حکومت در نگاه امام خمینی(س)؛ وسیله یا هدف؟

جایگاه تشکیل حکومت در نگاه و اندیشه امام خمینی(س) چیست؟

ضرورت وجود حکومت در زندگی اجتماعی بشر، آن چنان روشن است که نیازی به دلیل و برهان ندارد. حکومتی که آزادی های فردی را در چهارچوب مصالح اجتماعی حفظ کند و در پرورش استعدادها بکوشد، و مردم را به وظایف خود آشنا سازد و قوانین را اجرا کند.فطری بودن نیاز به تشکیلات حکومتی به حدی بود که وقتی پیامبر اسلام (ص) پس از هجرت به مدینه دست به ایجاد دولت اسلامی زد مردم با وجود سؤالاتی که در زمینه حیض و هلال و انفاق و دیگر مسائل عادی مطرح می کردند و از پیامبر (ص) توضیح می خواستند در این مورد (تشکیل دولت) هیچگونه سؤالی مطرح ننمودند و توضیحی نخواستند حتی جریانهای پس از رحلت آن حضرت نیز با تمامی فراز و نشیب آن از همین احساس فطری سرچشمه می گرفت.ا دقت و بررسی در ماهیت و کیفیت قوانین اسلام تردیدی نمی توان داشت که اجرای این قوانین و عمل به آنها مستلزم تشکیل حکومت است و بدون تاسیس یک دستگاه اجرائی و سازمان گسترده سیاسی نمی توان به وظیفه اجرای این احکام جامه عمل پوشانید.

کد : 174442 | تاریخ : 17/11/1397

در اسلام حکومت فردی و استبدادی مردود شمرده شده است. چرا که اسلام حکومت مردم و قانون است، در اسلام حکومت هدف نیست بلکه وسیله ای است در جهت تحقق بخشیدن به هدف های عالی، و این حکومت نه تنها متعلق به مردم است بلکه مقبولیت خود را نیز از مردم می گیرد چرا که بدون مردم و نقش آنان حکومت موضوعیت پیدا نمی کند و تشکیل نمی گردد. بدین جهت باید گفت که در اندیشه امام خمینی(س) حکومت اسلامی حکومت قانون است. ایشان می فرمایند: حکومت اسلامی به معنای حکومت مبتنی بر قانون الهی است که زمامدار این حکومت باید قبل از همه چیز عالم به قوانین الهی باشد و هدف از تشکیل حکومت در اسلام اجرای قسط و عدل است. حکومت در اسلام شأن اجتماعی است و حاکم وظیفه دارد از دریچه قوانین اسلام با مسائل جامعه روبرو شود و حق استفاده شخصی را از قدرت ندارد. امام خمینی(س) ضمن تصریح به اهمیت قانون در حکومت به اسلام در افق گسترده اش که شامل همه ابعاد زندگی است و با پویایی نیاز های زمان و انسان پاسخگو است. امام خمینی اعتقاد داشت و تاکید می کرد که حکومت اسلامی و حاکم اسلامی نباید از زمان عقب بوده و از پاسخ به نیازهای زمان عاجز باشد. حضرت امام در این خصوص می فرماید:‏

‏«آنچه مردود است حکومتهای شیطانی و دیکتاتوری و ستمگری است که برای سلطه جویی و انگیزه های منحرف و دنیایی که از آن تحذیر نموده اند؛ جمع آوری ثروت و مال و قدرت طلبی و طاغوت گرایی است و بالاخره دنیایی است که انسان را از حق تعالی غافل کند. و اما حکومت حق برای نفع مستضعفان و جلوگیری از ظلم و جور و اقامه عدالت اجتماعی، همان است که مثل سلیمان بن داود و پیامبر عظیم الشأن اسلام- صلی اللَّه علیه و آله- و اوصیای بزرگوارش برای آن کوشش می کردند؛ از بزرگترین واجبات و اقامه آن از والاترین عبادات است » ( صحیفه امام، جلد 21، ص  407)‏


‏در ادامه پاسخ به پرسش مطرح شده شاید بهتر باشد به نقل چند سخن از امام(س) بسنده ‌کنیم، چرا که خود که گویای اهداف حکومت الهی و اسلامی است.‏

‏«تمام تشکیلاتی که در اسلام از صدر اسلام تا حالا بوده است، و تمام چیزهایی که انبیا از صدر خلقت تا حالا داشتند و اولیای اسلام تا آخر دارند، معنویات اسلام است، عرفان اسلام است، معرفت اسلام است، در رأس همه امور این معنویات واقع است. تشکیل حکومت برای همین است، البته اقامه عدل است، لکن غایت نهایی معرفی خداست و عرفان اسلام» (صحیفه امام، جلد 20، صفحه 298)‏

