صحیفه امام ج 3 ص 442)‏

‎-‎جمله معروف امام(ره) با عبارت: «ملاک حال فعلی افراد است» که پذیرش توبه افرادی است که در گذشته وابستگی هایی به عناصر غیر مطلوب داشته ولی اکنون توبه نموده و در جهت جبران گذشته با مردم همکاری کرده اند. به‌عنوان یک مصداق عبارات زیر قابل توجه است:‏

‏«...ملت ایران هم به تمام قدرت از قوای مسلَّح، چه آنهایی که سابق بودند و بعد ملحق شدند به اسلام و از طایفه توّابین هستند- که خدای تبارک برای آنها اجر قائل است- و چه آنهایی که از خود ملت جوشیدند، قوای مسلّحی که از خود ملت جوشیدند، از تمام آنها تشکر می کند و ملت ما نسبت به همه آنها وفادار است. و می دانم که ارتش هم و همه قوای مسلّح هم نسبت به ملت و نسبت به اسلام و نسبت به کشور خودشان و ملت خودشان وفادار هستند.»

(صحیفه امام ج 14 ص 88)‏

‎-‎پذیرش توبه از وجه اجتماعی و سیاسی که جزو امور حکومتی و حق ‌الناس می باشد و نه بین فرد و خداوند. در چنین موردی نباید پذیرش توبه در خلوت صورت گیرد بلکه باید علنی و شفاف در سطح ملی باشد تا قابل پس گرفتن نباشد. نمونه بارز آن در 25 خرداد سال 60 بود که پس از عزل بنی‌صدر از ریاست جمهوری اکثر گروه های مخالف انقلاب ائتلاف کرده تا تظاهرات بنیان برافکنی را در تهران به راه بیاندازند و بهانه آن ‌ها برای شروع شورش، دعوت جبهه ملی به تظاهرات علیه لایحه قصاص بود. امام خمینی(ره) در بخشی از سخنرانی آن روز که چنین توطئه ‌ای را خنثی کردند، در مورد توبه سردمداران آن ها چنین بیان داشتند: «‏‏ ‏‏من نتوانستم، و می خواستم و واقعاً می خواستم، و متأثرم از اینکه با دست خودشان اینها گور خودشان را کندند، من نمی خواستم این طور بشود. من حالا هم توبه را قبول می کنم؛ اسلام قبول می کند. حالا هم بروند در رادیو، بروند در تلویزیون، توبه کنند بگویند ما تا حالا خطا کردیم؛ اشتباه کردیم، مردم را دعوت کردیم به شورش غلط بوده؛ خلاف اسلام بوده، خلاف قوانین کشوری بوده تأیید کردیم، ائتلاف کردیم با گروه منافق.‏‏ ‏‏من چندین بار به این آقا [بنیصدر]  گفتم آقا این جمعیت تو را به باد فنا می دهند! این افرادی که دور تو جمع شده اند، بعضی از اینها، یک گرگهایی هستند که تو را به باد فنا می دهند.»

     (صحیفه امام، ج 14، ص: 462(‎

‎-‎ پذیرش توبه گروه های منحرف اما نسپردن مسئولیت های مهم به آن‌ها. واضح ترین موردی که امام خمینی(ره) در این موضوع بیان داشته اند نسبتاً مفصل و دارای چند مثال است اما کلیت آن‌ در عبارات زیر منعکس می باشد: «اشخاصی که اداره می کنند یک جایی را، از اوّل ارزیابی بشود که این اشخاص چه کاره بوده اند. سابقه شان چیست. تحصیلاتشان در کجا بوده. چه جور رویّه ای در تحصیلات داشتند. و بعد از انقلاب چه جور وضعیتی اینها داشتند. قبل از انقلاب چه وضعیتی داشتند اینها. افکارشان قبلًا چی بوده. اگر یک کسی افکارش قبلًا منحرف بوده، حالا بیاید به شما ادعا بکند که خیر، من برگشته ام، ما باید قبول کنیم، اما نباید او را مجله نویس کنیم. آن دوتا با هم فرق دارند. خوب، بسیاری از اشخاصی که می آیند می گویند ما توبه کردیم، توبه قبول است، لکن نمی شود آنها را سر یک کاری گذاشت که آن کار اهمیت دارد.‏

‏برای اینکه ما نمی دانیم که- به حسب واقع که ما نمی دانیم که- این آدم توبه کرده یا این آدم می خواهد با این کلمه «توبه» ما را بازی بدهد. ما باید از او قبول می کنیم که در جامعه مسلمین مثل سایر مسلمانها با او عمل بکنیم، اما نباید رادیو و تلویزیون را به دست او بدهیم، یا او را راه بدهیم در رادیو و تلویزیون، یا مجله ای که برای تربیت افراد است، برای ترویج این مسیر اسلامی ملت است، ما به دست او بدهیم و یا نوشته هایش را به دست او بدهیم. این طور نباید که ما خوش باور باشیم. خیلی از اشخاص هستند که تمام حرفهایشان حرفهای اسلام است، تمام حرفهایشان حرفهای نهج البلاغه است، و تمام ‏‏ ‏‏حرفهایشان حرفهای قرآن است، لکن مسیرشان این نیست. در بین اشخاص همچو اشخاصی هستند که این راه را پیش گرفتند، برای اینکه، خودشان را در جامعه جا بزنند.»

(صحیفه امام ج 13 صص 475 – 476)‏

‎ ‎


انتهای پیام /*