بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در سخنانی جالب در جمع بانوان سازمان حمایت از خانوادهها به تمجید از انقلاب اسلامی پرداخت که شرح این سخنان از نظر می گذرد: چه خوب نهضتى بود، چه خوب قیامى! ما هر روز تقریباً با قشرهاى مختلف، با گروههاى مختلف از اقطار ایران مواجه هستیم. الآن در این مجلس خانمهاى محترم قم، که فعالانه براى اسلام و نهضت و براى تربیت جامعه فعالیت مىکنند، با آقایان بنابى، که از راه دور آمدهاند، در یک مکان مجتمعیم. این قبل از نهضت هیچ تحقق نداشت؛ شما یک راهى داشتید، ما یک راهى، آقایان هم یک راهى. چه خوب نهضتى که ما همه را در یک مکان مجتمع کرده است که با هم صحبت کنیم، مسائلى که احتیاج به آن داریم طرح کنیم، دردهاى دل را بگوییم به هم، و راه جبرانش را هم گفته بشود؛ و شاید با گفتن درد و درمان بتوانیم به یک جایى برسیم.
نگرانى از ریشههاى پوسیده طاغوتیان
دردها زیاد است، و زیادتر بود، و بحمداللَّه یک مقدارى از آن رفع شد. آنهایى که براى ما دردهاى عظیم پیش آوردند، آنهایى که به کشور ما خیانت کردند، آنهایى که به بانوان ما بیشتر ظلم کردند تا به مردها، آنها که بانوان را به طورى به آنها ظلم کردند و به صورت اینکه مىخواهیم خدمت بکنیم آنها را به عقب راندند؛ به آنها ظلم زیاد شد، به مردها هم شد، به همه اقشار ظلم شد، بحمد اللَّه دست آنها کوتاه شد و امیدوارم که این قشرهاى ضعیفى که مثل حیوانات ضعیف زیر زمین مىلولند و مىخواهند ریشههاى گلها را فاسد کنند، آنها هم ان شاء اللَّه از بین بروند.
دردهاى حالا هم زیاد است. دردهایى که به واسطه خیانتهایى که به ما کردند و به ملت ما کردند تتمه آن باقى است. خیانتها و تبلیغاتى که بر ضد اسلام و بر ضد قرآن کریم کردند و قشرها را خواستند از قرآن کریم جدا کنند و خواهران و برادران ما را خواستند از اسلام دور کنند، اینها باز یک مقدارشان هست با صورتهاى مختلف. شما زحمت کشیدید، زن و مرد زحمت کشید، به خیابانها ریخت، جورها کشید، خونها داد که اسلام را زنده کند؛ براى اسلام خون داد، براى شهادت داوطلب شد.
آنکه مىخواست ملت ما، آنکه به او رأى داد ملت ما، «جمهورى اسلامى» بود. اسلام مورد نظر بود. الآن قشرهایى هستند که مىخواهند اسلام را کنار بگذارند با نوشتن، با گفتن، با اجتماعات. این درد بزرگترین دردى است که الآن ملت ما به آن مبتلا هست؛ و ما از آن نگران که ملتى که رأى داد بر جمهورى اسلامى، نود و نه و نیم درصد رأى داد بر جمهورى اسلامى، یعنى ما اسلام را مىخواهیم، اگر براى صرف جمهورى بود همچو رأیى نبود؛ اگر براى جمهورى دمکراتیک بود همچو رأیى نبود. دیگران هم از این حرفها سابقاً گفتند و شکست خوردند.
