سخنرانی
بیان خدمات ملت و لزوم خدمتگزاری مسئولان به آنان
سخنرانی در جمع مسئولان وزارت کشور و استانداران (لزوم خدمتگزاری به مردم)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1 دی‌ ‭1361

زمان (قمری) : 6 ربیع الاول ‭1403

مکان: تهران

شماره صفحه : 159

موضوع : بیان خدمات ملت و لزوم خدمتگزاری مسئولان به آنان

زبان اثر : فارسی

حضار : ناطق نوری، علی اکبر (وزیر کشور) ـ معاونان و استانداران سراسر کشور

سخنرانی در جمع مسئولان وزارت کشور و استانداران (لزوم خدمتگزاری به مردم)

سخنرانی

‏زمان: صبح 1 دی 1361 / 6 ربیع الاول 1403‏

‏مکان:  تهران، حسینیه جماران‏

‏موضوع: بیان خدمات ملت و لزوم خدمتگزاری مسئولان به آنان‏

‏حضار: ناطق نوری، علی اکبر (وزیر کشور) ـ معاونان و استانداران سراسر کشور‏

‏ [‏‏بسم الله الرحمن الرحیم‏‏]‏

شکر نعمتِ حضور مردم در تمامی صحنه ها

‏     ‏‏البته من اظهار تشکر می کنم از آقایان که تشریف آوردند و مسائلی که لازم است در‏‎ ‎‏اینجا گفته بشود من عرض می کنم. ما اول باید ملاحظه کنیم که ملت با ما چه کرده و بعد‏‎ ‎‏ملاحظه کنیم که این کاری که ملت کرده است از خدای تبارک و تعالی است. و بعد هم ما‏‎ ‎‏باید شکر خدای تبارک و تعالی را بجا بیاوریم و کیفیت شکر چیست؟ اینکه ملت چه‏‎ ‎‏کرده، همۀ آقایان می دانید که شما در تمام دوره ها و الآن هم در تمام دنیا دیگر هیچ مثل‏‎ ‎‏ملت ایران نمی توانید پیدا بکنید که در همۀ مشکلات کمک هست برایتان. به استثنای‏‎ ‎‏یک فِرَق بسیار معدودی ـ که خوب در همه جا فاسد هست ـ اما نوع ملت، میزان‏‎ ‎‏توده های ملت است. توده های ملت از قبل از انقلاب و وقتی که شروع کرد به نهضت و‏‎ ‎‏بعد از انقلاب تا حالا، توده ها آنطور در صحنه هستند که انسان متحیّر می شود. شما ببینید‏‎ ‎‏که در همین مجلس خبرگان، که آخر چیزی بود که از مردم خواستند، خوب در اینجا هم‏‎ ‎‏بیش از چند میلیون رأی دادند.‏

‏     در زمان سابق، وقتی که با آن فشارها یک چیزی می خواستند بکنند، شش میلیون ـ به‏‎ ‎‏قول خودشان آن هم کاری که می خواستند بکنند ـ رأی گرفتند. هیاهو بلند کردند که ملت‏‎ ‎‏رأی داده. در صورتی که آن شش میلیون هم حالا چقدرش تقلّب بوده ما کار نداریم، اما‏‎ ‎‏آن شش میلیون هم از بستگان خودشان و آن فشارهایی که آوردند روی مردم و خوفی‏‎ ‎‏که ایجاد کردند بر مردم‏‏[‏‏بود.‏‏]‏‏ اینجا همۀ آقایان می دانند، همۀ ملت می دانند. خارج‏

‏هرچی می خواهند بگویند، ملت می داند که فشار هیچ نبود؛ یعنی، به یک جا، یک کسی،‏‎ ‎‏یک مأمور دولتی، یک کسی بگویند: برو رأی بده. یا آن وقت خانها در مجلسهای‏‎ ‎‏سابق، خانها و شازده ها و اینها که نفوذ داشتند، آنها فشار می آوردند، رعیتها را راه‏‎ ‎‏می انداختند برای رأی دادن. دیگر بحمدالله ، آن قدرتها هم نیستش وقدرت اسلام است. ‏

