مرداد ماه 1390
Auguest 2011

  بازگشت به پرتال گاهنامه شماره 15
 
 





در عكاسي از امام فرصت سوزي شد

گفت‌وگو با محمد نوروزی

محمد نوروزي از عكاسان قديمي است كه كار عكاسي خبري خود را با روزنامه كيهان درسال 62 آغاز كرده است. او از سال1358 شروع به عكاسي كرد و در سال 83 حکم باز نشستگی جوانترین عکاس خبری مطبوعات ايران را دريافت كرد. او در سال هاي فعالیت خود عناوين زيادي را كسب كرده است. کسب جایزه ویژه عکاسی یونسکو، کسب عنوان عکاس برتر از نگاه مردم درنخستین جشنواره عکس ورزشی از اين جمله است. با محمد نوروزي درباره خصوصيات عكاسي از رهبران جهان علی الخصوص حضرت امام خميني(س) كه وي تجربه چندين بار عكاسي از ايشان را دارد به گفتگو نشسته ايم. وي در اين گفتگو معتقد است براي عكاسي از امام بسيارفرصت سوزي شده است.

شما چند بار از امام عکاسی کردید؟

فکر می‌کنم 4 یا 5 بار. آن موقع 3 دقیقه وقت می‌دادند که عکاس‌ها بروند و سریع عکس بیندازند. از این 3 دقیقه‌ای‌ها به من نخورد، ولی آخرین بار که رأی‌گیری بود من عکس انداختم.

این عکاسی های 3 دقیقه ای با چه دوره گردشی اتفاق می افتاد؟

خیلی دیر به دیر. مثلاً‌ باید یک نامه می‌نوشتند و به احمدآقا می‌دادند تا ایشان رایزنی‌هایی بکنند و بعد اجازه بدهند. مثلاً آن روز رأی‌گیری هم همین طور شد. یادم می‌آید که من به آقای صیاد گفتم که یک نامه بنویس که ایشان، اسم همه را نوشت و به احمدآقا دادیم. ایشان گفت که منتظر بمانید و بعد کنار دیوار ایستادیم و انتظار کشیدیم. ولی آخر آمدند و عذرخواهی کردند و گفتند یک دفعه دیگر که دفعه دیگری هم پیش نیامد.

شرایط عکاسی از امام این گونه بود که هر چند وقت یک بار از دفتر امام اعلام می کردند قراری سه دقیقه ای برای عکاسی برقرار است؟ به مناسبت ها ارتباطی نداشت؟

چرا آن مناسبت‌ها را هم ما نوبتی به جماران می‌رفتیم و یک پیک می‌فرستادیم و کارت برای ما می‌فرستادند. مثلاً برای روزنامه ما 4 یا 5 تا در یک پاکت می‌گذاشتند و می‌فرستادند که یکی برای عکاس و 3 تا هم مربوط به سردبیری و دیگران بود. البته در مراسم‌هایی که در جماران برگزار می‌شد، به مراتب کمتر از الان بود.

چه تعداد عکاس می آمدند؟

در حد انگشتان یک دست معمولاً. من بیشتر ندیدم و گاهی مثلاً 2 نفر هم از سپاه می‌آمدند و علی‌ کاوه هم از صدا و سیما.

رابطه عکاس ها با امام و رابطه امام با عکاس ها چگونه بود؟

آن موقع چون تازه انقلاب شده بود و مسایل ترورها و انفجارها وجود داشت. البته این‌ها را باید از قدیمی‌ترهایی مثل آقای پرتوی، علی کاوه و صیاد بپرسید. ولی احساس می‌کنم که برخورد خیلی نزدیک نبوده است. تا آنجا که من می‌دانم و در آرشیو‌ها هم هست، امام یک بار با پرسنل کیهان در روزهای آخر انقلاب ملاقات کرده‌اند که دیدار مهمی هم بوده و امام درباره کیهان و روزنامه‌نگاری صحبت کرده‌اند.

