یکی از انگیزه هایی که دیکتاتوری پیش می آورد این است که دیکتاتورها می بینند‏‎ ‎‏ملت همراهشان نیست، اعمال دیکتاتوری می کنند. یکی از انگیزه هاست البته،‏‎ ‎‏انگیزه های دیگر هم دارد. چنانچه ملت ها همراه دولت باشند، وجهی پیدا نمی کند که‏‎ ‎‏دیکتاتوری بکنند با ملت خودشان، مجهز می شوند برای کسانی که به آنها حمله می کنند.‏‎ ‎‏وقتی که ملت جدا باشد از دولت و دولت هم بخواهد از ملت استفاده کند و بدوشد ملت‏‎ ‎‏را، دیکتاتوری پیش می آید. در این رژیم های سابق شاهنشاهی وضع اینطور بود که‏‎ ‎‏مردم حال گریز داشتند، و اینها می خواستند آنها را با فشار نگه دارند و از آنها بدوشند، از‏‎ ‎‏این جهت دیکتاتوری پیدا می شد. شاهش دیکتاتور بود و ـ عرض می کنم که ـ‏‎ ‎‏استاندارهایشان هم همین طور، و فرماندارهایش هم همین طور، و شهربانی اش هم‏‎ ‎‏همین طور، و همه شان، ارتش هم همین معنا بود. برای اینکه، اینها می دیدند که مردم با‏‎ ‎‏آنها همراه نیستند، آنها هم که می خواهند استفاده بکنند، مسئله هم استفاده بود، نه مسئله‏‎ ‎‏برای انگیزۀ انسانی بود، برای استفاده بود، از این جهت،این انگیزۀ دیکتاتوری می شد،‏‎ ‎‏تو سر مردم زدن می شد.
صحیفه امام جلد ۱۸ ص ۷۹

. انتهای پیام /*