سخنرانی
اوضاع ایران در دوران شاه ـ راه آزادی فلسطین
سخنرانی در جمع اسقف هیلارین کاپوچی و همراهان (اوضاع ایران و فلسطین)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 13 ف‍روردی‍ن‌ ‭1358

زمان (قمری) : 4 جمادی الاول ‭1399

مکان: قم

شماره صفحه : 466

موضوع : اوضاع ایران در دوران شاه ـ راه آزادی فلسطین

زبان اثر : فارسی

حضار : اسقف هیلارین کاپوچی (عضو افتخاری سازمان الفتح) و هانی الحسن

سخنرانی در جمع اسقف هیلارین کاپوچی و همراهان (اوضاع ایران و فلسطین)

سخنرانی

‏زمان: 13 فروردین 1358 / 4 جمادی الاول 1399‏

‏مکان: قم‏

‏موضوع: اوضاع ایران در دوران شاه ـ راه آزادی فلسطین‏

‏حضار: اسقف هیلارین کاپوچی‏‎[1]‎‏ (عضو افتخاری سازمان الفتح) و هانی الحسن‏‎[2]‎

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

‏نگاهی به اوضاع ایران در دوران طاغوت‏

‏     من از شما تشکر می کنم که برای تفقد از من و از ملت مستضعف ما به ایران آمدید تا‏‎ ‎‏از نزدیک وضع نهضت ما را ببینید. شما اگر در زمان سلطنت طاغوتی آمده بودید، وضع‏‎ ‎‏را طور دیگر می دیدید: خیابانهای ما را از کشته ها فرش می دیدید؛ زندانهای ما را از‏‎ ‎‏مستضعفین و از علما و از روشنفکران مملو می دیدید؛ مطبوعات ما را در حال سانسور و‏‎ ‎‏اختناق می دیدید؛ ملت ما را زیر بار ظلم و جور می دیدید. مأمورین شاه در همۀ شئون‏‎ ‎‏مملکت ما دخالت می کردند، و مأمور بودند از طرف اجانب و از طرف ابرقدرتها‏‎ ‎‏ـ خصوصاً امریکا ـ که با ملت ما آن کنند که کردند. ملت ما را در حدود پنجاه و چند سال‏‎ ‎‏این پدر و پسر به خاک و خون کشیدند. شما اگر در آن وقت آمده بودید به ایران، ایران را‏‎ ‎‏یک قتلگاه عمومی می دیدید و تمام ایران را یک زندان عمومی می دیدید! الآن‏‎ ‎‏آمده اید که ملت ما بحمدالله با بیداری، اتکال به خدای تبارک و تعالی ‏‏[‏‏و‏‏]‏‏ وحدت کلمه‏‎ ‎‏بر طاغوت پیروز شد؛ بر طاغوتی که تمام قدرتها را داشت و تا دندان مسلح بود و از‏‎ ‎‏اجانب استظهار می کرد و آنها پشتیبان او بودند. و ملت ما هیچ نداشت جز قوت ایمان و‏‎ ‎‏ارادۀ آهنین. با وحدت کلمه و قدرت ایمان، ما بر ابرقدرتها غلبه کردیم و آنها را به عقب‏