سیستمهای امنیتی و حفاظتی بیت ایشان چگونه بود؟

48 ساعت قبل باید وسیله تحویل می‌دادیم که اتاقی بود و می‌گرفتند که البته این اواخر به 24 ساعت قبل رسیده بود. همان روزی که برای آخرین رأی‌گیری رفته بودیم از آقای پرتوی خواهش کردم لنزشان را امانت بگیرم.

آقای پرتوی خیلی جوان‌مردتر از این حرف‌ها بودند. ایشان یک لنز پرتره 135 داشت که معمولاً به کسی نمی‌داد. به من می‌گفت حالا که می‌خواهی پرتره برای کیهان فرهنگی بگیری، با این لنز برو. آن روز به ایشان گفتم آقای پرتوی من می‌روم و این لنز را تحویل می‌دهم، ولی فوکوسش خیلی ضعیف است. گفت که چی بدهم؟ گفتم اگر می‌شود 200/70 خودتان را بدهید که آن هم دو مرحله‌ای بود. یعنی یک بار باید زوم می‌کردید و با یک چیز دیگر فوکوس می‌شد. در آن دوره با این وسایل عکاسی می‌شد.

به هر حال در آن فضا و نور عکاسی خیلی مشکل بود. بعدها که نور کمی بیشتر شد خیلی احساس رضایت داشتیم و می‌گفتیم حالا مثلاً با سرعت 100 هم می‌شود عکاسی کرد و این ایده‌آل بود. تحرک ایشان هم خیلی کم بود و گاهی ایشان نیم‌نگاهی به طرف دیگر می‌کردند و برای عکاسان موقعیتی ایجاد می‌شد تا عکس بگیرند. این جور نبود که اول تا آخر سخنرانی، عکاسان بتوانند پای ستون بایستند و فرم دلخواهشان را بگیرند، چون مانع دید مردم می‌شود. متأسفانه فضای خاصی برای عکاس‌ها تعبیه نشده بود و مثل نماز جمعه‌ جایی نبود که بایستیم. امام چند دقیقه‌ای می‌آمدند و دستی تکان می‌دادند و با وجود فشار جمعیت، لنز هم باید عوض می‌کردیم که مشکل بود و البته شاید به خاطر جو آن زمان بود.

در ایام ارتحال امام، شما در روزنامه کیهان کار می کردید؟

تعداد ما زیاد بود. لیست عکاس‌های‌مان چیزی حدود 22 نفر بود با کادر لابراتوار آرشیو. یعنی سرویس عکس چیزی حدود 16 نفر بودند ولی روز ارتحال من و آقای مهدی رضوان بودیم.

قبل از فوت حضرت امام و زمانی که ایشان در بیمارستان بودند، شیفت داشتید؟

دقیقاً به خاطر ندارم، ولی آقای پرتوی چندین نفر را انتخاب کرده و گفته بود که شماها باید آماده باشید و به محض اینکه به شما زنگ زدیم بیایید. چون با توجه به اخباری که لحظه‌به لحظه از بیمارستان می‌رسید، شرایط بدی را پیش‌بینی می‌کردند و تنها چیزی که یادم است؛ این بود آقای پرتوی، چندین نفر اضافه‌تر را هم آماده کرد، تعداد زیادی فیلم آورد و به بچه‌ها داد. به من هم فیلم رنگی داد و دایم تأکید می‌کرد که باطری‌ها را حتماً زیاد شارژ بگذارید و دوربین یا لنزی اگر می‌خواهید به شما بدهم تا کسی بهانه اینکه نشد عکس بگیریم را نداشته باشد. در نهایت تقسیم شدیم. عده‌ای به مصلا و عده‌ای به بهشت‌زهرا. از شب قبل پیکر حضرت امام (ره) را در یکی از یخچال‌های ویترینی گذاشتند که مردم بتوانند ببینند و در مصلا قرار دادند که عکس‌های رنگی خوبی از آنجا دارم؛ از مراحل مختلف نصب یخچال و قرار دادن جنازه در آنجا. حتی عکسی دارم که داخل قبر را عکاسی می‌کنم و بچه‌ها از من عکس گرفته‌‌اند که عکس خیلی خوبی است. آن موقع 23 ساله و بسیار کم‌تجربه بودم.

