امام در رفت‏وآمدها و دید و بازدیدها همیشه تنها حرکت مى‏کردند. ایشان با دار و‏دسته‏اى نمى‏رفتند و از راه انداختن اصحاب و عساکر و اطرافى متنفر بودند. یادم‏مى‏آید هنگام رفتن به حرم، در اواسط راه و در کوچه به امام برخورد کردیم و‏چون دوست داشتیم که همراه ایشان باشیم، لذا پشت‏سر آقا به طرف حرم مطهر‏حرکت کردیم. امام وقتى متوجۀ حضور ما شدند، ایستادند و فرمودند: «آقایان‏فرمایشى دارند؟» گفتیم نه! عرضى نداریم، فقط دوست داریم که همراه شما‏باشیم و از این کار لذت مى‏بریم. ایشان فرمودند: «شکراللّه‏ سعیکم. من از این‏کار شما تشکر مى‏کنم. شما آقا هستید، طلبه هستید، محترم هستید، من دوست‏ندارم که شخصیت شما با حرکت کردن به دنبال من کوچک شود».

منبع: سرگذشتهاى ویژه از زندگى امام خمینى؛ ج 1، ص 101

. انتهای پیام /*