سخنرانی
وظیفه دولت های اسلامی در قبال حمله صدام به کشور اسلامی ایران
سخنرانی در جمع سفرای کشورهای اسلامی (وظیفه دولت ها در قبال تجاوز عراق)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 28 م‍ه‍ر ‭1359

زمان (قمری) : 10 ذی الحجه ‭1400

مکان: تهران

شماره صفحه : 274

موضوع : وظیفه دولت های اسلامی در قبال حمله صدام به کشور اسلامی ایران

زبان اثر : فارسی

مناسبت : عید سعید قربان

حضار : سفرای کشورهای اسلامی

سخنرانی در جمع سفرای کشورهای اسلامی (وظیفه دولت ها در قبال تجاوز عراق)

سخنرانی

‏زمان: 28 مهر 1359 / 10 ذی الحجه 1400‏

‏مکان: تهران، حسینیۀ جماران‏

‏موضوع: وظیفۀ دولتهای اسلامی در قبال حملۀ صدام به کشور اسلامی ایران‏

‏مناسبت: عید سعید قربان‏

‏حضار: سفرای کشورهای اسلامی‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

عبادی ـ سیاسی بودن دین اسلام

‏     ما در روزی مجتمع هستیم در این محل حقیر که انبوه مسلمین از سراسر کشورهای‏‎ ‎‏اسلامی در مکۀ معظمه مجتمع هستند، این اجتماع دینی ـ سیاسی. اسلام یک دین‏‎ ‎‏عبادی ـ سیاسی است که در امور سیاسی اش عبادت منضم است و در امور عبادی اش‏‎ ‎‏سیاست. این مجتمعاتی که اسلام برای مسلمین به طور سهولت تهیه فرموده است، در‏‎ ‎‏سال یک دفعه فریضه فرموده است بر کسانی که استطاعت دارند که مجتمع بشوند در‏‎ ‎‏مکۀ معظمه و در مواقف شریفه. و برای همۀ مسلمین مستحب است که مستطیع هم که‏‎ ‎‏نباشند این عبادت الهی را به جا بیاورند. و نکتۀ مهم این اجتماعات این است که مسلمین‏‎ ‎‏با هم در یک محیط دور از تشریفات ـ یک محیطی که همۀ آن جهات شخصیتها را‏‎ ‎‏ریخته و با یک کفن و با دو ثوبۀ‏‎[1]‎‏ مختصر ـ در این مواقف حاضر شوند و مهم این است‏‎ ‎‏که آن چیزهایی که در بلاد مسلمین در طول سال، گذشته است به اطلاع هم برسانند و‏‎ ‎‏برای رفع اشکالات مسلمین فکر بکنند. و اجتماع بزرگ میلیونی اسلامی در حجاز برای‏‎ ‎‏همین نکته است، در عین حالی که عبادت است. و مع الأسف، ما مسلمانها که از اسلام‏‎ ‎‏دور افتاده ایم و از حقایق اسلامی منزوی شده ایم در این فکر ابداً نیستیم که، اولاً کسانی‏‎ ‎‏که می توانند بروند، بروند مشرف شوند در خانۀ خدا و کسانی که اصحاب تفکر هستند،‏

