سخنرانی
سکوت مسلمین در قبال تجاوزات رژیم بعث عراق علیه ایران
سخنرانی در جمع مسلمانان پاکستانی (سکوت مسلمین در مقابل تجاوزات عراق)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 16 آب‍ان‌ ‭1359

زمان (قمری) : 28 ذی الحجه ‭1400

مکان: تهران

شماره صفحه : 337

موضوع : سکوت مسلمین در قبال تجاوزات رژیم بعث عراق علیه ایران

زبان اثر : فارسی

حضار : مسلمانان پاکستان

سخنرانی در جمع مسلمانان پاکستانی (سکوت مسلمین در مقابل تجاوزات عراق)

سخنرانی

‏زمان: صبح 16 آبان 1359 / 28 ذی الحجه 1400‏

‏مکان: تهران، حسینیۀ جماران‏

‏موضوع: سکوت مسلمین در قبال تجاوزات رژیم بعث عراق علیه ایران ‏

‏حضار: مسلمانان پاکستان‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

کعبه خانۀ مردم و محل اجتماع و زیارت مسلمانان

‏     با تشکر از حضور آقایان در اینجا و امیدواری به اینکه خداوند زیارت آقایان را و‏‎ ‎‏سایر حجاج محترم را قبول کند، عرض می کنم که شما موفق شدید به زیارت خانه ای که‏‎ ‎‏خداوند برای ناس قرار داده است و اول بیتی است که خداوند برای همۀ مردم قرار داده‏‎ ‎‏است و فرموده است که ‏اِنَّ اَوَّلَ بَیتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذی بِبَکَّة.‎[1]‎‏ این دلیل بر این است که، یکی از‏‎ ‎‏ادله این است که خدای تبارک و تعالی همۀ عالم را دعوت فرموده است به اسلام و این‏‎ ‎‏خانه را برای تمام عالم از زمان بعثت تا آخر برای همه قرار داده است.‏

‏     این خانۀ ناس است. شخصی یا اشخاصی یا گروهی یا طوایف خاصی اینطور نیست‏‎ ‎‏که اولی باشند به خانۀ خدا از دیگر ناس. همۀ مردم، آنهایی که در سراسر دنیا هستند، در‏‎ ‎‏مشارق ارض و مغارب ارض، مکلف هستند که مسلم بشوند و در این خانه که قرار داده‏‎ ‎‏شده است از برای ناس، مجتمع بشوند و زیارت کنند آن بیت مقدس را. عقلا و علمای‏‎ ‎‏اسلام از صدر اسلام تاکنون کوشش کردند برای اینکه مسلمین همه با هم مجتمع باشند و‏‎ ‎‏همه ید واحد باشند بر غیر مسلمین. در هر جا که مسلمی پیدا بشود باید با سایر مسلمین‏‎ ‎‏تفاهم کنند و این یک مطلبی است که خدای تبارک و تعالی در قرآن کریم سفارش کرده‏‎ ‎


‏است.‏‎[2]‎‏ و پیغمبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ سفارش فرموده است‏‎[3]‎‏ و ائمۀ‏‎ ‎‏مسلمین سفارش فرموده اند و علمای بیدار اسلام دنبال این امر را گرفته و کوشش کرده اند‏‎ ‎‏به اینکه مسلمین را در تحت لوای اسلام به وحدت و یگانگی دعوت کنند.‏

