در اولین سالگرد رحلت امام در معیت برادر محسن رضایی و جمعی از مسؤولین و فرماندهان سپاه برای عرض تسلیت به یادگار امام به بیت امام رفته بودیم. در این جلسه که همه از فراق آن عزیز سفر کرده به سختی گریه می‏کردیم برادر محسن رضایی در حالی که به شدت متأثر بود و می‏گریست گفت: ما هر وقت مشکلی در جنگ و عملیاتها داشتیم این امام بود که به آن روح مطمئن و بزرگی که داشتند به کمک ما می‏آمدند و مشکل ما را مرتفع می‏نمودند. ایشان از جمله به تک عراق قبل از عملیات فتح‏المبین که باعث نگرانی شدید و تردید فرماندهان عملیاتی، برای آغاز این عملیات شده بود، اشاره کرد و گفت: برای تعیین تکلیف با یک شکاری اف 5 در عرض ده دقیقه از دزفول به تهران آمدم. با اینکه شب و امام ملاقاتی نداشتند ما را پذیرفتند. مشکل را که خدمت ایشان مطرح کردیم و گفتیم ممکن است عراق از عملیات ما مطلع شده باشد امام با یک دنیا آرامش و امید و اطمینان به من فرمودند: «شما مطمئن باشید که در این عملیات پیروز می‏شوید، بروید و هیچ تردیدی به خودتان راه ندهید.» برادر رضایی می‏گفت: «در حقیقت ما نتایج افتخار آفرین عملیات فتح المبین را مدیون این قوت قلبی می‏دانیم که امام با آن نفس گرمشان در فرماندهان و رزمندگان اسلام ایجاد کردند.

برداشتهایی از سیره امام، غلامعلی رجایی ،ج3،ص163  

منابع مرتبط:

برداشتهایی از سیره امام ج1

برداشتهایی از سیره امام، ج2

برداشتهایی از سیره امام، ج3

برداشتهایی از سیره امام،ج4

برداشتهایی از سیره امام،ج5

. انتهای پیام /*