***

(تقدیم به امام راحل)

 

پیشوای آینه ‏های زمین، امام !

آیینه شکسته ما را ببین، امام !

بعد از تو با حریم شهیدان چه می کنند؟

بعد از تو چیست طالع این سرزمین، امام ؟

خاموش می ‏شد آتش خورشید اگر نبود

از دست های روشن تو، خوشه چین، امام

از یاری تو، دوست تو، سخت در شگفت

از باور تو، دشمن تو، شرمگین، امام

از آسمان بزرگتر، از آب پاکتر

وز هر چه در زمانه تو تنها ترین امام

بغضی تمامی کلماتم گرفته ‏اند

باید چگونه گفت که بود این ‏چنین امام

آری خدا تو را به سوی خویش خوانده بود

آن شب که ماه بوسه زدت بر جبین امام

هرگز نمی‏ رسید از آن خیل سوگوار

دست کسی به دست تو بالانشین، امام

بر شانه ‏های سوخته تشییع می ‏شدی

خورشید گُر گرفته به دوش زمین، امام !

آنگاه رهسپار شدند آفتاب ‏ها

همراه با تو، در سفر آخرین، امام

شب را ورق زدند، تو رفتی و بعد ماند

با ما دلی خزان زده، تنها همین، امام

اینجا ببین دخیل هزاران شهید را

با یاد توست قلب جهان، بعد از این، امام

محمد سعید میرزایی

***

 

 

. انتهای پیام /*