صادق مهربانم سلام گرم برادرت را بپذیر. گرامی نامه تو را دیروز از مجلس ‏‎ ‎‏دریافت داشتم و سعی دارم الآن توسط برادر محمد صالح برای شما بفرستم. درباره ‏‎ ‎‏مطلب راجع به آقای صدر همانطور که می دانید سازمان امنیت شاه و سفیر پست ‏‎ ‎‏فطرتش قدر در بیروت به جان آقای صدر افتاده اند و تحریک هایی که آدمی را ناراحت ‏‎ ‎‏می کند. آقای صدر جوابی رسمی در رد مطالب تحریف شده می نویسند و برای شما ‏‎ ‎‏می فرستند، همچنین مقاله خود را در روزنامه های لبنان چاپ خواهند کرد و ما عین ‏‎ ‎‏روزنامه ها را برای شما خواهیم فرستاد.‏ ‏‏ضمناً از طرف جوانان مسلمان آمریکا مبلغ 3000 دلار برای کمک به رزمندگان ‏‎ ‎‏فلسطینی ارسال شده بود که به رهبر آنها داده شد و خیلی تشکر کرد و حتی از نوشته ها ‏‎ ‎‏و جزوه های فارسی شما درباره فلسطین یاد کرد و خیلی تحت تاثیر قرار گرفته بود. به ‏‎ ‎‏او گفته شد که شما در آلمان کنگره اسلامی دارید. او گفت که پیامی  شخصاً برای شما ‏‎ ‎‏تهیه خواهد کرد و یکی از نمایندگان خود را خواهد فرستاد تا در کنگره شما بخواند. ‏‎ ‎‏بنابراین لطفاً شما خود را آماده کنید.‏

‏‏درباره حمید‏ چیزهایی نوشته بودید. برداشت شما صحیح است. آنچه خوبان همه ‏‎ ‎‏دارند او تنها دارد. شریعتی را آنطور می شناسد و غیره در حالیکه از ایران پرسیدم ‏‎ ‎‏شریعتی گفته که او را نمی شناسد. همچنین آزمایش های دیگری نیز کردم که نتیجه اش ‏‎ ‎‏به کلی منفی بود... اما هنوز نمی توانم به او نسبتی بدهم زیرا اتهاماتی که دوستان به او ‏‎ ‎‏نسبت می دهند، اثبات نشده است فقط ما باید پرهیز کنیم و خود را و دوستان خود را ‏‎ ‎‏به خطر نیاندازیم. شاید دلیل این دروغ گفتن های او «عقده» باشد. او عقده زیاد دارد؛ ‏‎ ‎‏عقده شکست و عقده عقب ماندگی... و عقده های دیگر... صهری به من نامه ای نوشت و ‏‎ ‎‏گفت که حمید نامه او را باز کرده و خوانده است یکی از آنها نامه ای بود که من به ‏‎ ‎‏صهری نوشته بودم و در آن نامه شرحی درباره حمید داده بودم که مواظبت کند که ‏‎ ‎‏حمید دروغ زیاد می بافد. ولی حمید این نامه را دیده است و بنابراین هیچ استبعادی ‏‎ ‎‏ندارد به من بد بگوید و حتی با آقای صدر و بالاخره به دکتر شریعتی به هر حال خود ‏‎ ‎‏را فقط از شرش محفوظ بدارید. درباره فلسطین ان شاءالله می بینم و هر چه بیایم از ‏‎ ‎‏جزوات و غیره برای شما می فرستم و شاید بدهم ترجمه کنند.‏

‏‏درباره سفر روسیه حقیقت این است که می خواستم بنویسم که سفرنامه ای بشود و ‏‎ ‎‏منتشر گردد. آقای صدر زیاد راضی نبودند زیرا تجزیه و تحلیل ما به سلیقه روس ها ‏‎ ‎‏خوش آیند نیست و این در حال حاضر به صلاح ما نخواهد بود این مطلب سبب شد ‏‎ ‎‏که دست نگه بدارم و یا نوشته را به سفر دیگری موکول کنم.‏ ‏‏درباره آمدن من به آلمان هنوز خبری نشده است و من هم خیلی خیلی مشتاق ‏‎ ‎‏دیدار شما هستم و ان شاءالله که دیدارها تازه خواهد شد. قطب زاده نامه ای نوشت و ‏‎ ‎‏ترجمه روزنامه ای را می خواست، من قبلاً آن را برای او فرستاده ام ان شاءالله تا به حال ‏‎ ‎‏رسیده است آقای صدر حالشان خوبست فقط گاهگاهی نفس تنگی برایشان پیدا ‏‎ ‎‏می شود و ایشان را رنج می دهد. پری خانم و حورا و ملیحه به ایران رفته اند (دو هفته) ‏‎ ‎‏و آقای صدر تنها هستند و پسرها کار خانه می کنند و غذا می پزند. امشب در مجلس در ‏‎ ‎‏حضور ایشان بودم و خود ایشان غذا را ترتیب می دادند زیرا بچه ها صور هستند.‏ ‏‏قرار شد که آقای صدر نامه جوابیه خود را در رد تحریفات سازمان امنیت بنویسند و ‏‎ ‎‏همراه با این نامه بفرستند ولی بهتر است که انتشار آن حداقل تا یک هفته دیگر به ‏‎ ‎‏تاخیر بیافتد تا... و بچه ها از ایران برگشته باشند. بنابراین نامه برای شما ارسال می شود ‏‎ ‎‏تا در این مدت 10 روز شما کار تایپ و چاپ و غیره را انجام دهید و انتشار آن در ‏‎ ‎‏موقعی باشد که مسافرین برگشته باشند. ضمناً روزنامه های عربی را نیز به محض انتشار ‏‎ ‎‏برای شما خواهم فرستاد.‏ ‏‏نامه آقا سید در اولین فرصت ارسال می گردد.‏

‏‏از قول من به همه دوستان و همفکران سلام برسانید. موفقیت و سلامتی همه ‏‎ ‎‏شما را از خدای بزرگ آرزو می کنم.‏ 

‏‏ارادتمند شما مصطفی چمران‏

 

(منبع: خاطرات سیاسی اجتماعی دکتر صادق طباطبایی؛ ج 2، ص 319 – 321)

. انتهای پیام /*