
راه انبیا، راه سعادت انسانها
نه اینکه مطرح دنیاست، فقط این طبیعت است! پیش انبیا این دنیا وسیله است. یک راهی هست، راه هست برای رسیدن به یک مقصد عالی دیگر که خود انسان نمی داند و آنها می دانند. آنها مطلعند به اینکه منتهی به چه می شود اگر افسار گسیخته باشد و منتهی به چه می شود اگر مهار بشود از یک راهی که راه هست برای رسیدن به آن درجات عالیۀ انسانیت.
راه انبیا، راه سعادت انسانها
همۀ اموری که در نظر این حکومتها مقصد است، در نظر انبیا راه است. تمام دنیا در نظر انبیا خودش یک مقصود نیست. خودش یک محراب و مقصد نیست. خودش یک راه است که از این راه باید برسند به مرتبه ای که آن مرتبه، مرتبۀ عالی انسانی است که اگر یک موجودی، یک انسانی این مرتبۀ عالی انسانی را به آن رسید، این سعادت دارد و سعادتش محصور به این عالم نیست. در همین عالم هم سعادت دارد اما محصور نیست. مقصود، یک عالم ماورای این عالم هست. آنها ماورا را دیدند. یک عالم غیبی که بر ما الآن مجهول است. آنها دیدند و آمدند که این اشخاص که اگر رهاشان کنند افسار گسیخته اند و هر کاری که می خواهند می کنند آنها را، هم قوۀ غضبیه شان را، هم قوای