سخنرانی
ترفند تفرقه افکنان و استعمارگران ـ خیانت های پنجاه ساله
سخنرانی در جمع وکلای دادگستری (ترفند استعمارگران)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 18 ب‍ه‍م‍ن‌ ‭1357

زمان (قمری) : 9 ربیع الاول ‭1399

مکان: تهران

شماره صفحه : 88

موضوع : ترفند تفرقه افکنان و استعمارگران ـ خیانت های پنجاه ساله

زبان اثر : فارسی

حضار : سیصد تن از قاضیان و وکلای دادگستری

سخنرانی در جمع وکلای دادگستری (ترفند استعمارگران)

سخنرانی

‏زمان: 18 بهمن 1357 / 9 ربیع الاول 1399 ‏

‏مکان: تهران، مدرسۀ علوی‏

‏موضوع: ترفند تفرقه افکنان و استعمارگران ـ خیانتهای پنجاه ساله‏

‏حضار: سیصد تن از قاضیان و وکلای دادگستری‏

‏اعوذ بالله من الشیطان الرجیم‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

‏توطئۀ استعمار، تفرقه بین اقشار ملت‏‏ ‏

‏     من از جهتی باید اظهار تأسف بکنم، و از جهتی باید اظهار شادمانی. آنکه موجب‏‎ ‎‏اظهار تأسف است این است که طبقات ملت ایران به واسطۀ فعالیتهای اجانب همچو از‏‎ ‎‏هم دور شدند که ما در تمام عمر مواجه با این وجوه کریمه نشدیم؛ و هر کدام ـ هر‏‎ ‎‏صنفی ـ در یک طرف واقع شدند: دانشگاهی در یک طرف بود، روحانی در یک طرف‏‎ ‎‏بود، قضات دادگستری در یک طرف بودند، علمای روحانی در یک طرف بودند، و‏‎ ‎‏وکلای دادگستری همین طور. و این دستی بود که از اجانب در این مملکت فعالیت‏‎ ‎‏می کرد.‏

‏مطالعات کارشناسهای استعمار‏‏ ‏

‏     کارشناسهای آنها که از سابق الایام مطالعه کردند این ممالک شرق را و زمینهای اینجا‏‎ ‎‏را، وجب به وجب رفتند و گردش کردند و چیزهای مادی که در آن بوده است کشف‏‎ ‎‏کردند. روحیات ما و طوایف ما را و آن چیزهایی که ما به آنها مُتمسّکیم، اینها را مطالعه‏‎ ‎‏کردند. بر اثر مطالعه ای که اینها کردند یافتند که اگر مذهب در بین این مردم باشد و همه‏‎ ‎‏تحت یک لوا باشند، نمی توانند بر اینها غلبه کنند و این خزاین را ببرند؛ و کوشش کردند‏‎ ‎‏اینها برای اینکه تضعیف کنند مذاهب را، و اصل مذهب را بگویند که اینها چیزهایی‏‎ ‎‏بودند که قدرتمندها درست کردند؛ اینها افیون جامعه است! اصل دیانتْ افیون جامعه‏

‏است! و این برای این بود که می خواستند که مذهب را در نظر مردم و در نظر روشنفکرها‏‎ ‎‏نازل کنند، و از دست بدهند اینها اعتصام به مذهب را. در صورتی که کسی که به تاریخ‏‎ ‎‏انبیا توجه بکند، می بیند که انبیا از توده ها درآمدند و حمله کردند به قدرتمندها. از بین‏‎ ‎‏همین توده ها. حضرت موسی یک شبانی بود با یک عصا، از همین توده ها، بر ضد‏‎ ‎‏فرعون قیام کرد تا آنجا که رساند. پیغمبر خودمان که تاریخش نزدیک است، و همۀ‏‎ ‎‏آقایان لابد می دانند، این یک شخصی بود که از همین توده ها و جمعیتها بود و با همینها‏‎ ‎‏بود؛ و از بدو بعثت تا آخر با قدرتمندها و باغدارها و مُکنَت دارها و سرمایه دارها همیشه‏‎ ‎‏در جدال بود. پیغمبرها از این توده ها بودند و قدرتمندها را می ترساندند، نه از‏‎ ‎‏قدرتمندها بودند برای اینکه توده ها را‏‎]‎‏ ‏‏خام‏‏]‏‏ بکنند. این یک مطلبی است که واضح‏‎ ‎‏است لکن دست تبلیغات اجانب خیلی قوی است.‏