‏نویسنده هستند، روشنفکر هستند و عالِم هستند، در آن محیط مجتمع بشوند و مشکلات‏‎ ‎‏مسلمین را در تمام جهان بررسی کنند و آنچه که می توانند حل کنند. ما الآن از تشرف‏‎ ‎‏مکه و حج بیت الله جز اینکه یک دسته اشخاص عامی مردم، عامۀ مردم در آنجا مجتمع‏‎ ‎‏بشوند، و اشخاص مؤثری که می توانند، از حکومتها، از بزرگان قوم در آنجا می توانند‏‎ ‎‏مجتمع بشوند و مسائل اسلام را و مسائل مسلمین را و مسائل سیاسی و اجتماعی را بررسی‏‎ ‎‏کنند، مع الأسف، این امر مغفولٌ عنه‏‎[2]‎‏ است. و در عین حال که باید در آنجا بررسی‏‎ ‎‏مشکلات را بکنند بر مشکلات افزوده می شود. مشکلات مسلمین زیاد است، لکن‏‎ ‎‏مشکل بزرگ مسلمین این است که قرآن کریم را کنار گذاشته اند وتحت لوای دیگران‏‎ ‎‏درآمده اند. قرآن کریم که می فرماید که ‏وَاعتَصِمُوا بِحَبلِ الله ِ جَمیعاً وَ لاتَفَرَّقُوا،‎[3]‎‏ ما اگر همین‏‎ ‎‏یک آیه را، مسلمین اگر همین یک آیه را عمل به آن بکنند تمام اشکالات اجتماعی و‏‎ ‎‏سیاسی و اقتصادی و همه چیزشان بدون تشبث به غیر رفع می شود. اسلام برای مردم در‏‎ ‎‏هر ناحیه یک امور سیاسی ـ عبادی قرار داده است. این جماعات در تمام کشورهای‏‎ ‎‏مسلمین، و در هر شهر و ده و روستا، اینها یک امور اجتماعی ـ سیاسی است که اهل یک‏‎ ‎‏بلد در مساجد مجتمع بشوند و مشکلات خودشان را نسبت به آن بلد حل بکنند. و نماز‏‎ ‎‏جمعه یک عبادت سیاسی و اجتماعی است که در هر هفته مردم اجتماعات زیاد بکنند و‏‎ ‎‏مسائلشان را حل بکنند در آنجا. و اجتماع کعبه بزرگترین اجتماعی است که هیچ دولتی‏‎ ‎‏نمی تواند خودش این اجتماع را ایجاد کند و خدای تبارک و تعالی همچو کرده است که‏‎ ‎‏مسلمین بدون یک مزاحمتها و زحمتهایی و بدون یک خرجهایی که بر دولتها باشد،‏‎ ‎‏مجتمع می شوند در آنجا و مع الأسف، استفاده از آن نمی شود.‏

وظیفۀ دولتهای اسلامی در مقابله با دولت عراق

‏     ما الآن در یک روزی مجتمع هستیم که دولت صدام، دولت غاصب صدام بدون‏

‏یک عذر موجهی در بین تمام دول عالَم، بدون اطلاع و بدون سابقه با دریا و هوا و زمین‏‎ ‎‏هجوم کرد بر ایران و به خیال خودش می خواست که کشورگیری کند و خلافت مسلمین‏‎ ‎‏را یک آدمی که به اسلام اعتقاد ندارد، ریاست مسلمین را به دست بگیرد. و مع الأسف،‏‎ ‎‏در عین حالی که در قرآن کریم است که اگر دو طایفه ای از مسلمین با هم اختلاف کردند‏‎ ‎‏شما مصالحه بدهید بین آنها را و اگر یکی از آنها باغی باشد و طاغی باشد، با او قتال کنید‏‎ ‎‏تا اینکه سر نهد به احکام خدا. کدام یک از کشورهای اسلامی بررسی کردند در اینکه‏‎ ‎‏طاغی و باغی کیست و آن کسی که هجوم کرده است کیست تا اینکه همه به امر خدا با او‏‎ ‎‏مقاتله کنند؟ بر کدام مملکت اسلامی پوشیده است این معنا که صدام به ما بغی کرده‏‎ ‎‏است، و طغیان کرده است و ظلم کرده است و هجوم کرده است؟ چرا ممالک اسلامی به‏‎ ‎‏آیۀ شریفه ای که می فرماید که ‏فَقاتِلُوا الَّتی تَبغی حَتّی تَفِی ءَ اِلی اَمْرِ الله ِ‎[4]‎‏ چرا عمل نمی کنند؟‏‎ ‎‏مع الأسف بعض از ممالک اسلامی؛ یعنی، ممالکی که دولتهایشان به اسم اسلام بر آنها‏‎ ‎‏حکومت می کند، در عین حالی که می بینند که او طغیان کرده است و هجوم کرده است بر‏‎ ‎‏یک مملکت اسلامی بدون جهت، بدون یک حجت، با او اعلام موافقت می کنند یا‏‎ ‎‏بعضی پشتیبانی می کنند. ما باید مشکلات اسلامی را در کدام نقطۀ عالَم طرح کنیم و حل‏‎ ‎‏کنیم؟ مسلمین عالَم باید مشکلاتشان را در چه محفلی حل بکنند؟ در محافل بین المللی‏‎ ‎‏که دستاورد دولتهای بزرگ است؟ در آن محافلی که به اسم اسلام هست لکن اثری از‏‎ ‎‏اسلام در آن نیست؟ باید مملکت ایران شکوای خودش را به چه مقامی عرضه کند؟‏‎ ‎‏ملتی که مورد هجوم واقع شده است بدون جهت، بدون عذر، باید با کی طرح کند این‏‎ ‎‏مطلب را؟ با کدام یک از دولتها این مسئله را طرح کند؟ بر همۀ دولتهای اسلامی به نص‏‎ ‎‏قرآن واجب است که مقاتله کنند با دولت عراق تا برگردد به ذکر خدا و به امر خدا.‏

