دیدار با
خیام هرذرّه که
به
من قول داده بود که من را به نیشابور، یعنی همان شهری
که آرامگاه خیام در آن است بیاورد.
پدر صدایم میزند و میگوید: ... بیاورد.
پدر صدایم میزند و میگوید: بلندشو، رسیدیم، این هم
آرامگاه خیام... مقابل چشمانم یک باغ پر گل و زیباست که
درست ...