گروههاى بیگانه از اسلام
ملت ما براى اسلام قیام کرد و براى اسلام راه را پیمود و براى اسلام خون داد، الآن قشرهایى هستند که مىخواهند اسلام را کنار بگذارند. «جمهورى» تنها، از اسلام مىترسند! جمهورى تنها، «جمهورى دمکراتیک»! آنها که مىخواهند یک قدرى در پرده صحبت کنند، «جمهورى دمکراتیک اسلام». اینها همه خدعه است! اینها براى این است که از اسلام مىترسند. اسلام را مخالف مىدانند با هواهاى نفسانى خودشان. بیدار باشید! اگر انحرافى باشد از جمهورى اسلام، هر انحرافى اگر از جمهورى اسلامى- هر انحرافى- باشد، خلاف مسیر شماست، خلاف مسیر اسلام است. مسلمین توجه داشته باشند که در حزبهایى که صحبتشان از اسلام نیست، صحبتشان از دمکراتیک است، قشرهایى که به اسلام کار ندارند، گر چه به آزادى کار دارند، آزادى را مىخواهند اما آزادى به غیر اسلام، ملت ما توجه کنند که لا اقل داخل این طور حزبها نشوند. شما عزیزان خودتان را براى اسلام دادید؛ حالا که عزیزها را دادید، به ضد اسلام بخواهید وارد بشوید، هدر بدهید خون عزیزان خودتان را؟ توجه بکنید! اینها مىخواهند هدر بدهند خون شما را. اجتماعات اینها بر ضد اسلام است. چند روز پیش، این اجتماع زیاد داشتند به بهانه، و حرفهایشان به ضد اسلام بود. با اینها همکارى نکنید. مسلمین! با اینها همکارى نکنید، خودتان را از آنها دور نگه دارید، از اینها اجتناب کنید؛ اینها آزادى منهاى اسلام را مىخواهند. این غیر از طریقه شماست. شما اسلام را مىخواهید، ما اسلام را مىخواهیم که اسلام آزادى به ما بدهد، نه آزادى منهاى اسلام. آنها استقلال منهاى قرآن را مىخواهند، ما قرآن را مىخواهیم.
«اسلام منهاى روحانیت» خیانت است
ما اگر تمام آزادیها را به ما بدهند، تمام استقلالها را به ما بدهند و بخواهند قرآن را از ما بگیرند، نمىخواهیم. ما بیزار هستیم از آزادى منهاى قرآن، ما بیزار هستیم از استقلال منهاى اسلام، ما بیزار هستیم از اینکه بگویند اسلام منهاى روحانیت. اسلام منهاى روحانیت خیانت است. مىخواهند اسلام را ببرند، اول روحانیت را مىبرند؛ اول مىگویند اسلام را مىخواهیم، روحانیت را نمىخواهیم! روحانیت استثنا بشود، اسلام در کار نیست. اسلام با کوشش روحانیت به اینجا رسیده است.
بیدار باشید، خانمها بیدار باشید! آقایان بیدار باشید. مسائل شخصى خودتان را کنار بگذارید. مسائل جزئى را کنار بگذارید. احتیاجات را کنار بگذارید. امروز وقت این نیست که من محتاج هستم، من چیز ندارم. امروز وقت این است که ما اسلام را تقویت کنیم. همه اقشار بیدار باشند. کارگرها بیدار باشند، دهقانها بیدار باشند. بازاریها بیدار باشند، دانشگاهیها بیدار باشند، تز اسلام منهاى روحانیت یعنى لا اسلام! درجه اولش این است؛ بعد هم کتابهاى روحانیت را به دریا بریزند! بیدار باشید!
توجه به خطر عظیم
... من توجه شما را به این خطر، به این خطر عظیم، عطف مىکنم. خطر بزرگ است؛ با صورتهاى آزادى ما مىخواهیم، دمکراتیک ما مىخواهیم، استقلال مىخواهیم. اسلام چه؟ منهاى اسلام! در تمام حرفهایشان اسلام در کار نیست. اگر اسلام نبود، شما حالا در زاغه ها بودید، شما در خارج کشور بودید. اگر در کشور بودید، در زاغهها زندگى مىکردید، در بیغولهها زندگى مىکردید، نمىتوانستید ظاهر بشوید. اسلام است که شما را آزادى داد و آورد در میدان. بر ضد اسلام قیام نکنید. خواهران من، عزیزان من، برادران من، عزیزان من، توجه داشته باشید توطئه در کار است، توطئه بزرگ در کار است، توطئهها در کار است. قشرهاى مختلفى که به اسلام پشت کردهاند، و از اول توجه نداشتند، دارند با هم جمع مىشوند.
باید تجدید نظر کنند؛ باید در کارهاى خودشان تجدید نظر کنند، در اجتماعاتشان تجدید نظر کنند. ملت نمىتواند توطئه را تحمل کند. ما تحمل نمىکنیم این توطئه را. اینها توطئه است؛ توطئه بر ضد اسلام؛ توطئه بر ضد ملت. آزادى هست، توطئه نیست. آزادى معنایش این نیست که بنشینید بر خلاف اسلام صحبت کنید؛ آزادى در حدود قانون است. دین کشور ما اسلام است؛ آزادى در حدود این است که به اسلام ضرر نخورد. قانون اساسى ما دین را اسلام مىداند. ... . (صحیفه امام، ج7، ص: 484-487)
.
انتهای پیام /*