‏به مناسبت سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران، خاطره ای از زبان سرکار خانم دکتر طباطبایی، تقدیم حضور خوانندگان محترم می شود:

در سفری به لبنان، برای اولین بار دکتر چمران را دیدم. چهره صمیمی و مهربان و در عین حال پر صلابت او نظر مرا به خود جلب کرد. شنیدم که دکتر چمران از شاگردان مهندس بازرگان و از دوستان قدیمی مهندس سحابی، دکتر شیبانی و دکتر شریعتی است. او پس از کودتای 28 مرداد به نهضت مقاومت ملی پیوست و مسئول بخش روزنامه ‏‏راه مصدق‏‏ در دانشگاه تهران شد و با کسب رتبه ممتازی در رشته الکترونیک دانشکده فنی برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت. البته دیری نپایید که بورسیه دولتی او به سبب مواضع سیاسی و تاسیس انجمن اسلامی دانشجویان در آمریکا قطع گردید. با وجود قطع بورسیه چمران موفق به ادامه تحصیل و تحقیق شد و سرانجام مدرک دکتری خود را گرفت.‏

‎ ‎

C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\chamran3.jpg

‎ ‎

‏ او انجمن اسلامی دانشجویان در کالیفرنیا را بنا نهاد و در بزرگترین مرکز تحقیقات فیزیک آمریکا (بل کمپانی) در پروژه‌های علمی عصر (ماهواره) شرکت داشت. ‏

‎ ‎

C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\chamran1.jpg

‎ ‎

‏در سفری که دایی موسی[امام موسی صدر] به اروپا در سال 1348 شمسی داشته در خانه صادق[دکتر سید صادق طباطبایی] و در جمع شماری از فعالان انجمن‌ های اسلامی دانشجویان در اروپا با تشریح تلاش های خود در لبنان از تاسیس موسسه صنعتی جبل عامل خبر داده و گفته بود: شما در اداره این مجموعه به من کمک کنید. هنگامی که دایی ویژگی های مدیر مورد نظر خود را مطرح کرده بود، صادق و دکتر حسن حبیبی، دکتر مصطفی چمران را برای ریاست این موسسه پیشنهاد کرده بودند و دایی از چمران برای همکاری در لبنان دعوت کرد. دکتر چمران در پی دعوت امام موسی صدر به لبنان مهاجرت کرد و ریاست مدرسه جبل عامل را برعهده گرفت و سازمان شبه نظامی «امل» (افواج المقاومه اللبنانیه) را به درخواست امام موسی صدر بنا نهاد. ‏

‎ ‎

C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\chamran5.jpg

‎ ‎

‏با شکل گیری سازمان امل مجموعه ای از شیعیان لبنانی زیر پرچم آن گرد آمدند و پایه های یک قدرت نظامی توانمند را بنیان گذاشتند. سید حسن نصرالله از نوجوانانی بود که در این سازمان فعالیت های چشم گیری داشت.‏

 ‎

C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\chamran6.jpg

‎ ‎

‏دیدار و آشنایی با دکتر چمران و مصاحبت با او بسیار برای ما شیرین و مغتنم بود. گه گاه به بیروت می آمد و گاه ما را نیز به صور می برد. دکتر چمران در آن زمان در صور تنها زندگی می کرد. همسر و فرزندانش به آمریکا بازگشته بودند. ‏

‎ ‎

C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\chamran7.jpg

‏ ‏

‏یک بار که همراه او به صور رفتیم او ما را به بازدید از بخش های گوناگون موسسه برد و اتاق ها و کارگاه های آنجا را با شور و شوقی وصف ناشدنی نشانمان داد و حین بازدید، جوانانی را که مشغول پاسداری از حریم موسسه بودند، در آغوش می گرفت و می بوسید و می گفت: سلاح برخی از این ها از قامتشان بلندتر است اما اراده و شجاعتی وصف ناشدنی دارند.‏

  ‎

C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\chamran4.jpg

‏ ‏

‏عشق او به این بچه ها دیدنی بود و همین امر ذهنم را متوجه پرسشی کرد تا از او بپرسیم چطور با این طبع لطیف و ذوق ظریف فرزندان خود را ترک کرده و دور از آن ها زندکی می کند؟‏‎ ‎

‎ ‎

C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\chamran8.jpg

‎ ‎

‏منبع: کتاب اقلیم خاطرات، خاطرات سرکار خانم دکتر طباطبایی (با تلخیص)، صص207-204‏

‏ ‏

‎ ‎


. انتهای پیام /*