‏     بله صدام گمان می کرد که با یک مملکت آشفته که منزوی شده است و همۀ دولتها‏‎ ‎‏پشت به او کرده اند یا او را در فشار اقتصادی گذاشته اند طرف شده است و ما نه قوای‏

‏نظامی داریم و نه انتظامی داریم و نه ساز و برگ جهاد و جنگ. او همچو گمان کرد و‏‎ ‎‏گمان می کرد تا چند ساعت تهران را هم فتح خواهد کرد. او غافل از خدا بود. او فکر‏‎ ‎‏نکرده بود که ما یک ملتی داریم که منسجم با هم است و همه ایمان دارند و ایمان است‏‎ ‎‏که آنها را بر مسائل و بر مشکلات غلبه می دهد. آنها تفکر نکردند، تأمل نکردند که شاه‏‎ ‎‏خائن سابق که دارای همۀ قوا بود و همۀ قدرتها با او بودند و پشتیبانی می کردند، همین‏‎ ‎‏ملت غیور ایران با قدرت ایمانی او را به جهنم فرستادند. او تصور این را نکرد که ملت‏‎ ‎‏ایران همۀ قدرتهایی که پشتیبان محمدرضای مخلوع بودند کنار زد و دست همه را از‏‎ ‎‏منابع خودش و سلطۀ همه را قطع کرد. او از این معانی غفلت کرد از باب اینکه اعصابش‏‎ ‎‏ضعیف است. من از اوّلی که این شخص روی کار آمد گفتم به اشخاص که آدم خطرناکی‏‎ ‎‏است؛ برای اینکه این در حال جنون است، اعصاب این آدم کار نمی کند و حالا ثابت شد‏‎ ‎‏این معنا.‏

منزوی نبودن ایران در بین ملتها

‏     مع الأسف گمان می کنند بعضی که ما منزوی شده ایم به واسطۀ مخالفت با امریکا،‏‎ ‎‏خیر، امریکا منزوی شد. میزان ملتهاست؛ شما سرنیزه را از روی ملتها بردارید و مردم را‏‎ ‎‏آزاد بگذارید ببینید کی منزوی است. الآن هم که سرنیزه ها هست در داخل عراق، ملت‏‎ ‎‏عراق با ما هستند و عن قریب، ان شاءالله ، انفجاری در عراق پیدا خواهد شد، نظیر‏‎ ‎‏انفجاری که در ایران بود. ما منزوی نیستیم، آنهایی که ظالم هستند و به ما ظلم کرده اند‏‎ ‎‏منزوی هستند؛ برای اینکه میزان ملتها هستند. ما قبل از این انقلاب منزوی بودیم؛ برای‏‎ ‎‏اینکه، ملتها با ما توجهی نداشتند. بعد از انقلاب، هم ملت ما منسجم شد و یک شد، ‏یدٌ‎ ‎واحِدةٌ عَلی مَنْ سِواهُم‎[5]‎‏ شد و هم همۀ ملتهای ضعیف حتی ملتهای غیر اسلامی که جزء‏‎ ‎‏مستضعفین شدند با ما هستند. چطور ما منزوی هستیم؟ بله دولتهایی که هستند، دولتهایی‏‎ ‎‏که ملتهایشان هم با آنها موافق نیستند، آنها با ما مخالفند و ما باکی نداریم از این معنا. ما‏