مبعوث شدن پیامبر اسلام بر تمام بشر

‏     مع الأسف، بعض از عناصر منحرف، از عناصری که به اسلام اعتقاد هم ندارند، با‏‎ ‎‏ادعای خالی از حقیقت اسلام کوشش دارند به اینکه اسلام را در عربیت خالص کنند.‏‎ ‎‏گزارشی که در یکی ـ دو روز پیش از خبرگزاریها رسید به ما، این بود که صدام حسین در‏‎ ‎‏مجلس غیرقانونی خودشان صحبتهای متفرقه ای کرده است و اراجیفی بافته است. از آن‏‎ ‎‏جمله اینکه «فارس مسلم نیست؛ به دلیل اینکه قرآن عربی است. پیغمبر عرب بوده است‏‎ ‎‏و اسلام مال عرب است»؛ به منطق این آدم منحرف که از اسلام بی اطلاع است، و از آن‏‎ ‎‏جمله اعرابی است که خدای تبارک و تعالی، فرموده است: ‏اَشَدُّ کُفراً وَ نِفاقاً وَ اَجدَرُ اَلاّ یَعلَمُوا‎ ‎حُدُودَ ما اَنزَلَ الله ‎[4]‎‏ این، سزاوارترند اینطور اشخاص از اینکه حدود خدا را و احکام خدا را‏‎ ‎‏نشناسند. به منطق این آدمی که اعتقاد به اسلام هم ندارد، شما آقایان که به مکه مشرف‏‎ ‎‏شدید مسلم نبودید و تمام مسلمین دنیا که در شرق و غرب زمین هستند مسلمان نیستند؛‏‎ ‎‏فارس مسلمان نیست، ترک مسلمان نیست، بلوچ مسلمان نیست، پاکستانی مسلمان‏‎ ‎‏نیست، مسلمانان هندوستان مسلمان نیستند، اندونزی ها مسلمان نیستند. مسلمانی فقط‏‎ ‎‏منحصر به عرب است! نظیر عفلق، نظیر صدام و نظیر حزب بعث عراق! این منطق یک‏‎ ‎‏آدمی است که از اسلام بی اطلاع است، از قرآن بی اطلاع است. ضرورت مسلمین است‏‎ ‎‏که پیغمبر اسلام آخر نبیین است و مبعوث شده است بر تمام بشر در مشارق ارض و‏‎ ‎‏مغارب ارض. قرآن کریم حکایت می کند که اسلام مال تمام طوایف هست. هر کس به او‏‎ ‎


‏رسید باید ایمان بیاورد. و روایات از رسول اکرم این است که اسلام برای همه هست. و‏‎ ‎‏این آدم اگر تا حالا هم فرض کنید ـ به فرض غلط ـ که مسلم است، برای این کلمه از اسلام‏‎ ‎‏بیرون رفته است؛ برای اینکه خلاف ضرورت مسلمین و خلاف قرآن کریم و خلاف‏‎ ‎‏رسول اکرم گفته است.‏

ایجاد اختلاف بین مسلمانان با طرح قومیت

‏     ما سالهای طولانی است که دنبال این هستیم که مسلمین را با هم همقدم و همکلام و‏‎ ‎‏مجتمع کنیم؛ برای اینکه تمام گرفتاریهایی که مسلمین دارند و به دست قدرتهای اجنبی؛‏‎ ‎‏آنهایی که می خواهند از بلاد مسلمین بهره گیری کنند، آنهایی که می خواهند ذخایر‏‎ ‎‏مسلمین را ببرند، آنهایی که می خواهند دولتهای اسلامی را در زیر یوغ سلطنت خودشان‏‎ ‎‏قرار بدهند، اینها کوشش کرده اند خودشان و عمالشان به اینکه تفرقه بین مسلمین ایجاد‏‎ ‎‏کنند. این کلام خبیث همان کلامی است که آنها می خواهند که عرب را یک طرف قرار‏‎ ‎‏بدهند و همۀ مسلمین را در طرف دیگر؛ فقط عرب مسْلم است، پاکستانی مسْلم نیست،‏‎ ‎‏ایرانی مسلم نیست، عرب، عرب مسلم واقعی است! اینها همه باید ـ به حسب قولی که او‏‎ ‎‏باز در یک کلامش گفته است ـ اینها باید آقایی عرب را بپذیرند. این برخلاف اسلام‏‎ ‎‏است، برخلاف دستورات قرآن است. قرآن کریم میزان را تقوا قرار داده است و فرموده‏‎ ‎‏است: ‏اِنَّ اَکرَمَکُم عِندَ الله ِ اَتقیکُم‎[5]‎‏ و صدام میزان را عربیت قرار داده است؛ عربیت، چه‏‎ ‎‏عربیتی باشد که مثل عفلق و امثال صدام باشد و چه سایرین، این برخلاف موازین اسلام‏‎ ‎‏و برخلاف ضرورت مسلمین است. این همان معنایی است که ابرقدرتها می خواهند که‏‎ ‎‏قشرها را از هم جدا کنند، عرب را از غیرعرب جدا کنند، عرب را در یک طرف قرار‏‎ ‎‏بدهند و عجم را در یک طرف دیگر. در بین خود عرب هم می خواهند که طوایف‏‎ ‎‏مختلف را از هم جدا کنند و در بین عجم هم که سایر مسلمین هستند می خواهند که اینها‏‎ ‎‏را از هم جدا کنند؛ اینها مأمور این هستند، محمدرضا مأمور این معنا بود که اینها را از هم‏‎ ‎


