بیهوای دوست، ای جان دلم! جانی ندارمدردمندم، عاشقم، بیدوست درمانی ندارمآتشی از عشق در جانم فکندی، خوش فکندیمن که جُز عشق تو، آغازی و ... ندارمآتشی از عشق در جانم فکندی، خوش فکندیمن که جُز عشق تو، آغازی و پایانی ندارمعشق آوردم در این میخانه با ... فکندی، خوش فکندیمن که جُز عشق تو، آغازی و پایانی ندارمعشق آوردم در این میخانه با مشتی قلندرپر گشایم سوی ... با مشتی قلندرپر گشایم سوی سامانی که سامانی ندارمعالم عشق است هر جا بنگری، از پست و بالاسایهی عشقم، که خود ... ندارمعالم عشق است هر جا بنگری، از پست و بالاسایهی عشقم، که خود پیدا و پنهانی ندارمهر چه گوید عشق گوید، هر چه ...