‏این انزوا را با آغوش باز استقبال می کنیم؛ برای اینکه ما تا منزوی نشویم و تا دستمان از‏‎ ‎‏پیش ابرقدرتها و قدرتهای دیگر کوتاه نشود، خودمان نمی توانیم کار خودمان را انجام‏‎ ‎‏بدهیم و سر پای خودمان بایستیم. ما باید منزوی بشویم تا مستقل بشویم. باید منزوی‏‎ ‎‏بشویم تا آزاد بشویم. انزوا برای ما هیچ طرح نیست و ما از انزوای اقتصادی و سیاسی و‏‎ ‎‏اجتماعی ابداً باک نداریم؛ برای اینکه میزان ملتها هستند و ملتها با ما هستند. شما اگر‏‎ ‎‏رادیوها را ملاحظه کنید در سطح جهان، تمام جهان با ما اظهار موافقت کردند و با ما‏‎ ‎‏خواسته اند که در جبهۀ جنگ حاضر بشوند و ما را از این غائله به اصطلاح خودشان‏‎ ‎‏نجات بدهند و ما احتیاج به این نداریم. ما همچو سیلی خواهیم زد به صدام و حزب بعث‏‎ ‎‏عراق که دیگر بلند نشود از جای خودش. ما باید این اشتباه را رفع کنیم، هم از دولت‏‎ ‎‏غاصب عراق و هم از سایر دولتهای اسلامی که گمان می کنند اگر هجومی به ایران بشود‏‎ ‎‏ایران صدمه به آن وارد می شود. ایران یک موجود الهی است که هیچ چیز او را صدمه‏‎ ‎‏نخواهد زد. ایران واحد است و با دست واحد، 35 میلیون جمعیت با صدای واحد در‏‎ ‎‏مقابل قدرتها ایستاده است و هیچ قدرتی نمی تواند یک ملت را منزوی کند. و هیچ ملتی‏‎ ‎‏نمی تواند بر یک ملتی که بپاخاسته است حکومت کند. شما ملاحظه کنید افغانستان را.‏‎ ‎‏افغانستان در عین حال که احزاب چپی دارد که قدرتمندند و حکومتش هم با ملت‏‎ ‎‏مخالف است و ملت هم با حکومت و آن قوای ابرقدرت هم وارد در آنجا شده است،‏‎ ‎‏آنچنان صدمۀ سیاسی به شوروی وارد شد در این کار که پیش همۀ ممالک مفتضح شد.‏‎ ‎‏آنچنان سیلی زدند چریکهای قدرتمند افغانستان به روی شوروی که باید سرش را بلند‏‎ ‎‏نکند. و ایران از افغانستان قویتر است. برای اینکه ایران دسته جات مختلف ندارد. اگر‏‎ ‎‏چهار تا فرض کنید که ساواکی یا کمونیست در اینجا هست، اینها چیزی نیستند و در قبال‏‎ ‎‏ملت ما ناچیزند. اما ملت ما با دولت، قوای انتظامی همه با هم هستند. و بحمدالله ، هم‏‎ ‎‏قوای انتظامی ما الآن قوی است و هم سازوبرگ ما قوی است و این سازوبرگی است که‏‎ ‎‏دشمن ما برای ما تهیه کرد. این سازوبرگ بسیار زیادی است که امریکا برای ما تهیه کرد،‏‎ ‎‏او تهیه کرد که در مقابل شوروی بایستد و به دست ما افتاد و ما در مقابل خودش و هر‏

‏دولت دیگری ایستادگی داریم. قدرت ما را اینها نمی دانند؛ آن قدرت معنوی که در‏‎ ‎‏ایران هست، آن قدرت اسلامی که در ایران هست باز ادراک نکرده اند.‏

