سیرۀ آقا روح‏اللّه‏ آن بود که شاگرد، آزاد بار آمده، و مستقل باشد، چرا که خود آزادمنش بود و مستقل. ایشان هرگز از کم یا زیاد شدن شاگردان در کلاس درس نه لذت مى‏بردند و نه رنج. طلاّب که شیفته محضر ایشان بودند، گذشته از مقام علمى، شیفته سخنان قوى و مستدل و استقلال و آزادیخواهى و روح سرشار بلند حکیمانۀ ایشان بودند.
وقتى شاگردان در کلاس درس حاضر مى‏شدند، فقط از جنبه علمى آقا استفاده نمى‏کردند؛ بلکه حُب ایشان در دل تمامى شاگردان و دوستان ایشان مى‏افتاد.
یکى از شاگردان آقا، که اهل آذربایجان بود، وقتى در اشکال و سؤال خود پافشارى مى‏کرد و آقا مى‏خواستند او را ساکت کنند، در آخر جواب مى‏گفتند: «یُخ». با این کلمۀ ترکى که آقا ادا مى‏کردند، هم طلبۀ ترک زبان و هم بقیّه حضّار بشدت مى‏خندیدند و سر و صدا فرو مى‏نشست. امام هم بدون اینکه حتى تبسمى کنند به سخنان خود ادامه مى‏دادند.
یکى از شاگردان آقا مى‏گوید: از جالبترین خاطره‏ها این بود که ما طلبه‏ها در بحث و گفتگو داد و فریاد زیاد مى‏کردیم؛ ولى ایشان با کمال متانت و شکیبایى به حل و نقض و استدلال مى‏پرداختند.
از ویژگیهاى روش تدریس ایشان: تسلّط به درس، نقد مطالب، توانایى علمى، تفکر ایشان در محتواى دروس، ارتباط دوستانه و معنوى با شاگردان، و رسیدگى به مشکلات آنان، احترام به آنان، درخواست نقد مطالب خود از شاگردان در کلاس و واگذارى ریاست جلسه به یکى از شاگردانش بود. مطالب فراوانى در این زمینه گفته شده است که در این مختصر، مجال پرداختن به آنها نیست.

منبع: ماه تابان، تدوین: حسن کشوردوست، ص47

. انتهای پیام /*