روز ‌ارتحال، مسایلی پیش آمد که برای خودم هم خیلی جالب بود. وقتی که می‌دیدم مردم روی سقف اتوبوس‌ها هم سوار شده‌اند، عکس‌های خیلی خوبی از این صحنه‌ها دارم. خاکی که بالا رفته بود به عکس‌ها حالت خاصی داده بود که متأسفانه هیچ‌کدام را ندارم و همه در آرشیو است.

وقتی که می خواستند پیکر را از مصلا ببرند، کسی بود که عکاسی کند؟

بله، کار تقسیم شده بود و جمعیت هم پیاده به سمت بهشت‌زهرا حرکت کردند. البته من و آقای رضوان به محض اینکه مصلا را عکاسی کردیم به بهشت‌زهرا رفتیم. وقتی وارد بهشت‌زهرا شدیم هم یک کانتینر بیشتر برای عکاس‌ها نگذاشته بودند.

چند ساعت در بهشت زهرا بودید؟

یادم هست که آقای رضوان گفت که اگر خواب بمانید به ما هیچ ارتباطی ندارد. یادم نیست ولی یک جایی را قرار گذاشتیم که راننده صبح آمد دنبالمان؛ اول من و بعد آقای رضوان و به اتفاق رفتیم بهشت‌زهرا. یک کانتینر به نام عکاس‌‌ها و فیلمبردارها بود که برای این تعداد عکاس و فیلم‌بردار خیلی کم بود که البته بعداً این کانتینر فرو افتاد. چون جمعیت هم روی آن بودند و به یاد دارم که آقای رضوان گفت تو بنشین و پاهایت را دراز کن و جا برای من بگیر. بعضی از فیلم‌بردارها و دستیارانشان می‌نشستند و پاهایشان را دراز می‌کردند و جا برای سه‌پایه‌ دوستشان و یا دیگران می‌گرفتند. بعد که دیگر مردم ریختند و پیکر آمد، دیگر کانیتنر و همه چیز به هم ریخت.

به نظر شما از حضرت امام عكس هاي ماندگاري در حد و اندازه يك رهبر ثبت شده است؟ و به عبارتي آيا در لحظه هاي تاريخي زندگي ايشان عكاسان حضور داشته اند؟

در تمام دنيا رهبران سياسي و ديني جهان علاوه بر عكاسان خبري و رسانه ها كه اخبار روزانه انها را پوشش مي دهند چندين عكاس اختصاصي نيز در روال زندگي آنها هميشه حضور دارند. به طور مثال عكاسان كاخ سفيد چهار نفر هستند كه مشخص است كه چه كساني با چه رزومه كاري هستند. يا هر کس يك از ديگر رهبران جهان به همين گونه است. اما متاسفانه در خصوص حضرت امام اين فرصت سوزي رخ داده است.كه دليل آن بخشي به ناشي گري هاي بعد از نقلاب باز مي گردد كه بعد از سه دهه هنوز ادامه دارد و بخش ديگري نيز به رعايت مسائل امنيتي و حفظ حريم ايشان باز مي گشت كه به همين دليل امروز ما در حوزه خصوصي زندگي حضرت امام(ره) با تعريف مشخص آن مثل كتاب خواندن قدم زدن و كارهاي روزمره كمتر عكس هاي مناسب و با كيفتي موجود داريم. اگر هم عكسي به يادگار مانده است مربوط به چند سال آخر حضور ايشان در عراق و چند فريم در بيمارستان زماني كه حال ایشان حاد شده بود كه شايد كساني از بيرون هشدار داده بودند يا شايد خود خانواده و احمد آقا اين احساس را كرده بودند تعدادي عكس خصوصي تهيه شده است. ولي همان طور كه گفتم متاسفانه به دليل مسائل امنيتي و حرفه اي و غير حرفه‌اي اين فرصت از عكاسان خبري و غير خبري آن زمان سلب شد. اما بايد به اين نكته هم اشاره كرد كه در خصوص حضرت امام معمولا خود خانواده اقدام به عكاسي از ايشان مي كردند،‌عكس هاي يادگاري به جا مانده است كه فرزندان ايشان و نوهايشان با خود ايشان در يك قاب حضور دارند. كه همين عكس ها تنها عكس هاي ماندگار در مورد ايشان است كه البته با ابزار ساده و غير حرفه اي گرفته شده است. عكسي كه امام در حال ريختن چاي در آبدارخانه هستند را به ياد بياوريد اين عكس بي شك بهترين عكس مربوط به حوزه خصوصي حضرت امام است كه به گمانم توسط احمد آقا گرفته شده است.