‏     خوب، از یک طرف ملت اینطور است، از یک طرف این قوای مسلّح که الآن دو‏‎ ‎‏سال است، بیشتر از دو سال است که در مقابل آن همه فشارها واقع شده اند و ایستاده اند و‏‎ ‎‏از این کشور دفاع می کنند و آن همه خون داده اند؛ آن همه همه شان، نه اینکه فقط یک‏‎ ‎‏طایفه باشند، از سپاه پاسداران و ارتش و اینها گرفته تا ژاندارمری و عرض می کنم ـ‏‎ ‎‏شهربانی و بسیج و عشایر و اینها؛ همه، هم شهید زیاد دادند و هم جدّیت زیاد کردند. از‏‎ ‎‏آن طرف، آنها جنگ می کردند، از پشت سرشان هم همۀ ملت یک کلمه ـ دنبال آنها‏‎ ‎‏بودند؛ زن و مرد و بزرگ و کوچک و اینها تأیید می کردند. از آن طرف، راجع به این‏‎ ‎‏خانه های تیمی که سرتاسر کشور را گرفته بود و فاسدها دورش جمع شده بودند و به فساد‏‎ ‎‏مشغول بودند. خوب، این کمیته ها و پاسدارها و اینها چه کارهایی کرده اند! و همین‏‎ ‎‏دیشب که اعلام کردند که پنجاه خانۀ تیمی وعدۀ کثیری هم افراد فاسد را گرفته اند.اینها‏‎ ‎‏یک مسائلی است که اگر یکیش در سابق می شد، هیاهو می کردند. و حالا من این رایک‏‎ ‎‏نحوه ظلم می دانم که اینها اینطور کار بکنند و در رادیو چند مرتبه بگوید و رد بشود؛‏‎ ‎‏همین گفته بشود که یک همچه چیزی شده. آخرچی شده است؟ باید تشکر کنند از این‏‎ ‎‏مردم. باید همۀ ما از مردم، از مردمی که در این امور دخالت دارند و این پاسدارها که‏‎ ‎‏می روند، کشته می دهند، چه می کنند تا اینکه یک همچه کارهایی را می کنند و یک‏‎ ‎‏همچه فسادهایی را از بین می برند تشکر بکنیم.‏

جلوگیری از سوءاستفاده فرصت طلبان

‏     ‏‏آنی که شکر نعمت است، این است که ما عمل بکنیم، صحبت نکنیم، عمل بکنیم.‏‎ ‎‏عمل هم این باشد که روی طریقۀ اسلام عمل بکنیم. تجاوز نکنیم. تقصیر هم نکنیم. از‏

‏آن ور، همانطور که من عرض کردم به آقایان، رفتن و جاسوسی کردن و تجسس کردن و‏‎ ‎‏کارهایی که می کردند، این کارها نباید بشود. از آن رو هم در بین شهر، نباید خیال کنند‏‎ ‎‏حالایی که گفتند که مردم آرام باشند، حالا بیایند توی کوچه ها خلاف بکنند. هر کس با‏‎ ‎‏هر جوری که باشد، اگر متجاهر شد ‏‎[1]‎‏ به یک فسقی، متجاهر شد به اینکه یک چیزی که‏‎ ‎‏خلاف شرع است، مأمورند همۀ مردم برای اینکه، نهی از منکر کنند؛ اگر برنگشت،‏‎ ‎‏معرفی اش کنند به مراکز؛ آنجاهایی که باشد، بگیرند، ببرندش و تأدیبش بکنند. یک‏‎ ‎‏دسته هم در این بین پیدا می شوند اشخاصی که می خواهند در آنجاها سوء استفاده بکنند.‏‎ ‎‏سوء استفاده نشود. ‏

