شب، حدود ساعت 8 یا 5 / 8 بود که مأموران پلیس فرانسه مراجعه کردند و گفتند مطالبى داریم که باید در خصوص اقامت امام به اطلاع ایشان برسانیم. پاسخ داده شد که: اگر می‏‏ خواهید بدانید که آیا ایشان به فرانسه آمده ‏‏‏‏‏اند یا نه، مسأله روشن است و ما می‏‏ گوییم بلى امام هستند که به فرانسه آمده ‏اند، اما اگر مقصد دیگر و حرف و سخنى دیگر دارید باید دقیقاً معلوم شود که اختیارتان چه اندازه است و از جانب چه کسى صحبت می‏‏ کنید. گفتند ما می ‏‏رویم و با پاسخ به این پرسشها برمى‏ گردیم. شب بعد آمدند و گفتند که ما از طرف مقامات عالى فرانسه می‏‏ خواهیم مطالبى به اطلاع شخص امام برسانیم. پرسیدیم که این مقامات عالى را معرفى کنید. گفتند این امر را در خدمت امام روشن خواهیم کرد. گفتیم امام که به زبان فرانسه سخن نمی‏‏ گویند، گفتند ما در حضور ایشان مطالب را بیان می‏‏ کنیم و شما ترجمه خواهید کرد. خدمت امام مطلب عرض شد، ایشان فرمودند مانعى ندارد. به هر حال مأموران آمدند و نشستند و اولین حرف آنها این بود که از طرف مقامات عالى آمده ‏‏‏‏‏اند و بنا دارند که برخى مطالب را خدمت امام بگویند. گفتیم حالا می ‏‏توانید بگویید کدام مقامات؟ تلویحاً گفتند از طرف شخص رئیس جمهور فرانسه مأمورند که این نکات را به عرض امام برسانند: اول اینکه می‏‏ خواستیم بدانیم آیا امام قصد اقامت طولانى در فرانسه را دارند یا نه؟ ثانیاً اینکه آیا حضرت ایشان اطلاع دارند که مطابق مقررات فرانسه باید از هرگونه فعالیت سیاسى و تبلیغاتى خوددارى کنند؟ پرسیدیم فعالیت تبلیغاتى چیست؟ گفتند: ایشان نباید سخنرانى و مصاحبه رادیویی و تلویزیونى بکنند. مطلب به عرض امام رسید. ایشان قاطعانه فرمودند: «نخیر، من هر جا که هستم هر کارى را که لازم بدانم می‏‏ کنم. البته من بنا ندارم که در فرانسه بمانم و هر وقت که وسایل فراهم شود از اینجا خواهم رفت. » بعد ما شروع کردیم به سؤال کردن از مأموران پلیس که، خوب اگر امام از اینجا نامه ‏اى بنویسند و از کشور فرانسه پست شود آیا از نظر شما اشکالى دارد، حضرات که متوجه مطلب نبودند، گفتند: نه، چه اشکالى دارد. گفتیم اگر مطلبى را ایشان در حضور نزدیکان خودشان بفرمایند و ضبط شود و این مطلب به خارج از فرانسه منتقل شود، آیا مخالفت مقررات فرانسه است؟ گفتند: نه، فرانسه جلوى آزادیهاى اساسى فردى را نمی‏‏ گیرد و این امور اشکالى ندارد و اصلاً ما فقط آمده ‏ایم بگوییم ایشان در فرانسه نباید تبلیغات سیاسى داشته باشند. گفتیم: اگر خبرنگاران غیر فرانسوى از ایشان سؤالاتى بکنند و ایشان پاسخ بدهند و این مطلب در خارج از فرانسه منتشر شود، اشکالى دارد؟ باز گفتند: نه، ما این مطالب را با توجه به نظرى که از این سؤالات بود خدمت امام گفتیم و ایشان فرمودند: «بسیار خوب، ما هم قصدمان همین کارهاست. » به هر حال به مأموران پلیس گفتیم که امام نظر خود را بیان کردند، اگر مطلب دیگرى دارید بگویید، گفتند: مطلب ما همین بود. اگر امام مطلبى دارند بفرمایند، امام فرمودند: «عراقى‏ ها به من گفتند می ‏‏توانید در عراق بمانید به شرط آنکه فعالیت نداشته باشید و جواب من به آنها این بود که من هر جا که باشم باید به وظیفه خودم عمل کنم. من در این دنیا جز به یک محل کوچک براى نشستن به چیز دیگر نیاز ندارم و این مقدار جا در این عالم به هر حال پیدا می ‏‏شود، اما دولت عراق باید توجه داشته باشد که دولت ایران می‏‏ خواهد که من در عراق نباشم و فعالیت نکنم و دولت عراق را زیر فشار گذاشته است و نظر خود را به وى تحمیل می‏‏ کند و اگر عراق مستقل است باید زیر بار این امر نرود. عراقى‏ ها گفتند که اگر از عراق بروید به کجا خواهید رفت و من گفتم به جایی می‏‏ روم که زیر سلطۀ ایران نباشد و نخواهد استقلال خود را از دست بدهد. » پس از اینکه مأموران پلیس رفتند، خدمت ایشان عرض شد که به محض آنکه امام مصلحت ببینند ترتیب مصاحبه مفصلى را خواهیم داد و اگر به فرض، فرانسه مزاحم کار شد و یا مانع اقامت گردید، به کشور دیگر خواهیم رفت و خلاصه شهر به شهر و کشور به کشور پیش خواهیم رفت، تا آنجا که خدا بخواهد و بتوانیم، و ایشان با قاطعیت و در عین حال خوشحال از این طرز کار فرمودند: «بله، همین کار را اگر لازم شد خواهیم کرد.»

منبع: روزنامه اطلاعات- 18 / 11 / 60.

. انتهای پیام /*