سخنرانی
نیرنگ عوامل امریکا در پوشش ملیت ـ حکومت اسلامی
سخنرانی در جمع کمیته استقبال (نیرنگ عوامل امریکا در پوشش ملیت)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 14 ب‍ه‍م‍ن‌ ‭1357

زمان (قمری) : 5 ربیع الاول ‭1399

مکان: تهران

شماره صفحه : 50

موضوع : نیرنگ عوامل امریکا در پوشش ملیت ـ حکومت اسلامی

زبان اثر : فارسی

حضار : اعضای کمیته برگزاری استقبال

سخنرانی در جمع کمیته استقبال (نیرنگ عوامل امریکا در پوشش ملیت)

سخنرانی

‏زمان: 14 بهمن 1357 / 5 ربیع الاول 1399‏

‏مکان: تهران، مدرسۀ علوی‏

‏موضوع: نیرنگ عوامل امریکا در پوشش ملیت ـ حکومت اسلامی‏

‏حضار: اعضای کمیتۀ برگزاری استقبال‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

‏     من نمی دانم چطور از عهدۀ مراتب این زحمات برآیم. من خدمتی که مورد پسند‏‎ ‎‏باشد نکردم. و من از خدا می خواهم که توفیق بدهد که همۀ ما خدمت بکنیم به این‏‎ ‎‏کشور، خدمت بکنیم به احکام اسلام. ‏

‏پاسداری از منافع امریکا با شعار «ملیت»‏

‏     امروز روزی است که این مرحله ای که ما طی کردیم به مرحلۀ حساسی رسیده است،‏‎ ‎‏به طوری که برای همۀ ما تکلیف الهی ایجاد شده است. همۀ ما مکلف هستیم که در این‏‎ ‎‏مرحله ای که بین موت و حیات هست، که از اول تا آخر استقلال است، ما باید در این‏‎ ‎‏موقع هیچ غفلت نکنیم. غفلتِ یک آن برای ما گران تمام می شود. الآن وقتی است که‏‎ ‎‏حیله ها به راه افتاده است و از هر راهی می خواهند ما را بازی بدهند، ملت ایران را بازی‏‎ ‎‏بدهند. امروز دوباره از سر راجع به اینکه ما می خواهیم آزادی بدهیم و ما می خواهیم‏‎ ‎‏ـ نمی دانم ـ چه بکنیم، مهلت به ما بدهید! از این حرفهایی که همیشه شاه می گفت و‏‎ ‎‏خدعه می کرد و ما به آن گوش نکردیم، حالا نوکر شاه‏‎[1]‎‏ دارد این حرفها را می زند. اینها‏‎ ‎‏می خواهند همان قدرت را برگردانند. اینها نوکرهای امریکا هستند؛ اینهایند که باز منافع‏‎ ‎‏امریکا را به اسم ملیت، به اسم اسلام، به اسم قومیت، به اسم ملت، به اسم ـ نمی دانم ـ‏‎ ‎‏خدمتگزاری، می خواهند منافع امریکا را حفظ بکنند؛ می خواهند منابع شما را به اجانب‏‎ ‎‏بدهند؛ می خواهند شما را تحت اسارت قرار بدهند.‏


‏در راه دستیابی به حکومت اسلامی‏

‏     و الآن وقتی است که غفلت در آن مصادف با انتحار و خودکشی است. غفلت نباید‏‎ ‎‏کرد؛ باید این نهضت را ادامه داد. باید خیابانها را پر از جمعیت کرد. باید همۀ مردم‏‎ ‎‏آگاهانه بریزند توی خیابانها و این بنیان فاسد را از بین بردارند. چیزی دیگر از آن نمانده‏‎ ‎‏است جز یک حشاشه ای ـ چیز مختصری؛ این هم باید با همت شما مردم مسلمان، با همت‏‎ ‎‏ملت ایران، باید این هم از میان برداشته بشود تا ما برسیم به یک حکومت اسلامی، به‏‎ ‎‏یک حکومت عدل، به یک حکومتی که نه منافع شما را توانَد بخورد، نه تواند به غیر‏‎ ‎‏بدهد. ما یک همچو حکومتی می خواهیم. یک حکومت ملی اسلامی. یک جمهوری‏‎ ‎‏که متکی بر رأی خود مردم باشد. مردم آزادانه رأی بدهند نه مثل این پنجاه سال که هیچ‏‎ ‎‏کس در هیچ چیز آزاد نبود؛ نه مثل این سی و چند سال که ما به اسارتها کشیده شدیم، به‏‎ ‎‏زحمتها کشیده شدیم؛ منافع ما، ‏‏[‏‏سرمایه‏‏]‏‏هایی که ما داشتیم، مخازن ما را بردند خوردند.‏‎ ‎‏الآن هم در بانکهای خارجی اینهایی که مال مخازن ما هستند موجود است به اسم‏‎ ‎‏محمدرضاخان، به اسم عائلۀ او، به اسمِ ـ مثلاً ـ آنهایی که وابستۀ به او هستند. همۀ‏‎ ‎‏[‏‏داراییهای‏‏]‏‏ ما را آنها برده اند. یک ملتی را فقیر کردند و از اینجا رفتند و فرار کردند. ‏

‏وحدت کلمه، کلید پیروزی‏

‏     ما از همۀ شما جوانها تشکر می کنیم که در این موقع همه با قدرت، همه با اراده، همه با‏‎ ‎‏خواستهای الهی بپا خاستید و کارهای خودتان را زمین گذاشتید و این کار بزرگی که به‏‎ ‎‏عهدۀ همۀ ماست دنبال کردید. و رمز پیروزی شما وحدت کلمه ‏‏[‏‏است‏‏]‏‏ و اینکه همه تان‏‎ ‎‏یک مطلب را می خواهید. الآن همۀ ملتها، ملت ایران در هر شهری، در هر دهی، در هر‏‎ ‎‏قصبه ای همین مطلب را می خواهد: نبودِ شاه که نیست ان شاءالله ، نبودِ رژیم که نیست ‏‎ ‎‏ان شاءالله ؛ نبودِ دولت غاصب که نیست ان شاءالله ؛ ایجاد حکومت اسلامی و جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی که خواهد بود ان شاءالله . ‏

‏     من از همۀ شما آقایان تشکر می کنم که در این موردها زحمت کشیدید لکن زحمتی‏

‏بوده است که برای خادم خودتان کشیدید، زحمتی بوده است که برای خدمتگزار‏‎ ‎‏خودتان کشیدید. من خدمتگزار شما هستم. من می خواهم که شما عزیز باشید. من‏‎ ‎‏خدمتگزار ملت هستم. من می خواهم ملت اسلام سربلند باشد، مستقل باشد؛ نه مثل حالا‏‎ ‎‏که ما باید همه چیزمان از جای دیگر باشد. و همۀ مسائل سیاسی مان را دیگران نقشه‏‎ ‎‏بکشند، همۀ مسائل اجتماعی مان را دیگران نقشه اش را بکشند، فرهنگ ما را دیگران‏‎ ‎‏برنامه بدهند، ارتش ما را دیگران ـ مستشار دیگران اداره بکنند. من می خواهم که همۀ‏‎ ‎‏شما مستقل باشید. و این ته مانده ای که از استعمار مانده است و حالا به اظهار «ملیت» و‏‎ ‎‏اینها دارد کسب بیت المال را می کند، این را هم بزنید پرتش بکنید. و ‏‎ ‎‏ان شاءالله حکومت اسلامی نزدیک است..‏

‎ ‎

  • ـ شاپور بختیار.