‏راندیم. شما در وقتی آمدید که ما بحمدالله جمهوری اسلامی را به رأی عمومی‏‎ ‎‏رساندیم. شما در وقتی آمدید که ملت ما، به اکثریت قریب به اتفاق، رأی به جمهوریت‏‎ ‎‏اسلامی دادند؛ و از آن پیرمردهای هشتادساله، معلولین، اشخاصی که در بیمارستانها‏‎ ‎‏بودند، اشخاصی که با چرخ می آوردند آنها را پای صندوق، همه و همه رأی دادند بر‏‎ ‎‏جمهوریت اسلام. این نبود جز اینکه ملت ما اسلام را برای خودش یک پایگاه آزادی و‏‎ ‎‏استقلال می داند؛ ولهذا با عشق و علاقه... رأی دادند. و در دنیا سابقه ندارد چنان‏‎ ‎‏رفراندمی که تمام اقشار ملت با عشق و علاقه به آن رأی بدهند. شما در وقتی وارد شدید‏‎ ‎‏به مملکت ما که آثار آن دیکتاتوریها مرتفع شده است؛ اگر در آن وقت آمده بودید‏‎ ‎‏چیزهای عجیب می دیدید و الآن که آمده اید ـ در امان ـ بین برادرهای خودتان آمده اید‏‎ ‎‏و هیچ کس به شما تعرض نمی کند. در آن زمان امکان نداشت که شما پیش من بیایید یا‏‎ ‎‏این برادرهای دیگر پیش من بیایند؛ امکان نداشت که یک اجتماعی ما داشته باشیم،‏‎ ‎‏امکان نداشت که بتوانیم صدای خودمان را درآوریم، شکایت خودمان را به عالم‏‎ ‎‏برسانیم و لهذا ما در خارج از مملکت خودمان، شکایتهای خودمان را به عالم رساندیم.‏‎ ‎‏ما در پاریس ـ در صورتی که من میل نداشتم در آنجا باشم لکن حوادث طوری شد که در‏‎ ‎‏پاریس ما مسائل خودمان را به تمام عالم رساندیم و زیر پای اینها را سست کردیم. شما‏‎ ‎‏در وقتی آمدید که ما بحمدالله به پیروزی رسیدیم و اعلام کردیم جمهوریت اسلام را. ‏

‏اسلام دین سیاست و معنویت‏‏ ‏

‏     در جمهوریت اسلام تمام آزادیها هست. اسلام برای نجات بشر آمده است؛ چنانکه‏‎ ‎‏حضرت مسیح برای نجات بشر آمده بود، و سایر انبیا برای نجات بشر آمده بودند. اسلام‏‎ ‎‏علاوه بر اینکه بشر را در روحیات غنی می کند، در مادیات ‏‏[‏‏هم‏‏]‏‏ غنی می کند. اسلام دین‏‎ ‎‏سیاست است قبل از اینکه دین معنویات باشد. اسلام همان طوری که به معنویات نظر‏‎ ‎‏دارد و همان طوری که به روحیات نظر دارد و تربیت دینی می کند و تربیت نفسانی‏‎ ‎‏می کند و تهذیب نفس می کند، همان طور ‏‏[‏‏هم‏‏]‏‏ به مادیات نظر دارد و مردم را تربیت‏

‏می کند در عالم که چطور از مادیات استفاده کنند و چه نظر داشته باشند در مادیات. اسلام‏‎ ‎‏مادیات را همچو تعدیل می کند که به الهیات منجر می شود. اسلام در مادیات به نظر‏‎ ‎‏الهیات نظر می کند، و در الهیات به نظر مادیات نظر می کند. اسلام جامع مابین همۀ جهات‏‎ ‎‏است. و شما در روزی وارد شدید که ما به حکومت خودمان رسیدیم و همان طوری که‏‎ ‎‏اسلام معنویات را داشت، و در صدر اسلام حکومت را هم داشت الآن هم به خواست‏‎ ‎‏خدای تبارک و تعالی، ما با معنویاتی که اسلام دارد روبه رو هستیم و مطیع هستیم، و در‏‎ ‎‏مادیات و در حکومت هم یک حکومت اسلامی، یک حکومت عدل؛ که حکومتها تابع‏‎ ‎‏مردم باشند و حکومتها برای مردم باشند نه مردم، برای حکومتها. حکومت اسلامی‏‎ ‎‏حکومتی است که، برایِ مردم خدمتگزار است؛ باید خدمتگزار باشد. در اسلام مابین‏‎ ‎‏اقشار ملتها هیچ فرق نیست. در اسلام حقوق همۀ ملتها مراعات شده است: حقوق‏‎ ‎‏مسیحیین مراعات شده است؛ حقوق یهود و زرتشتیین مراعات شده است؛ تمام افراد‏‎ ‎‏عالم را بشر می داند، و حق بشری برای آنها قائل است؛ تمام عالم را به نظرِ محبت نگاه‏‎ ‎‏می کند؛ می خواهد عالم مستضعفین نجات پیدا کنند، می خواهد تمام عالم روحانی‏‎ ‎‏بشوند، تمام عالم به عالِم قدس نزدیک بشوند. اسلام برای نجات مردم بشر آمده است‏‎ ‎‏که از این علایق جسمانی آنها را رها کند و به روحیات برسد. ‏