‏توطئۀ جدایی مردم از روحانیت‏‏ ‏

‏     از آن طرف دیدند که خوب بین خود اقشار ملت، اگر اینها با هم متحد باشند، باز هم‏‎ ‎‏آن منافعی که می خواهیم ببریم نمی توانیم ببریم؛ بین اقشار این ملت ما اختلاف بیندازیم.‏‎ ‎‏اول متوجه شدند به روحانیت. در زمان رضا خان ـ اگر کسی یادش باشد، آقایان هر کدام‏‎ ‎‏یادشان باشد ـ همچو روحانیت را کوبیدند که دیگر نه خطیبی برای ما گذاشتند نه امام‏‎ ‎‏جماعتی، تمام را کوبیدند. نه مجلسی، مجلس خطابه ای برای ما ماند. و در بین ملت‏‎ ‎‏آنطور اینها را ذلیل کردند که حتی شوفرها ملاها را به اتومبیلها گاهی نمی نشاندند،‏‎ ‎‏می گفتند نمی نشانیمت در اتومبیل! ملا را نمی نشانیم در اتومبیل. تضعیف کردند‏‎ ‎‏روحانیت را. از یک طرف اختلاف بین احزاب درست کردند؛ و این هم یک راه‏‎ ‎‏اختلافی شد که اینها به سرِ هم زدند، و این هم یک بساطی شد. دانشگاهی را با‏‎ ‎‏دانشگاههای ما‏‎[1]‎‏ از هم جدا کردند. آنها اینها را یکجور طرد می کردند، اینها آنها را‏‎ ‎‏یکجور طرد می کردند. و اینها که تفصیلش زیاد است و من هم حالم مقتضی نیست. خود‏

‏آقایان باید متوجه باشند که همۀ اینها عواملی بود که این ملت، که باید یکپارچه در تحت‏‎ ‎‏یک لوا ملیت خودشان را حفظ کنند، این یکپارچگی را از اینها بگیرند و اینها را با هم‏‎ ‎‏مختلف کنند، بلکه دشمن کنند با هم. این جهتی است که موجب تأسف است. و لهذا قبل‏‎ ‎‏از این نهضت، ما هیچ وقت با شما آقایان مواجه نبودیم، و با یک طایفۀ دیگر مواجه‏‎ ‎‏بودیم.‏

‏     آنچه اسباب خوشحالی است این است که این نهضت اسلامی ایران موجب شد که‏‎ ‎‏این اختلافات رو به نقصان گذاشت و رو به نابودی. دانشگاه با دانشجویان دینی ما با هم‏‎ ‎‏شدند. الآن این مجلسی که از آقایان قضات و آقایان وکلای دادگستری هست، هیچ وقت‏‎ ‎‏برای ما نبوده است. حالا ما با شما مواجهیم و درددلها را با شما می خواهیم بکنیم. ما زیاد‏‎ ‎‏درددل داریم آقا. و آن درددلی است که شماها دارید. ‏

‏گذری به نیم قرن خیانت‏‏ ‏

‏     ما پنجاه سال است که هیچ چیز آزاد نداشتیم. همۀ شما می دانید، از آن وقتی که‏‎ ‎‏رضا شاه آمد تا الآنی که من اینجا نشسته ام، ما غیر از اینکه حالا ـ اخیراً شده است ـ ما‏‎ ‎‏هیچ چیز آزاد نداشتیم. نه مطبوعات آزاد داشتیم، نه یک دادگستری مستقل داشتیم، نه‏‎ ‎‏یک کانون وکلای مستقل. همه اش آنها تصرف داشتند. نه یک دانشگاه داشتیم، نه‏‎ ‎‏می توانستند جوانهای ما را تربیت صحیح بکنند ... اینها را عقب نگه داشتند. فرهنگ ما‏‎ ‎‏یک فرهنگی است که برمی گرداند بچه های ما را به طرف عقب. یک باب مفصلی است‏‎ ‎‏اینکه راجع به فرهنگ، اینها چه کردند.‏