‏جدا کند. کسانی که این معنا را می گویند و این معنا را تعقیب می کنند، اینها همان‏‎ ‎‏مأمورینی هستند که مقاصد پلید اجنبیها را که مسلمین را می خواهند از هم مفترق کنند‏‎ ‎‏اجرا می کنند.‏

ادعاهای واهی صدام در توجیه تجاوز به ایران

‏     مسلمین باید یدِ واحده بر ماسِوایشان باشند. ‏وَلا تَنازَعُوا فَتَفشَلُوا وَتَذهَبَ ریحُکُم‎[6]‎‏ قرآن‏‎ ‎‏شریف دستور داده است که اگر یک طایفه ای از مسلمین بر طایفۀ دیگر بغی کردند و‏‎ ‎‏تعدی کردند، بر همۀ مسلمین واجب است که بر ضد او قیام کنند؛ فضلاً، از اینکه‏‎ ‎‏غیرمسلم بَغی کند بر مسلم.‏‎[7]‎‏ اگر یک طایفه ای از کفار هجوم بیاورند به مملکت‏‎ ‎‏اسلامی، تکلیف همۀ مسلمین است که به او هجوم بیاورند و او را از صفحۀ روزگار نابود‏‎ ‎‏کنند. چه شده است که مسلمین در این امری که همه می دانند، تمام کسانی که اطلاع دارند‏‎ ‎‏از منطقه، می دانند که دولت جابر صدام و بعث ناگهان بدون هیچ مقدمه حمله کرده است‏‎ ‎‏به ایران از طرف دریا و از طرف هوا، از طرف زمین و بدون اینکه دولت متوجه بشود‏‎ ‎‏بعضی از بلاد ایران را غصب کرده است و بعضی از سرزمینها. آن روزی که مطلع شد‏‎ ‎‏ایران، جلویش را گرفت و بحمدالله به قدری صدمه بر او وارد کرده است و بر جنود او‏‎ ‎‏وارد کرده است که برگرداندن به اصل اول محتاج به سالهای طولانی است. و این هجوم‏‎ ‎‏ناجوانمردانه، کشور عراق را به تباهی کشانده و می کشاند و سرمایه هایی که باید صرف‏‎ ‎‏بشود در راه ترویج اسلام، اینها را صرف کرده اند در راه جنگ. ما بادی‏‎[8]‎‏ به جنگ‏‎ ‎


‏نبودیم و نیستیم، لکن اگر کسی تعدی بکند دهان او را خُرد می کنیم. ابتدا از آنها بوده‏‎ ‎‏است و لهذا، در مملکت ما این واقعه واقع شده است. اگر ما بادی بودیم، خوب بود اول‏‎ ‎‏ما رفته باشیم یکی از دهات آنجا را گرفته باشیم و آنها آمده باشند و ما را عقب زده باشند.‏‎ ‎‏ادعای اینکه ما مدتهاست ـ صدام در این نطق خبیثش گفته است که ـ «ما مدتها با دولت‏‎ ‎‏ایران صحبتها کردیم، رفت و آمد کردیم و خواستیم تفاهم کنیم و دولت ایران قبول‏‎ ‎‏نکرده است و ما ملزم شدیم که به دولت ایران ‏‏[‏‏حمله نماییم‏‏]‏‏ و آنها ـ دولت ایران ـ‏‎ ‎‏پاسگاههای ما را در مرز خراب کردند و چقدر از پاسگاههای ما را خراب کرده اند» و از‏‎ ‎‏قبیل این اراجیف. دولت ایران قبل از حملۀ عراق حتی یک وجب در ملک آنها، در‏‎ ‎‏مملکت آنها نرفته است و بنا هم نیست که برود و یک پاسگاه از آنها خراب نکرده است،‏‎ ‎‏لکن بعد از آنکه آنها حمله کردند و مردم ایران را، مردم عادی ایران را با توپهای دورزن‏‎ ‎‏و با موشکهای زمین به زمین خانه ها را خراب کرده اند، زن و بچه های مردم را کشتند و‏‎ ‎‏همۀ شرارتها را کردند، البته دفاع بر هر مسلمی، بر هر انسانی دفاع واجب است. و ما به‏‎ ‎‏حسَب امر خدا دفاع کردیم از خودمان و دفاع از اسلام، نه دفاع از کشور خودمان فقط.‏