‏رمز پیروزی‏‏ ‏

‏     من از خدای تبارک و تعالی خواهانم که تمام مستضعفین عالم را به حوایج خودشان‏‎ ‎‏برساند. من از خدای تبارک و تعالی خواهانم که مستکبرین را بیدار کند. آنهایی که ظلم‏‎ ‎‏می کنند، آنها را بیدار کند و الاّ به دست ملتهای مستضعف نابود کند. خداوند همۀ ما را‏‎ ‎‏توفیق عنایت کند. و من از خدای تبارک و تعالی می خواهم که همان طوری که ملت ما با‏‎ ‎‏وحدت کلمه و با اتکال به خدای تبارک و تعالی پیروز شد و خودش را از بند این خاندان‏‎ ‎‏و اشخاصی که آنها را ـ این خاندان را ـ ترویج می کردند و تأیید می کردند نجات داد،‏‎ ‎‏برادران فلسطینی ما را هم خداوند تعالی نجات بدهد. لکن عمده، وحدت کلمۀ آنهاست‏

‏و عمده، اتکال به خدای تبارک و تعالی. رمز پیروزی ما با وحدت کلمۀ ملت و اتکال به‏‎ ‎‏خدای تبارک و تعالی و قوت ایمان بود. قوت ایمان در ملت ما طوری بود که شهادت را‏‎ ‎‏سعادت می دانستند و دنبال شهادت بودند و خوف از مرگ نداشتند؛ ولهذا مشتهای اینها‏‎ ‎‏بر تانکها غلبه کرد. باید ملتهای دیگر، ملت فلسطین، وحدت کلمه پیدا بکنند و اتکال به‏‎ ‎‏خدای تبارک و تعالی. این رمز پیروزی در هر جا پیدا بشود، پیروز خواهند شد. باید ملت‏‎ ‎‏عزیز «فلسطینِ ما» با وحدت کلمه و اتکال به خدای تبارک و تعالی، توجه به روحانیت،‏‎ ‎‏توجه به معنویت، توجه به خدای تبارک و تعالی کنند تا پیروز شوند. من از خدای تبارک‏‎ ‎‏و تعالی خواهانم که ملتهای مستضعف همه پیروز شوند. ‏

‏     من از سالهای بسیار طولانی ـ شاید بیست سال قبل ـ نسبت به فلسطین و نسبت به‏‎ ‎‏اسرائیل نظرهای خودم را کراراً گفته ام و حالا هم می گویم: ما اسرائیل را محکوم می کنیم.‏‎ ‎‏اسرائیل غاصب ‏‏[‏‏است‏‏]‏‏ و در محلی که آمده است، به طور غصب آمده است؛ و قدس‏‎ ‎‏باید نجات پیدا بکند و اسرائیل را براند. دوَل عربی باید با هم اجتماع کنند و اسرائیل را از‏‎ ‎‏زمینهای خودشان برانند و دست مستعمرین را کوتاه کنند. من از خدای تبارک و تعالی‏‎ ‎‏خواهانم که به این آمال ما برسیم و ما و شما در قدس هم را ملاقات کنیم.‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته ‏

‎ ‎

  • - هیلارین کاپوچی، رئیس کلیسای ارتدوکس لبنان و از بنیانگذاران «الهیات آزادیبخش» بود. وی در طول زندگی خویش، همواره از آرمان فلسطین دفاع و اندیشۀ بین المللی شدن بیت المقدس را دنبال می کرد.
  • - هانی الحسن، از اعضای شورای مرکزی فتح و نخستین سفیر فلسطین در ایران بود.