توجه مسلمانان به قدرت اسلام در قبال قدرتها

‏     مسلمین باید توجه به قدرت اسلام داشته باشند. این قدرت اسلام بود که با دست‏‎ ‎‏خالی یک ملتی را بر یک دولت غاصب بزرگ و ابرقدرتهای بزرگ عالَم غلبه داد، این‏‎ ‎‏قدرت اسلام بود. چرا مسلمین از این قدرت غافلند؟ چرا دولتهای اسلامی از این قدرت‏‎ ‎‏اسلام غافل هستند؟ چرا باید در طول سالهای متمادی دولتهای عربی سیلی بخورند از‏‎ ‎‏صهیونیسم؟ چرا باید در تحت سلطۀ قدرتهای خارجی باشند؟ چرا خودشان با هم‏‎ ‎‏مجتمع نمی شوند؟ چرا به آیات شریفۀ قرآن عمل نمی کنند؟ چرا با هم مجتمع نیستند؟‏‎ ‎‏چرا به احادیث نبی اکرم اعتنا نمی کنند که فرموده است: مسلمین ‏یدٌ واحِدةٌ علی مَن سِواهُم‏؟‏‎ ‎‏مع الأسف بین خودشان اختلافات است. مشکل مسلمین همین است که اختلاف‏‎ ‎‏انداخته اند بینشان. و بعد از جنگ عمومی این نقشه کشیده شد و قدرت اسلام را دیدند و‏‎ ‎‏نقشه کشیده شد و دولتهای اسلامی را از هم جدا کردند و مسلمین را با هم مخالف کردند‏‎ ‎‏و دولتهای اسلامی با هم دشمن شدند. این مشکلی است که حل باید بشود. این مشکلی‏‎ ‎‏است که در روز عید و در روز عرفه در پناه خانۀ خدا باید حل بشود. این مشکلی است که‏‎ ‎‏سران قوم مجتمع بشوند در مکۀ معظمه، امر خدای تبارک و تعالی را اطاعت کنند و با هم‏‎ ‎‏در آنجا اجتماع کنند و با هم مشکلات خودشان را در میان بگذارند و غلبه کنند بر‏‎ ‎‏مشکلات خودشان. اگر یک همچو امری واقع بشود احدی از قدرتها نمی تواند با شما‏‎ ‎‏مقابله کند. شما مسلمین همه چیز دارید. شما مسلمین قدرت اسلام دارید که بالاترین‏‎ ‎‏چیزهاست، بالاترین سلاحهاست. و شما مسلمین صحراها و دریاهای وسیع و کشورهای‏‎ ‎‏بسیار وسیع دارید و غنی هستید. در عین حالی که شما از حیث همه چیز غنی هستید‏‎ ‎‏مع ذلک، بیشتر مستمندان شما به حال فقر دارند زندگی می کنند؛ این برای این است که‏‎ ‎‏شما به اسلام عمل نمی کنید. شما اموال مسلمین را، آن چیزهایی که باید به نفع مسلمین‏

‏باشد به غیر مسلمین می دهید آن هم به یک ثمن بخس.‏‎[6]‎‏ همان ثمن هم در زمان شاه‏‎ ‎‏مخلوع، همان ثمن بخس هم دوباره برمی گشت به جیب خود امریکا و بعد هم سلاحها را‏‎ ‎‏درست می کردند برای خودشان که مقابله کنند با شوروی و بحمدالله این سلاحها را خدا‏‎ ‎‏خواست که به دست ما بیفتد.‏

دفاع در مقابل متجاوزان به کشور

‏     و امروز در مقابل همۀ کشورهایی که بخواهند به ما تعدی کنند قیام خواهیم کرد. و‏‎ ‎‏ملت ما با قدرت اسلامی با قوای نظامی و انتظامی، با مجاهدین اسلام و با همۀ قدرتهای‏‎ ‎‏مسلح و غیرمسلح با هم هستند و کسی نمی تواند به این مملکت تعدی کند. و ما نمی دانیم‏‎ ‎‏که چرا مسلمین ـ یعنی، ممالک اسلامی، والاّ خود مسلمین با ما هستند ـ چرا ممالک‏‎ ‎‏اسلامی پا میان نمی گذارند و این آدم را به پای میز محاکمه نمی کشانند. از چه می ترسند؟‏‎ ‎‏صدام باید محاکمه بشود همان طوری که کارتر باید محاکمه بشود. او برای نفع خودش‏‎ ‎‏عمل می کرد و این ملعون برای نفع امریکا عمل می کند. او برای اینکه چند کیلومتر زمین‏‎ ‎‏خشک، برای این لشکرکشی نمی کند و این همه جمعیت اسلام را چه از آن طرف و چه‏‎ ‎‏از این طرف به قتال وادارد و به کشتن بدهد و آنهمه میلیاردها دینار عراقی و تومان ایرانی‏‎ ‎‏را به این دو تا کشور ضرر بزند و آن سلاحهایی که باید ما در مقابل دشمن و در مقابل‏‎ ‎‏صهیونیسم و امپریالیسم باید به کار بیندازیم به روی هم بکشیم. و این یک جنایتی است‏‎ ‎‏که صدام کرده. ما مدافع هستیم از منافع خودمان، ما مدافع از اسلام هستیم. ما می شناسیم‏‎ ‎‏این آدم را. من در عراق هم می شناختم این آدم را، که این آدم چنانچه ـ خدای نخواسته ـ‏‎ ‎‏دستش باز بشود از عَفلق‏‎[7]‎‏ بدتر است و عفلق، اسلام را مخالف همه چیز خودش‏‎ ‎‏می داند.‏

