نمی توانیم تلخیهای آن روزها را برای شما تشریح کنیم. اینها به طور اطمینان در‏‎ ‎‏تواریخ محفوظ است و ان شاءالله به انقراض این دودمان سیاهرو تاریخها بیرون می آید و‏‎ ‎‏نوشته ها بیرون می آید و ان شاءالله شماها ببینید، و اگر ماها و شماها ندیدیم نسلهای بعد‏‎ ‎‏خواهند دید، اگر بتوانند تشریح کنند آن جنایاتی که آن مرد کرد. چه خونها ریخت،‏‎ ‎‏چقدر از علما را اسیر کرد، چقدر به اسم اتحادِ شکل به این ملت بیچاره فشار آوردند، و‏‎ ‎‏چقدر مظلومها را کتک زدند، و چقدر علما را هتک کردند، و چقدر عمامه ها را از سر‏‎ ‎‏اهل علم برداشتند. و این مرد بی صلاحیت وقتی که ترکیه رفت، آنجا دید که آتاتورک‏‎ ‎‏یک همچو کارها و همچو غلطهایی کرده است، از همانجا ـ از قراری که آن وقت‏‎ ‎‏می گفتند ـ تلگراف کرده است به عمال خودش که مردم را متحدالشکل کنید. آن وقت‏‎ ‎‏منتها به عذر اینکه این زارعین از باب اینکه در آفتاب می خواهند بروند کار بکنند، کلاه‏‎ ‎‏لبه دار داشته باشند تا اینکه توی آفتاب اذیت نشوند! لکن مطلب معلوم بود که اینها‏‎ ‎‏نیست. وقتی هم که از سفر آمد، که دیگر فشارها شروع شد.‏

صحیفه امام جلد ۳ ص ۲۹۹

. انتهای پیام /*