عباس کی منش معروف به "مشفق کاشانی" شاعر غزل سرای معاصر است. او معلم بود و مدت ۳۷ سال در آموزش و پرورش به کار مشغول بود. مشفق کاشانی ریاست هیأت مدیره انجمن شاعران ایران را به عهده داشت. از او شش مجموعه شعر و آثار متعددی در زمینه های مذهبی و ادبی و سیاسی غالبا با محوریت شعر و شاعری بر جای مانده است.

عباس کی منش سال ۱۳۰۴ در کاشان متولد شد. او پس از پایان تحصیلات مقدماتی راهی تهران شد و تحصیلات خود را تا دریافت فوق لیسانس در رشته ی حسابداری و بودجه ادامه داد و پس از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه تهران ۳۷ سال در آموزش و پرورش مشغول بود. وی از دوران کودکی استعدادش در شعر را به نمایش گذاشت و با راهنمایی های مادرش توانست جدی تر آن را دنبال کند و به مطالعه آثار شاعران بزرگ بپردازد. با گسترش فعالیت های شعری اش، تخلص «مشفق» را برای خود برگزید و به دلیل اصالت کاشانی اش با نام «مشفق کاشانی» در جامعه ی ادبی شناخته شد. از نکات قابل توجه در طول سال های شاعری مشفق، می توان به دوستی اش با سهراب سپهری اشاره کرد و در واقع می توان مشفق کاشانی را نخستین راهنمای شعری سهراب نامید.

گستره ی موضوعی اشعار مشفق کاشانی بسیار وسیع است و تجربه های موفقی در عرصه ی شعر ولایی، دفاع مقدس، انقلاب اسلامی و ملی و ... دارد. تاکنون شش مجموعه شعر با عناوین زیر از او منتشر شده است:

صلای غم یا تضمین ۱۲ بند محتشم کاشانی

خاطرات

سرود زندگی

شراب آفتاب

آذرخش

آیینه خیال

همچنین تعدادی از مقالات ادبی و تحقیقی و عرفانی او در برنامه های صدای جمهوری اسلامی ایران مورد استفاده قرار گرفته است و کتاب های زیر در زمینه های مذهبی و ادبی و سیاسی از او منتشر شده است:

نقش بندان غزل

مجموعه شعر انقلاب از شاعران معاصر

سه مجموعه شعر درباره ی دفاع مقدس از شاعران معاصر

مجموعه شعر شهید با همکاری استاد شاهرخی

محمد صلی الله علیه و آله و سلم در آیینه ی شعر فارسی

مدایح و مراثی درباره ی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم با همکاری استاد شاهرخی

آیینه ی عصمت، مجموعه ی مدایح و مراثی درباره ی حضرت زهرا علیه السلام با همکاری استاد شاهرخی

قبله ی هشتم آیینه ی رجاء، مدایح و مراثی درباره ی حضرت رضا علیه السلام با همکاری استاد شاهرخی

آیینه ی جمال، مجموعه ی دوم مدایح و مراثی درباره ی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم با همکاری استاد شاهرخی

دیوان صباحی بیدگلی با مقدمه و تصحیح شادروان پرتو بیضایی

خلوت انس

مجلد اول تذکره ی شعرای معاصر

 

***

می جام ولا

با تو آن عهد که بستیم خدا می داند

بی تو پیمان نشکستیم خدا می داند

با تو سرلوحه انصاف گشودیم به عدل

بی تو دیباچه نبستیم خدا می داند

با تو هر بند گره گیر گشودیم ز دست

بی تو از پا نگسستیم خدا می داند

با تو بستیم بهم سلسله صبر و ثبات

بی تو هرگز نگسستیم خدا می داند

با تو در میکده خوردیم می از جام ولا

بی تو با یاد تو مستیم خدا می داند

با تو بودیم و نهادیم به فرمان تو سر

بی تو در راه تو هستیم خدا می داند

با تواز دامگه حادثه جستیم وکنون

بی تو سر بر سر دستیم خدا می داند

. انتهای پیام /*