‏     ما مدافع اسلام هستیم و مدافع اسلام با جان و مال و عزیزان خودش دفاع می کند و‏

‏هرگز نخواهد نشست. ما چه پیروز بشویم در عالَم ماده و چه غلبه بکنیم، غلبه با ماست.‏‎ ‎‏پیغمبر اسلام هم در بعضی از جنگها شکست خورد، لکن غلبه با او بود. اولیای اسلام هم‏‎ ‎‏در بعضی از جنگها دشمنان غلبه بر آنها کردند، لکن غلبه با آنها بود. غلبه با حق است.‏‎ ‎‏باطل زَهُوق است؛ ‏اِنَّ الباطِلَ کانَ زَهُوقاً.‎[8]‎‏ ما در این روز به همۀ مسلمین دعا می کنیم و دست‏‎ ‎‏تضرع پیش خدای تبارک وتعالی بلند می کنیم که مسلمین بیداربشوند، حکومتهای‏‎ ‎‏اسلامی بیدار بشوند. حکومتهای اسلامی توجه کنند به اینکه مشکلاتشان را رفع کنند،‏‎ ‎‏این وابستگی خودشان را به ابرقدرتها بردارند از میان، مستقل بشوند، خودشان باشند،‏‎ ‎‏خودشان اداره کنند ممالک خودشان را. ما اینکه می گوییم باید انقلاب ما به همه جا‏‎ ‎‏صادر بشود، این معنی غلط را از او برداشت نکنند که ما می خواهیم کشورگشایی کنیم. ما‏‎ ‎‏همۀ کشورهای مسلمین را از خودمان می دانیم. همۀ کشورها باید در محل خودشان‏‎ ‎‏باشند. ما می خواهیم این چیزی که در ایران واقع شد و این بیداری که در ایران واقع شد و‏‎ ‎‏خودشان از ابرقدرتها فاصله گرفتند و دادند و دست آنها را از مخازن خودشان کوتاه‏‎ ‎‏کردند، این در همۀ ملتها و در همۀ دولتها بشود، آرزوی ما این است. معنی صدور‏‎ ‎‏انقلاب ما این است که همۀ ملتها بیدار بشوند و همۀ دولتها بیدار بشوند و خودشان را از‏‎ ‎‏این گرفتاری که دارند و از این تحت سلطه بودنی که هستند و از اینکه همۀ مخازن آنها‏‎ ‎‏دارد به باد می رود و خودشان به نحو فقر زندگی می کنند نجات بدهد.‏

‏     خدای تبارک و تعالی این عید را بر همۀ مسلمین مبارک کند. و این عید و این روز‏‎ ‎‏مبارک است بر ملت ایران که در جنگ است و مبارک است بر آنهایی که شهید شدند و‏‎ ‎‏مبارک است بر آنهایی که شهید دادند. خدای تبارک و تعالی به ما هم این فرصت را‏‎ ‎‏بدهد که در راه او شهید بشویم.‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته‏

‎ ‎

  • - جامه، لباس.
  • - آنچه از آن غفلت شده.
  • - بخشی از آیۀ 103، سورۀ آل عمران: «به ریسمان خدا چنگ بزنید و پراکنده نشوید».
  • - بخشی از آیۀ 9، سورۀ حجرات: «پس مقاتله کنید با آن طایفه ای که ظلم کرده است تا آن بازگردد به امر خداوند».
  • - بحارالانوار، ج27، ص68، ح3. کنزالعمال، ج1، ص99، ح440. «مسلمین دست واحدند بر علیه بیگانگان».
  • - بهای اندک، قیمت ناچیز.
  • - میشل عفلق، پایه گذار حزب بعث در عراق و سوریه.
  • - سورۀ اسراء بنی اسرائیل، آیۀ 81: « باطل، خود لایق نابودی است».