علی دوانی در کتاب امام خمینی در آینه خاطره ها نگاهی دارد به طنز مهربانانه امام. در ذیل یکی از خاطرات حضرت امام را در ایام جوانی بخوانیم:

امام خمینی که در ایام جوانی به آقا روح الله شهرت داشت گاهی برای رفع خستگی با دوستان جوانش به تفریح و بازی می رفت. یک بار یکی از همبازی های جوانش نزد آیت الله شیخ عبدالکریم حائری که استاد امام بود آمد و گفت: من از آقا روح الله شکایت دارم. حاج شیخ فرمود: چه شکایتی داری؟ عرض کرد: آقا روح الله هر وقت توپ می زند سعی دارد به صورت من بزند به طوری که دو سه بار به دماغم خورده است و خون دماغ شده ام.

حاج شیخ در حالی که تبسمی کرد، گفت: آقا روح الله! عزیزم! مواظب باش دوستانت اذیت نشوند و شکایت نداشته باشند. آقا روح الله گفت: آقا من قصدی ندارم. وقتی توپ را پرت می کنم از بس دماغ این آقا بزرگ است توپ به آن می خورد، تقصیر من نیست. از این گفته، حاج شیخ و حضار و همبازی اش خندیدند.

(امام خمینی در آینه خاطره ها؛ ص 53)

. انتهای پیام /*