خار راه منی ای شیخ! ز گُلزار برواز سر راه من ای رند ...
خُرّم آن روز که ما عاکف میخانه شویماز کف عقل بُرون جَسته ...
آید آن روز که خاک سر کویش باشمترک جان کرده و، آشفتهی ...
بهار آمد که غم از جان برد، غم در دل افزون شدچه گویم! کز غم ...
ای دوست! پیر میکده از راه میرسدبا یک گلِ شکفته به همراه، ...
با دلِ تنگ، بسوی تو سفر باید کرداز سر خویش، به بتخانه، ...
پرده بردار ز رُخ، چهرهگشا، ناز، بس استعاشق سوخته را دیدن ...
فیلمنامه عروج نور نویسنده: فرهاد خادمی ...
بوی نگار آن ناله ها که از غم ...
چشم تو و خورشید جهانتاب کُجا؟ یاد رُخ دلدار و، دل خواب ...
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.