‏     ما نگفتیم که احکام اسلام که جاری می شود، یک تکه اش جاری بشود. همین جاری‏‎ ‎‏بشود که جاسوسی نشود و ـ نمی دانم ـ تفتیش نشود؟ این تکه اش هم هست که اگر یک‏‎ ‎‏نفر بخواهد کار خلاف بکند، آن یک نفر را مردم مأمورند نهی اش کنند. اگر منتهی نشد،‏‎ ‎‏به کمیته، به کلانتری به جاهای دیگر اطلاع بدهند که این، یک همچه کاری کرده. آنها‏‎ ‎‏هم باید بگیرند و تحویل بدهند به دادگاه. اینطور نیست که حالا ما یک تکه از اسلام را‏‎ ‎‏بگوییم، آنها سوء استفاده کنند. طرفین قضیه است. نباید ما تعدّی بکنیم و ظلم بکنیم و‏‎ ‎‏تفتیش از داخل خانه های مردم بکنیم، نباید هم آنها خیال کنند که نخیر، دیگر گذشت‏‎ ‎‏مسائل، هر کاری می خواهیم بکنیم؛ یک دغدغه درست کنند.اگر اطلاع پیدا شد صحیح‏‎ ‎‏که عشرتکده در یک جایی هست، یک جایی میکده هست، یک جایی قمارخانه‏‎ ‎‏هست، اینها همه شان باید جلوگیری بشود. و اگر کسی بیرون هم آمد و یک کاری را، اگر‏‎ ‎‏خلاف بود انجام داد، آن هم باید جلوگیری بشود. آنی که هست این است که ما احکام‏‎ ‎‏خدا را می خواهیم جاری بشود. احکام خدا آن طرفش هست، این طرفش هم هست؛ آن‏‎ ‎‏طرف که نباید با مردم طوری کرد که مردم در خانه هایشان مطمئن نباشند، در زندگیشان،‏‎ ‎‏در تجارتشان، در کسبشان مطمئن نباشند. دولت اسلامی باید مردم را مطمئن کنند در همه‏

‏چیز. در سرمایه هایشان، درکسبشان، در کارخانه هاشان، در همه چیز، مردم در آرامش‏‎ ‎‏باشند و دولت ابداً نمی تواند که تأذی بکند به آنها و نباید تأذی بکند. و اگر یک کسی‏‎ ‎‏تأذی کرد آن تأدیب خواهد شد. ‏

‏     از آن ور هم اگر سوء استفاده بخواهند بکنند آنهایی که مخالف با اسلام هستند، حالا‏‎ ‎‏بیایند توی خیابان کار خلاف بکنند؛ برای اینکه حالا دیگر باید آرامش باشد، این‏‎ ‎‏خلاف اسلام است. ما نمی گوییم آرامش باشد، هر کسی بخواهد آزادی غربی باشد،‏‎ ‎‏بیاید بیرون ـ مثلاً ـ مشروب بخورد، یا دکان باز بکند برای خودش. این آزادی در حدود‏‎ ‎‏احکام اسلام است در حدود اخلاق انسانی است نه اینکه ـ مثلاً ـ آزاد باشد هر کاری‏‎ ‎‏دلش می خواهد توی خیابانها بکند. در هر صورت، تمام قطبهای اسلام را باید ما ملاحظه‏‎ ‎‏بکنیم؛ هم آن جهاتی که نباید پاسدار و پاسبان و این طور چیزها به مردم تعدّی بکنند و‏‎ ‎‏نباید آنها هم خیال بکنند که حالا که اینطور شد، پس ما هر کاری دلمان می خواهد بکنیم.‏‎ ‎‏نخیر، اینطور نیست؛ آن با شدت سرکوب خواهد شد. اگر کسی فسق بکند در خارج،‏‎ ‎‏متجاهر بشود، هر نحو فسقی باشد، به شدّت باید دولت با او عمل کند و پاسدارها و‏‎ ‎‏پاسبانها و اینها مأمورند به اینکه با آنها شدّت کنند. اگر کسی آمد و نهی کردند، او نکرد،‏‎ ‎‏باید او را بگیرند و تحویل بدهند. ‏