بااين اوصاف به نظر مي آيد عكس هاي راضي كننده اي از ايشان موجو نباشد.

بله از ايشان عكس هاي متنوعي نداريم به خصوص در حريم خصوصي ايشان با تعريف متداول كه بتواند خصوصيات اخلاقي و زندگي ايشان را نشان دهد و معرفي كند بسيار كم و در حد نازلي است. البته گاهي عكس هاي از طرف بيت ايشان و نوه هاي ايشان منتشر مي شود.

آن زمان برای تهیه عكس هاي مطبوعاتي اقدام و يا پيشنهادي براي عكاسي از حضرت امام ارائه نمي گردند؟

هر چند سال يك بار عكاسان نامه اي به حاج آحمد آقا مي نوشتند و ايشان هم يك الي دو دقيقه وقت مي گرفتند و آن هم عكاسان خاصي از روزنامه كيهان، اطلاعات يك نماينده از ايرنا و صدا و سيما مي توانستند عكاسي كنند. كه اين روال هم مستمر و هميشگي نوید، آن هم در فاصله 2 متري با معمولي ترين ابزار مشغول به عكاسي مي شدند، هيچ وقت اجازه جضور وسايل نور پردازي نمي دادند و در حقيقت با آن فاصله و نور فلش هاي معمولي چند عكس ثبت مي شد تنها يك بار با پرده آب از حضرت امام و احمد آقا عكاسي شده است كه تنها تصوير هاي است كه به جا مانده و براي طراحي پوستر هاي مختلف استفاده شده است البته زماني كه امام در قم تشريف داشتند هم يكی از دوستان قديمي ايشان چند عكسي از امام در حال مطالعه ثبت كرده اند.

چه عکس‌هایی ماندگارند؟ به اين معني كه چه عكس هاي از يك رهبر قابليت ماندگاري دارد و در مورد حضرت امام چگونه بوده است؟

عكس هاي كه شرط زنده بودن را دارا باشد ماندگاري دارند. د رحقيقت مردم دوست دارند عكس هاي از لحظه هايی كه تجربه نكرده اند را ببينند از يك رهبر بايد عكس هايی گرفته شود كه مردم نديده اند. مثلادر حسينه جماران همه عكس ها از يك فاصله مشخص و نماي مشخصي گرفته مي شد كه جذابيت و يا خلاقيت خاصي نمي توانست داشته باشد. به خصوص اين كه محدوديت هاي زيادي ازان زمان تا به امروز براي عكاسي از رهبران و اهالي سياسيت ما به جا مانده است. مخاطب دوست دارد ماشين رهبر و یا رئيس جمهور خودرا ببيند اما همين چند روز پيش بنده به دليل عكاسي از ماشين يك وزير توبيخ شدم و يا چند وقت پيش يكي از وزار در حال سخنراني عكاسان را كه لحظه آب نوشيدن او را ثبت كرده بودند متهم به سوءاستفاده كرد.

كتاب ها و مجموعه عكس هاي كمي از ايشان منتشر شده انها را چگونه ارزيابي مي كنيد؟

كتاب خاصي و مجموعه مهمي منتشر نشده است يك مجموعه است كه چند عكس را به حضرت امام اختصاص داده است كه من و تمام دوستان عكاس خبري در آن زمان چند سهمي در اين مجموعه داشته ايم. اما هنوز عكس هاي منتشر نشده زيادي از ايشان وجود دارد به طور مثال عكس هاي زيادي از مراسم تشيع تاريخي ايشان وجود دارد كه در گنيجنه عكاسان موجود است و شايد هنوز وقت مناسب انتشار اين عكس ها فرا نرسيده باشد.