اظهار تأسف از سکوت مسلمانان در جنایات صدام

‏     صدام کسی است که تابع «عفلق»ها هست و آنها حزبشان اسلام را منافی می دانند با‏‎ ‎‏وضعیت خودشان؛ دشمن اسلام هستند آنها. اینکه می گوید حسین بن علی ـ سلام الله ‏‎ ‎‏علیه ـ چه، این همان آدمی است که زوار حسین بن علی را دسته جمعی اعدام کرده است و‏‎ ‎‏به حبس کشانده است.‏

‏     این همان آدمی است که مرقد مطهر حضرت امیر را به امر او به گلوله بستند که‏‎ ‎‏گلوله هایی که خراب کرده بود یک جایی از، سوراخ کرده بود، یک جایی از دیوار را به‏‎ ‎‏من نشان دادند. اینها همانها هستند که علمای بزرگ اسلام را چه از طایفۀ سنی و چه از‏‎ ‎‏طایفۀ شیعه گرفتار کردند و حبس کردند و شهید کردند. اینها از اسلام بویی نبردند و حالا‏‎ ‎‏دعوی اسلامیت می کند و می گوید من مسلم هستم! ایشان از همان اعرابی است که خدای‏‎ ‎


‏تبارک و تعالی فرموده است اینها از اسلام و حدود اسلام بی اطلاع هستند. چه شده است‏‎ ‎‏که مسلمین توجه ندارند به این معنا؟ چرا این مسائلی که در ایران واقع شده است و این‏‎ ‎‏مسائلی که به مملکت ما وارد شده است و آنطور بچه ها و کوچکها و زنها و مردها را اینها‏‎ ‎‏قتل عام کرده اند، برخلاف موازین بین المللی و برخلاف موازین جنگ به جاهای‏‎ ‎‏مسکونی حمله کردند، چرا مسلمین در این مطلب هیچ توجهی ندارند؟ چرا ساکت‏‎ ‎‏هستند؟ خدای تبارک و تعالی امرفرموده است که باید جنگ کنند با این. حالا جنگ‏‎ ‎‏نمی کنند لااقل تبلیغ کنند، ساکت نباشند. چرا رادیوهای بلاد مسلمین ساکتند در این‏‎ ‎‏موضوع؟ چرا مسلمین ساکتند و توجه ندارند که اگر جمهوری اسلام در ایران ـ خدای‏‎ ‎‏نخواسته ـ شکست بخورد اسلام شکست خورده است؟ چرا توجه ندارند که ابرقدرتها از‏‎ ‎‏اسلام می ترسند و مخالفتشان با ایران به واسطۀ این است که می ترسند اسلام در سایر بلاد‏‎ ‎‏رشد کند و همین معنایی که در ایران شده است در جاهای دیگر بشود؟‏

‏     مسلمین را چه شده است که در این مسائل که مربوط به اسلام است و مربوط به‏‎ ‎‏حیثیت مسلمین است ساکت نشسته اند، تماشاچی شده اند؟ ما احتیاج به کمکهای جندی‏‎ ‎‏و کمکهای ارتشی نداریم و ما خودمان حساب اینها را پاک خواهیم کرد، لکن تأسف‏‎ ‎‏دارد که مسلمین بی توجه هستند به این مسائل اسلامی، بی توجه هستند به قرآن کریم.‏‎ ‎‏عمل نمی کنند به صریح قرآن کریم که فرموده است که «اگر یک طایفه ای ولو مسلم باشد‏‎ ‎‏اگر حمله کرد بر طایفۀ دیگر از مسلمین، بر مسلمین لازم است که از آن طایفۀ مظلوم دفاع‏‎ ‎‏کنند.»‏‎[9]‎‏ چرا خبرگزاریهای خودشان را نمی فرستند و ببینند مسائلی که در ایران واقع شده‏‎ ‎‏است، مصائبی که در ایران واقع شده است؟ و چرا اگر خبرگزاریهایی باشد و اطلاع بدهد‏‎ ‎‏به آنها، در رادیوهای آنها منعکس نمی شود؟ این سکوت مرگبار چیست که در مسلمین‏‎ ‎‏است؟ شما گمان می کنید که مطرح عراق و ایران است و صدام است و مملکت ایران؟‏‎ ‎‏قضیه این نیست، مطرح اسلام است، نه مطرح یک کشور. مطرح تمام کشورهای اسلامی‏‎ ‎