‏     از آن طرف هم در داخل خانه های مردم بخواهند یک وقت بروند، ببینند توی خانه‏‎ ‎‏چه می گذرد، آن هم نباید بشود. اما اگر معلوم شد که این یک عشرتکده ای درست کرده‏‎ ‎‏مثل سابق، معلوم شد که این یک میکده ای درست کرده، یک محل قماری درست کرده‏‎ ‎‏وامثال ذلک، اینها ممنوع باید باشد و هرگز نمی شود اینها را غمض عین کرد که حالا‏‎ ‎‏وقتی اینطور شد، آنهایی که قمار باز بودند حالا دوباره جمع بشوند و خانۀ قمار بازی‏‎ ‎‏درست کنند. اگر تو خانۀ خودشان ـ مثلاً ـ یک کاری کردند، ما نمی رویم تفتیش بکنیم.‏‎ ‎‏اما مرکز اگر درست بکنند و بخواهند در یک مرکزی یک همچه کارهایی انجام بدهند یا‏‎ ‎‏یک خانه ای را اختصاص به این مسئله بدهند، این نه، این برخلاف اسلام است، باید‏‎ ‎‏جلویش گرفته بشود. ‏


شکرگزاری حقیقی در مقابل خدمت ملت 

‏     ‏‏علی ایّ حال، ما همۀ مسائل را باید ملاحظه کنیم؛ یکی اینکه خدمت ملت به ما چه‏‎ ‎‏بود، باید در مقابل این خدمت، شکرگزاری بکنیم. شکرگزاری یک قسمش هم این‏‎ ‎‏است که بگوییم: «متشکریم از شما»، دعا کنیم بهشان. اما شکرگزاری حقیقی عبارت از‏‎ ‎‏این است که ما این نعمتی  که آنها به ما داده اند ما جبران کنیم. الآن در سرتاسر کشور ما‏‎ ‎‏گرفتاریها زیاد هست. این گرفتاریها را باید توجه بکنیم و رفع بکنیم. الآن هم که بحمدالله ،‏‎ ‎‏کشور ما دیگر آن جهات تزلزل و این حرفها رابه هیچ وجه ندارد اینکه در مدت کوتاه،‏‎ ‎‏بسیار کوتاه، اینطور استقرار پیدا کرد این جمهوری اسلامی، این عنایت خدا بود که ملت‏‎ ‎‏را واداشت به اینکه این کارها رابکند. مردم را باید توجیه کرد به اینکه دنبال این مسائل‏‎ ‎‏باشند و بدانند که خدای تبارک و تعالی مطلع است از تمام کارها. بنا،براین است که ما به‏‎ ‎‏اسلام رفتار کنیم. ‏

‏     ما می خواهیم احکام اسلام جاری بشود. همه هم با ما مخالفند؛ همۀ خارجیها با ما‏‎ ‎‏مخالف هستند. یک نادری هست در بینشان که آنها مخالف نیستند ولیکن همه دیگر‏‎ ‎‏مخالفند و ما در مقابل این مخالفتها باید بایستیم، ملت همین طورکه الآن هست،‏‎ ‎‏ان شاءالله ، بعد هم هست. و دولت و ملت و همه می خواهند برای اسلام خدمت کنند.‏‎ ‎‏دولت کارها را انجام می دهد، ملت پشتیبانش باشد. و استاندارها در نقاطی که هستند و‏‎ ‎‏فرماندارها هرجا هستند، خدمت بکنند و مردم پشتیبانشان باشند. وقتی که ما خدمتگزار‏‎ ‎‏شدیم به ملت و ملت هم پشتیبان شد، طمع خارجیها دیگر بکلی قطع می شود.همیشه آنها‏‎ ‎‏بنایشان بر این است که از داخل فاسد کنند، داخل را فاسد کنند. این را توجه باید داشت. ‏

لزوم اجتناب از اختلافات 

‏     ‏‏ملت ما هم باید این توجه را داشته باشد که از اختلافات و ایجاد اختلاف واینها پرهیز‏‎ ‎‏کند و نگذارد که یک اختلافی پیدا بشود. اگر یک اختلافی شد فوراً اشخاصی که صالح‏‎ ‎‏هستند، بروند و ترمیم کنند. اختلاف نگذارند بشود که یک وقت ریشه دار بشود و اسباب‏