‏     از آن طرف، مراکزی که برای فحشا درست کردند در تمام کشور، خصوصاً در تهران.‏‎ ‎‏این همه مراکز فحشا در تهران و اطراف تهران درست شد. جوانهای ما را کشیدند به این‏‎ ‎‏مراکز، و در آن مراکز این نیروی انسانی ما را از بین بردند. از آن طرف، اقتصاد ما را به‏‎ ‎‏آنطور که می بینید رساندند. کشاورزی ما را آنطور که ملاحظه می کنید عقب بردند و از‏‎ ‎‏بین بردند. و همه چیز ما الآن از بین رفته است. از آن طرف، ارتش ما یک ارتشی است که‏

‏مستشارهای امریکایی و مستشارهای اسرائیلی بر آن حکومت می کند. اینها مصیبتهایی‏‎ ‎‏است برای این مملکت و برای ما.‏

‏آمال ملت ایران‏‏ ‏

‏     این ملت الآن ایستاده است و می گوید که ما می خواهیم آزاد باشیم. این یکی از‏‎ ‎‏حقوق بشر است ـ که همۀ عالَم این معنا را قائلند ـ و می گویند ما می خواهیم مستقل باشیم.‏‎ ‎‏این هم یکی از حقوقی است که هر کسی سرنوشت خودش باید دست خودش باشد. و‏‎ ‎‏می گویند ما یک حکومت عدل می خواهیم، حکومت عدل اسلامی می خواهیم. این هم‏‎ ‎‏آرزوی هر آدمی است که یک حاکمی باشد برای آن حکومت بکند که بعد از چند وقتی‏‎ ‎‏جیبهایش را پر نکند و از این مرز برود! شما ملاحظه بکنید که بعد از‏‎ ‎‏سی و هفت سال که این آدم حکومت داشته است در اینجا، حکومت غیرقانونی داشته در‏‎ ‎‏اینجا، چقدر اینها از منافع ما بردند و خوردند و از بین بردند. الآن بانکهای امریکا و‏‎ ‎‏انگلستان و سوئیس و کذا پر است از مالهای ملت ما که به دست اینها ثبت شده است، در‏‎ ‎‏اسم اینها ثبت شده است. و ما امیدواریم که یکوقت دادگستری ما به عرض ملت برسد و‏‎ ‎‏محاکمه کند این آدم را. اگر شد بخواهیم او را در اینجا و محاکمه اش کنیم. از او بگیریم و‏‎ ‎‏اگر این معنا نشد، محاکمۀ غیابی کنیم و اموالش را توقیف کنیم در بانکهایی که هست.‏

‏بسیج همگانی برای یاری نهضت‏‏ ‏

‏     لکن شما آقایان بدانید که اینها رفتند و یک مملکت خراب برای ما گذاشتند. یک‏‎ ‎‏مملکت که همه چیزش ریخته است. هر جا دست بگذارید فساد هست. و خیال کنید که‏‎ ‎‏این با یک سال دو سال، و با یک قشر دو قشر بشود تعمیر کرد، نمی شود. برای همۀ ما‏‎ ‎‏الآن تکلیف است که اولاً راجع به این نهضتی که شده است و تا حالا این نتایج را داشته، و‏‎ ‎‏ما امیدواریم تا آخر برسد، بر همۀ ماست که کمک کنیم به این نهضت. شما اهل قلم‏‎ ‎‏هستید بنویسید، بحث کنید ـ عرض می کنم ـ صحبت بکنید، تبلیغات بکنید، این نهضت را‏‎ ‎‏بزرگ کنید، پشتیبانی کنید، از این دولت پشتیبانی کنید، اظهار کنید، در روزنامه ها اعلام‏

‏کنید. و بعد هم که ان شاءالله یک دولت حقی برقرار شد، آن وقت باید همه بنشینیم و‏‎ ‎‏مع الأسف یک خرابه را بسازیم! این مملکت را اینها خراب کردند و رفتند و خوردند و‏‎ ‎‏بردند، و حالا باید شما و ما همه دست به دست هم بدهیم و این مملکت را از سر بسازیم.‏‎ ‎‏باید ما مثل زلزله ای که آمده است، باید بسازیم از سر. ان شاءالله امیدوارم که خداوند این‏‎ ‎‏قشرها را همه را به هم نزدیک کند. نه من به شما بدبین باشم و نیستم، و نه شما به ما بدبین‏‎ ‎‏باشید و ان شاءالله نیستید. خداوند همۀ شما را توفیق بدهد، تأیید کند. متشکرم از اینکه‏‎ ‎‏تشریف آوردید.‏

‎ ‎

  • ـ حوزه های علمیه .