اصغر میرشکاری

 

 

 معرفی اسوه و الگو در اسلام و به تبع آن در دیدگاه تربیتی امام خمینی(س) از جایگاه والایی برخودار است. از انبیای الهی (صحیفه امام، ج14، ص7)، ائمه معصومین(ع) (همان، 16، ص238) و بزرگان دینی در همین راستا نام برده شده‌است. از جمله در رابطه با شهید مطهری می فرمایند:

«باید دانشگاه و فیضیه و همه آنها که مربوط به دانشگاهند و همه آنها که مربوط به فیضیه  هستند در رأس برنامه‏هاى تحصیلى‏شان برنامه اخلاقى و برنامه‏هاى تهذیبى باشد؛ تا امثال مرحوم مطهرى- رحمهُ اللَّه- را به جامعه [تقدیم‏] کند» (همان، ج14، ص 169)

از مجموعه اظهار نظرهای  حضرت امام درباره شهید مطهری می‌ شود به ظرفیت بالای فکری این متفکر و اندیشمند بزرگ در جهت پیشبرد منویات امام و اهداف فرهنگی انقلاب پی برد و نیز به این امر واقف شد که ترور یک چنین شخصیتی دقیقا یک ماه بعد از شکل گیری نظام اسلامی، کاری است که از عهده فکر و طراحی گروهک بی ریشه‌ای به نام فرقان خارج و در راستای سلسله توطئه‌های طراحی شده برای جلوگیری از اشاعه فرهنگ انقلاب قابل بررسی است.

 

در منظومه فکری حضرت امام در باب تعلیم و تربیت علاوه بر معرفی این الگوها، ویژگیهای منحصر به فردی یافت می‌شود که برای اختصار فقط به دو نمونه آن اشاره می‌شود:

1- حضرت امام در اهمیت شغل معلمی و جایگاه آن در تعلیم و تربیت مطالب ارزشمندی دارند که به باور این قلم یکی از مهمترین آنها موضوعی است که در این جمله آمده‌است:

«معلم امانتدارى است غیر همه امانت [دار] انسان امانت اوست‏» (همان،35)    

 و در ادامه همین مطلب و با عنایت به جایگاه و ارزش انسان در نظام خلقت، شغل معلمی را  هم سنگ شغل انبیا و اصلا همان شغل انبیا می‌بینند.

 2- روز ششم دیماه 1359 که اوائل جنگ و اوج نشان دادن خصومت و دشنی است، حضرت امام چنین می‌فرمایند:

 «در این تابلویى که آقایان آوردند نوشته‏اند که اگر چه بشود قلمهایمان را به مسلسل تبدیل مى‏کنیم. ما امیدواریم که بشر به رشدى برسد که مسلسلها را به قلم تبدیل کند. آن قدرى که قلم و بیان به خدمت بشر بوده است مسلسلها نبوده‏اند. مسلسلها غالباً در خدمت ابرقدرتها بوده‏اند و براى تباهى بشر بوده‏اند. و اسلام هم که امر فرموده است به اینکه جهاد بکنند و دفاع بکنند و البته محتاج به همه ابزار جنگى است. اساس بر این است که دفاع از حق بکنند و حق را و علم راجانشین مسلسل بکنند. قلم و علم و بیان است که مى‏تواند بشر را بسازد، نه مسلسل و نه سایر قواى تخریب‏کننده. مسلسلها هم و همه آلات حربى هم در سایه علم تحقق پیدا کردند. منتها گاهى مسلسلها و سایر ابزار باصطلاح تمدن را اشخاصى ایجاد کرده‏اند که موجب تخریب بلاد و عباد شده است. و گاهى اشخاصى ایجاد کرده‏اند که موجب تأیید انسان و ساختن انسان و آرامش در بین انسانها بوده است و در این خدمت بوده است.

شما کوشش کنید که با بیان و قلم مسلسلها را کنار بگذارید و میدان را به قلمها و به علمها و به دانشها واگذار کنید.» (همان، ج13، ص447 و 448)

 و این نگاه بیانگر دید رحمانی و سعه صدر آن بزرگوار در جهت خیر خواهی برای انسانها و درسی آموزنده برای کسانی است که همواره بر طبل جنگ و دشمنی  می‌کوبند و راه چاره را در آن جستجو می‌کنند.

. انتهای پیام /*