‏این بشود که در کشور ما سستی پیدا بشود. این مسائل، مسائل اسلامی سست بشود. خدای‏‎ ‎‏تبارک و تعالی به ما منت گذارد و یک همچه کاری را کرد. و ما الآن بحمدالله تحت هیچ‏‎ ‎‏قدرتی نیستیم. الاّ اسلام، و هیچ کس بر ما نفوذ ندارد، الاّ احکام اسلام. و ما باید اسلام و‏‎ ‎‏احکام اسلام را حفظ کنیم تا این محفوظ بماند. اگر ما اسلام را، احکام اسلام را تا این‏‎ ‎‏قدری که قدرت داریم، دنبالش باشیم و تحکیمش کنیم و تبعیت بکنیم، خدای تبارک و‏‎ ‎‏تعالی هم به ما کمک خواهد کرد، ان شاءالله و تا این مسئله هست، و عنایات خدای تبارک‏‎ ‎‏و تعالی هست، دیگر ما از چیزی نباید بترسیم؛ از هیچ قدرتی، از هیچ جایی نباید بترسیم.‏‎ ‎‏هر کسی باید، هر کشوری باید از خودش بترسد که در داخل خودش چه می گذرد. خارج‏‎ ‎‏تابع این است که در داخل چه بشود، آنها تصرف کنند. همیشه بنابراین بوده. این طور‏‎ ‎‏نبوده است که یک کشوری ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ از خارج بیایند، بگیرند؛ اینطور نبوده. اول داخلش را‏‎ ‎‏خراب می کردند، وقتی داخلی خراب می شد، آنها هم عمّال داخلیشان را وادار‏‎ ‎‏می کردند. اکثراً اینطور است، عمال داخلی را وادار می کردند. آن عمّال داخلی کارهای‏‎ ‎‏آنها را انجام می دادند. و ما بحمدالله ، نداریم اینطور مسائل را. این مسائل جزئی هم که‏‎ ‎‏بود بحمدالله ، رفع شد، آنها هم رفتند سراغ کارشان، فاسدها و مفسدها. و ان شاءالله بعدها‏‎ ‎‏هم دیگر نمی توانند سربلند کنند.‏

خدمت به اسلام در پرتو خدمت به مردم 

‏     ‏‏ هر چی می خواهند بگویند به ما، گفتن آنها چیزی نیست. بنابراین، آنی که لازم است‏‎ ‎‏این است که ما خدمتگزار اسلام باشیم. فرماندارها، استاندارها، وزارتخانه ها، همۀ اینها‏‎ ‎‏یک وجهه ای می خواهند. وجهه ای که ما می خواهیم خدمت به ملت، خدمت به اسلام‏‎ ‎‏است. خدمت به دولت، خدمت به اسلام است. و هر چیزی که در اینجا الآن هست،‏‎ ‎‏خدمت به اسلام است. همه احساس این بکنند که خدای تبارک و تعالی به ما این منّت را‏‎ ‎‏گذارد و ما را در مقابل همۀ این قدرتها، که از اطراف به ما حمله می خواستند بکنند،‏‎ ‎‏محفوظ نگه داشت. و الحمدلله ، الآن دولت و ملت مستقلی داریم و هیچ کس نمی تواند‏

‏بر ما تصرّفی بکند و مادامی که اینطور پایبند باشد ملت به وحدت و به اسلام، از اینکه‏‎ ‎‏دیگران در او تصرف بکنند و از این باید مطمئن باشد که نمی شود یک همچه چیزی.‏‎ ‎‏همیشه آنها از داخل کار را درست می کردند؛ از خارج بیایند، بخواهند یک کاری بکنند،‏‎ ‎‏نه. وقتی داخل خراب می شد، آن وقت مانعی نمی بینند که فساد خودشان را بکنند، مثل‏‎ ‎‏افغانستان که داخلش فساد پیدا شد، خارج هم آمدند. اما اگر نتوانند داخل را فاسد بکنند‏‎ ‎‏وملت با هم باشند و دولت با ملت، ملت با دولت وهمۀ ارگانهای دولتی همه با هم و همه‏‎ ‎‏متحد برای خدمت به اسلام، خدمت به مردم بزرگترین خدمتهاست به اسلام. خدمت به‏‎ ‎‏کشاورزی بزرگترین خدمت است به اسلام. خدمت به سایر کارهایی که مردم احتیاج‏‎ ‎‏بهش دارند خدمت به اسلام است. وقتی که بنابراین است که ما به اسلام خدمت بکنیم،‏‎ ‎‏خدای تبارک و تعالی ما راتنها نمی گذارد، ما را نمی گذارد ـ خدای نخواسته ـ یک وقت‏‎ ‎‏گرفتار بشویم. ‏