‏است، مطرح مستضعفین جهانند.‏

احساس خطر قدرتها از اتحاد مسلمانان

‏     آن چیزی که آنها می خواهند این است که مسلمین متفرق باشند و آنها حکومت کنند‏‎ ‎‏به این مسلمین، آنها تمام جوانهای ما را به تباهی بکشند، دانشگاههای ما را دانشگاههای‏‎ ‎‏استعماری قرار بدهند، اقتصاد ما را وابسته کنند، ارتش ما را وابسته کنند. آنها به ایران فقط‏‎ ‎‏نظر ندارند، آنها به همۀ بلاد مسلمین، به همۀ بلادی که تحت سلطۀ اسلام باید باشد آنها‏‎ ‎‏نظر دارند، لکن می بینند که اگر یک میلیارد مسلم با هم مجتمع بشود و آن معنایی که در‏‎ ‎‏35 میلیون جمعیت ایران تحقق پیدا کرد و ضربه زد به آنها، آنچنان ضربه ای که تا آخر‏‎ ‎‏سرخودشان را نمی توانند بلند بکنند، اگر، یک میلیارد جمعیت مسلمین اینطور بشوند چه‏‎ ‎‏خواهد شد! آنها برای جلوگیری از این معناست که این جنگها را بپا می کنند. چرا باید‏‎ ‎‏دولتهای اسلامی اینطور از هم منفصل باشند و جدا باشند؟ چرا باید دولتهای اسلامی‏‎ ‎‏توجه به مسائل اجتماعی و سیاسی اسلام نداشته باشند؟ چرا باید ممالک اسلامی توجه‏‎ ‎‏نداشته باشند که نقطه نظر آنها اسلام است نه ایران، ملتها همه توجه دارند، چرا دولتها‏‎ ‎‏توجه ندارند؟ تا کی باید ما و دولتهای ما تحت سلطۀ اجانب باشیم؟ تا کی باید مستشاران‏‎ ‎‏امریکا و شوروی به ما حکومت کنند؟ تا کی باید یک گروهبان شوروی، یک گروهبان‏‎ ‎‏انگلیسی، یک گروهبان امریکایی بیاید و به ارتش ما حکومت کند؟ ما آنها را بیرون‏‎ ‎‏کردیم، شما هم بیرون کنید، سایر ممالک اسلامی هم بیرون کنند. ما آنهایی که تشتت‏‎ ‎‏ایجاد می کنند در ایران به جای خودشان نشانده ایم و می نشانیم. سایر ممالک اسلامی هم‏‎ ‎‏مکلفند به اینکه آنهایی که برخلاف اسلام، برخلاف دستور قرآن، برخلاف دستورات‏‎ ‎‏نبی اسلام ایجاد تشتت می کنند، آنها را بگیرند و بیرون کنند و از بین ببرند. چرا نشسته ایم‏‎ ‎‏ما؟ چرا مسلمین نشسته اند؟ چرا نهضت نمی کنند؟ چرا قیام نمی کنند مسلمین بر ضد‏‎ ‎‏مستکبرین؟ چرا مستضعفین جهان قیام نمی کنند بر ضد مستکبرین؟ سیاههای امریکا ما را‏‎ ‎‏تأیید کردند، لکن دولتهای اسلامی اکثراً تأیید نکردند. ملتها در هر جا بودند ما را تأیید‏‎ ‎


