آزادی در حدود ضوابط است. «من آزادم حالا، من آزادم سیلی بزنم به ایشان»؛ نه، آزاد نیستم. «من آزادم اطاعت از ـ مثلاً ـ فرماندارم نکنم»؛ نه، این آزادی نیست. در حدود قواعد و قوانین آزادی هست. یعنی شما دیگر از کسی الآن اینجا که نشسته اید نمی ترسید. اگر قبل از این بود، شما خوف این را داشته اید که از اینجا پایتان... جمع نمی توانستید بشوید. حالا اگر هم آمده بودید، خوف این را داشتید که از اینجا وقتی بروید بیرون، این ساواکی ها بیرون نباشند شما را بگیرند و ببرند! و بودند و می گرفتند و می بردند. این به این معنا ـ الحمدلله ـ ما الآن آزادیم. لکن معنای آزادی این نیست که من هر کاری دلم بخواهد بکنم. من این را باز هم گفته ام که خدای تبارک و تعالی ما را به این آزادی امتحان می کند. به این نعمتی که به ما داده است ـ که از همه نعمتها بالاتر است ـ الآن ما را امتحان می کند که ببیند با این آزادی ما چه می کنیم؛ با آزادی رفتاری می کنیم خداپسند یا سوءاستفاده از آزادی می کنیم؟ اگر سوءاستفاده از آزادی کردیم، از امتحان درست درنیامدیم و اگر استفادۀ صحیح کردیم از آزادی، مَرْضِیِ خداست؛ و ان شاءالله خداوند نعمتش را حفظ می کند به ما.
صحیفه امام؛ ج ۶، ص ۴۴۶
.
انتهای پیام /*