‏     همیشه گرفتاریها از خود آدم است. تا در باطن انسان یک گرفتاری پیدا نشود، از‏‎ ‎‏خارج نمی شود. تا در داخل خود یک ملت یک کرمزدگی پیدا نشود، خارجیها تصرف‏‎ ‎‏نمی کنند. آنها از داخل می خواهند کارها را انجام بدهند. الآن بحمدالله ، از داخل دیگر‏‎ ‎‏اطمینان داریم. وقتی این اطمینان را داریم، ما باید خدمت بکنیم. حالا دیگر نباید ما‏‎ ‎‏بگوییم حال انقلاب است. حال انقلاب تمام شد. الآن حال آرامش است، حال خدمت به‏‎ ‎‏مردم است، حال خدمت به جامعه است، حال خدمت به اسلام است، حال این است که‏‎ ‎‏مردم مطمئن باشند راجع به همه چیزشان؛ سرمایه دار راجع به سرمایه اش ـ نمی دانم ـ‏‎ ‎‏کاسب راجع به کسبش، اداری  راجع به اداره اش. همۀ اینها وقتی این آرامش در مملکت‏‎ ‎‏و خارج منعکس شد و معلوم شد  اینجا آرامش است، آنهایی هم که اشخاصی هستند که‏‎ ‎‏می ترسند بیایند، می آیند؛ آنها هم می فهمند که نه، مسئله ای نیست، مگر آنهایی که‏‎ ‎‏عشرت می خواهند بکنند؛ آنها دیگر جایشان اینجا نیست، آنها همان بیرون عشرت‏‎ ‎‏بکنند، آنها دیگر قابل اصلاح نیستند. ‏

‏     اما الحمدلله ، ملت ما الآن یکپارچه است. همه با هم هستند. و این انتخابات ثابت کرد‏

‏که اینها چه جور هستند بعضیشان، تا بعد از انتخاب اوّل ـ که آن البته باید در رأس‏‎ ‎‏انتخابات باشد و آن انتخاب اصلی جمهوریت بود ـ بعد از آن، دیگر ما نداشتیم همچو‏‎ ‎‏انتخاباتی و بحمدالله ، با خوشی و با آرامش منتهی شد. نتوانستند کاری بکنند. دیگر‏‎ ‎‏مأیوس شدند آنها، نتوانستند در یک جامعه کاری بکنند. حالا دزدی یک کاری را بکند،‏‎ ‎‏همیشه در همه جا هست. امریکا الآن بدتر از همه جاست. من امیدوارم که همۀ آقایان‏‎ ‎‏متوجه باشند به اینکه این مردمی که این قدر برای این جمهوری زحمت کشیدند و‏‎ ‎‏اشخاصی فاسد را بیرون راندند و به جایش اشخاص صالح را گذاشتند، به اینها به شکر‏‎ ‎‏این نعمت خدمت کنید. به این مردم، استاندارها خدمت بکنند، فرماندارها خدمت‏‎ ‎‏بکنند؛ وزارتخانه ها خدمت بکنند؛ همه بنایشان بر خدمت باشد. و ما امیدواریم که‏‎ ‎‏ان شاءالله ، مسائل دیگر از این به بعد، آرامش باشد، از این به بعد هم مردم آرام باشند،‏‎ ‎‏مشغول باشند، سرمایه شان را به کار بیندازند، نترسند از اینکه آنها را یک وقت بیایند‏‎ ‎‏بگیرند. نخیر، این حرفها نیست در کار، یک چیزی نیست که نتوانند کار بکنند؛ می توانند‏‎ ‎‏سرمایه شان را به کار بیندازند و کشور را اداره کنند و تقویت کنند. دولت هم پشتیبانشان‏‎ ‎‏است باید هم باشد. و عمده این است که خدای تبارک و تعالی پشتیبان است، و ما متکی‏‎ ‎‏به فضل او هستیم. خداوند همه تان را حفظ کند.‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته‏

‎ ‎

  • ـ مرتکب کاری در آشکار.