‏کردند. مسلمین ملتهایشان در هر جا بود ما را تأیید کردند و این دولت غاصب بعث را،‏‎ ‎‏بعث عراق را محکوم کردند، لکن دولتها این کار را نکردند. چه شده است دولتها را؟‏‎ ‎‏چرا باید تا آخر اینها تحت فشار ظلم ابرقدرتها تسلیم بشوند؟ چرا باید افغانستان را آنطور‏‎ ‎‏کنند و مسلمین نشسته باشند؟ چرا باید ایران را اینطور کنند و مسلمین ساکت باشند؟‏‎ ‎‏نشسته اند که یکی یکی اینها را از بین ببرند، نوبت بعدی بشود؟‏

اعلام خطر برای اسلام و مسلمین

‏     این خطری است برای مسلمین. من اعلام خطر می کنم برای مسلمین و برای اسلام با‏‎ ‎‏این وضعی که دولتها دارند. آنها کنار نشسته اند و شماها را به هم می ریزند. دولتها را با هم‏‎ ‎‏به جنگ وامی دارند و استفاده را خودشان می کنند. چرا مطالعه نمی کنید در امر اسلام و‏‎ ‎‏در امر سرنوشتهای مسلمین؟ تا کی ما باید زیر سلطۀ اجانب باشیم و تا کی ممالک ما باید‏‎ ‎‏در تحت تاخت و تاز آنها باشد؟ چرا از خواب بیدار نمی شوند مسلمانها؟ مشکل مهم،‏‎ ‎‏دولتهای اسلامی هستند. باید دولتها بیدار بشوند. اگر دولتها بیدار بشوند مشکلات‏‎ ‎‏مسلمین رفع می شود، با هم تفاهم می کنند، لکن دستهایی در کار است که نمی گذارد؛‏‎ ‎‏مأمورینی آنها دارند که نمی گذارند این کار بشود. من از خدای تبارک و تعالی می خواهم‏‎ ‎‏که همۀ مسلمین را بیدار کند و همه را در تحت لوای اسلام قرار بدهد. و همه را با هم‏‎ ‎‏مجتمع کند و مسائل اسلامی را درست مطالعه کنند و مسائل اسلامی را بین خودشان حل‏‎ ‎‏کنند.‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله ‏

‎ ‎

  • - سورۀ آل عمران، آیۀ 96: «اِنَّ اَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدَیً لِلعالَمینَ» اول خانه ای که برای مردم بنا شده، همان خانۀ مکه است که در آن برکت و هدایت جهانیان است.
  • - اشاره است به آیۀ 103، سورۀ آل عمران.
  • - صحیح ترمذی، ج3، ص316.
  • - سورۀ توبه، بخشی از آیۀ 97: «اعراب بادیه نشین در کفر و نفاق از دیگران سخت تر و به جهل و نادانی احکام خدا سزاوارترند».
  • - سورۀ حجرات، آیۀ 13: «بزرگوارترین شما نزد خدا با تقواترین شماست».
  • - سورۀ انفال، آیۀ 46: « و هرگز راه اختلاف و تنازع نپویید که در اثر تفرقه ترسو و ضعیف شده، قدرت و عظمت شما نابود خواهد شد».
  • - اشاره است به آیۀ 9 سورۀ حجرات: «وَ اِنْ طائِفَتانِ مِنَ المُؤِمنینَ اقْتَتَلُوا فَاَصلِحُوا بَینَهُما فَاِن بَغَتْ اِحدیهُما عَلَی الاُخْری فَقاتِلُوا الَّتی تَبغی حَتّی تَفیءَ اِلی امرِ اللّه ِ فَاِن فاءَتْ فَاَصلِحُوا بَینَهُما بِالعَدلِ وَاَقْسِطُوا اِنَّ اللّه َ یُحِبُّ المُقسِطینَ» و اگر دو طایفه از اهل ایمان به قتال و دشمنی برخیزند، شما مؤمنان در میان آنها صلح برقرار کنید و اگر یک قوم بر دیگری ظلم کرد با آن طایفۀ ظالم قتال کنید تا به فرمان خدا بازآید  و ترک ستم کند. پس هرگاه به حکم حق برگشت با حفظ عدالت میان آنها صلح دهید و همیشه عدالت کنید که خدا بسیار اهل عدل و داد را دوست می دارد.
  • - بادی: آغازگر، شروع کننده.
  • - اشاره به آیۀ 9 سوره حجرات.