رزمنده شانزده ساله ای بنام حسینعلى درستى ثانى  از جبهه های نبرد حق علیه باطل در سال 1362، نامه ای خدمت حضرت امام می فرستد و مبلغ پانصد تومان وجه نقد برای امام ارسال می کند و از امام درخواست می کند این وجه را در هر جایی که خودشان صلاح می دانند خرج کنند. مشروح نامه این رزمنده و پاسخ امام به  او  برای بازگویی مهر میان امام و رزمندگان از نظر می گذرد:

سلام حضور رهبر گرامى، امام امت، خمینى کبیر، پس از تقدیم سلام، سلامتى شما و پیروزى در کارها و طول عمر براى شما را از درگاه خداوند خواهان و خواستار مى‏باشم. امیدواریم که به زودى راه بسته شده کربلا را به وسیله رزمندگان در جبهه‏هاى حق علیه باطل باز کنیم و به امامت شما در کربلا نماز جماعت بخوانیم، ان شاء اللَّه. اگر از احوالات فرزندان خویش، این شیران روز و زاهدان شب خواسته باشید، شکر، الحمد للَّه سالم و سلامت و به دعاگویى شما در این سنگرها مشغول مى‏باشند، و از خداوند مى‏خواهند که شما مرد آزاده و کوبنده ستمگران و یار ضعیفان، عمرتان طولانى تا انقلاب مهدى (عج)، حتى کنار مهدى (عج) باشد.
اى مظهر دین و عدالت، اى نایب بر حق امام زمان (عج)، مردم را از نقشه‏هاى جنایتکاران آگاه‏تر کن که با اتحادى که دارند، پرچم اسلام را در جهان برافراشته نگه دارند. من این نامه را در سنگرى مستحکم برایتان مى‏نویسم که همان مسجد یا نمازخانه مى‏باشد، که کفار این سنگر را ندارند. امام عزیز، اگر نتوانستم شما را ملاقات کنم، نامه من با شما ملاقات مى‏کند. من رزمنده کوچکى هستم که از راه دور دست مبارک شما را مى‏بوسم. امام عزیز، دعا کنید که یا شهید شوم یا راه کربلا را باز کنیم و با پیروزى به خانه برگردیم. تا زمانى که اسلام این جوانان را دارد، درخت اسلام از خون این جوانان آبیارى مى‏شود. خداوند ان شاء اللَّه که شما را تا انقلاب مهدى (عج) نگهدارد.
امام عزیز از شما خواهشى دارم که نامه‏اى با دست خویش همراه یک عکس برایم بفرستید؛ زیرا مى‏دانم که شما قلب جوانى را نمى‏شکنید؛ آرزوى دیدن شما را دارم؛ ولى نمى‏توانم شما را ببینم. قلب من از نامه‏اى که برایم مى‏فرستید شاد خواهد شد. ان شاء اللَّه که ما رزمندگان با شما دیدار کنیم.
اى برادرانى که نامه من به دست شما مى‏رسد، شما را به خداى بزرگ سوگند مى‏دهم، که نامه مرا به‏  حضور پدر گرامى که همان امام امت مى‏باشد، بفرستید. امام عزیز، حدود 500 تومان را براى شما در این پاکت مى‏فرستم که هر کجا لازم شود، خرج نماید. به امید دیدار، ان شاء اللَّه که همدیگر را ملاقات نماییم در کربلا یا در جماران. اگر مزاحمتى برایتان ایجاد کردم، مرا ببخشید؛ زیرا وقت گران‏بهایتان را گرفتم، به امید اینکه قلب جوانى شانزده ساله را نشکنید. به امید پیروزى لشکریان حق علیه باطل و طولانى بودن عمر امام عزیز و باز شدن کربلا.
فرزند کوچک شما و دوستدار شما: حسینعلى درستى ثانى‏.
بسمه تعالى‏
فرزند عزیزم ان شاء اللَّه با سلامت و سعادت قرین باشید و به وظایف دینى خود عمل نمایید. و السلام علیکم. وجه را قبول و بخودتان برگرداندم. روح اللَّه الموسوی الخمینى‏. صحیفه امام، ج‏18، ص301 

. انتهای پیام /*