‏«در دنیای امروز، که گفته می ‏شود دنیای صنعت است، رهبران فکری می‏ خواهند جامعه بشری را نظیر یک کارخانه بزرگ صنعتی اداره کنند؛ در حالی که جامعه‏ ها از انسانها تشکیل شده است که دارای بُعد معنوی و روح عرفانی است. و اسلام در کنار مقررات اجتماعی، اقتصادی و غیره به تربیت انسان بر اساس ایمان به خدا تکیه می‏ کند و در هدایت جامعه از این بُعد بیشتر برای هدایت انسان به طرف تعالی و سعادت عمل می‏ کند.» (صحیفه امام، جلد 5، صفحه 410)

‏«فتح برای مملکت ‏گیری در اسلام نیست، مملکت‏ گیری برای حکومت در اسلام نیست، حکومت جائرانه مطرح نیست. فتح برای این است که انسانها را، آدمها را به کمال برساند. فتوحات اسلام غیر از فتوحات رژیمهای دیگر است.» (صحیفه امام، جلد 8، صفحه: 268)‏


ببینید:

انبیاء و تشکیل حکومت


‏و موارد متعدد دیگری که هدف اصلی و نهایی را به کمال رساندن انسان و تربیت معنوی و عرفانی و گسترش توحید و نفی شرک از زندگی بشر را هدف عالی حکومت الهی و انبیا دانسته است.‏

‏همچنین امام در دیگر سخنانشان به مسأله عدالت و نفی ظلم و گرفتن حق مظلومین و برابری انسان‌ها و برقراری قانون در جامعه اشاره دارند. مثال های ذیل گواهی بر این مدعا هستند:

‏«عهده ‏دار شدن حکومت فی حد ذاته شأن و مقامی نیست؛ بلکه وسیله انجام وظیفه اجرای احکام و برقراری نظام عادلانه اسلام است.» (ولایت فقیه(حکومت اسلامی)، صفحه: 54)


بشنوید:

سیره پیامبر و تشکیل حکومت


‏«برنامه جمهوری اسلامی این است که یک دولتی به وجود بیاید که با همه قشرها به عدالت رفتار کند؛ و امتیاز بین قشرها ندهد، مگر به امتیازات انسانی که خود آنها دارند. ما اگر موفق بشویم و جمهوری اسلامی را با محتوای اسلام پیاده کنیم و یک حکومت اسلامی به تمام معنا در ایران بپا کنیم، این الگو خواهد شد از برای همه کشورها که معنی دمکراسی را به آن معنای حقیقی، نه به آن معنای طرحی بدون حقیقت، و معنی آزادی را به آن معنای حقیقی، نه به آن معنایی که برای اغفال دیگران است، ان شاء اللَّه‏ پیاده بشود.» (صحیفه امام، جلد 9، صفحه 72)


‏«ائمه و فقهای عادل موظفند که از نظام و تشکیلات حکومتی برای اجرای احکام الهی و برقراری نظام عادلانه اسلام و خدمت به مردم استفاده کنند. صِرف حکومت برای آنان جز رنج و زحمت چیزی ندارد؛ منتها چه بکنند؟ مأمورند انجام وظیفه کنند. موضوع «ولایت فقیه» مأموریت و انجام وظیفه است.» (ولایت فقیه(حکومت اسلامی)، صفحه: 54)

‏«مقصد این است که یک حکومت عدل [ایجاد شود]، یک حکومت که وابسته به هیچ جناحی نباشد، یک کشوری که هیچ یک از جناحها نتوانند در آن دخالت بکنند، یک کشور اسلامی که مبنی بر احکام اسلام باشد، که احکام اسلام همه‏اش عدالت است، یک همچو آرزویی هست‏» (صحیفه امام، جلد 8، صفحه: 342)


‏خلاصه این است که حکومت اسلامی بستری برای رشد انسان و کمال وی و برآورده شدن نیازهای انسان و تأمین عدالت در جامعه است. و مقصود از اجرا و پیاده کردن احکام اسلام نیز برای رسیدن به همین اهداف است تا در نهایت نفی محرومیت‌ها و رشد و تعالی مادی و معنوی محقق ‌شود.‏

با عنایت به اینکه این مجال فرصتی کوتاه برای توضیح مختصر و موجز به پرسش هایی عمیق است، لذا برای بسط و تعمیق نظر در باب اندیشه و نظریه ولایت فقیه امام خمینی(س) به کتاب ولایت فقیه؛ حکومت اسلامی ایشان رجوع نموده.



همچنین برای آشنایی بیشتر با نظرات و دیدگاه های امام خمینی(س) در باب اهداف، ضروریات و لوزام تشکیل حکومت اسلامی، توصیه می شود به دفتر چهل و پنجم از تبیان ها، تبیان حکومت اسلامی و لایت فقیه در اندیشه امام خمینی(س)، که مجموعه فیش های گردآوری شده موضوعی در همین باب است، مراجعه بفرمایید. ‏


 ‎


انتهای پیام /*