امیر حسین کاکایی



ماه فرخنده، روی برپیچید                       و علیک السلام یا رمضان(سعدی)


ان شاء اللَّه با سلامت نفْس وارد بشوید به ماه مبارک؛ و در ماه مبارک خودتان را در ضیافت خداى تبارک و تعالى ببینید و حق تعالى را مضیف خودتان ببینید و او را حاضر واقعه ببینید. اگر خداى نخواسته، یکوقتى خواستید به یک کسى جسارت کنید، بفهمید که در حضور خدا دارید به بنده خدا جسارت می‌‏کنید. اگر غیبت کردید از یک مؤمنى، بدانید که در حضور خدا غیبت کردید از یک مؤمنى. اعمال شما- به حسب روایات- عرضه داده مى‌‏شود پیش رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله و سلم. اگر اعمال شما عرضه داده شد و رسول اللَّه دید شما خلاف‌کار هستید چقدر ایشان ناراحت مى‌‏شود؟! نخواهید که رسول اللَّه ناراحت بشوند؛ قلب مبارک ایشان را مکدر نکنید. اگر یکوقت صفحه عمل من و شما را بردند رسول اللَّه دید که از غیبت و از تهمت و از فحش و امثال ذلک پر است، جهت قلبش هم که او اطلاع دارد همه‌‏اش توجه به دنیاست، جهت اخلاق هم اخلاقیات فاسده، بغض و حسد و کینه- عرض مى‏‌کنم- بدبینى نسبت به مردم، آن وقت یک همچو چیزى ببیند شاید در حضور ملائکة اللَّه و در حضور خداى تبارک و تعالى خجالت بکشد که این شخص از پیروان شماست، از شیعیان شماست... (صحیفه امام، ج‏2، ص: 391)


ماه رمضان است، با سحرش بر می‌خیزیم و با اذانش بیدار می‌شویم. شهر، لباس تازه بر تن می‌کند. حتی آسمان همان آسمان همیشگی نمی‌ماند، رنگ مردم عوض می‌شود و پر رنگ تر می شوند.


و این ما هستیم، بی‌خیال تمام لذت‌های دنیا تنها از ترکیب رنگ سبز ریحون و سپید پنیر در سفره افطار خوشمان می‌آید. از بی‌طاقتی برای زمان اذان لذت می‌بریم، از صدای «اللهم...» سحرگاه است که شور می‌گیریم و دلمان می‌لرزد و از صدای ربنا است که آهنگ افطار در وجودمان نواخته می‌شود و با صدای اذان موذن زاده اردبیلی است که روزه‌‌امان تکمیل می‌شود. ما مردم ایران لذت‌های دنیایی‌‌امان این‌گونه است. از گشنگی ماه رمضان عذاب نمی‌کشیم و لذت اولین خرمایی را که سر سفره افطار بر دهان می‌گذاریم با بهترین غذاهای دنیا در مجلل‌ترین رستوران‌های جهان عوض نمی‌کنیم. چایی‌مان را هنوز از سماور می‌خوریم و برای افطار روی زمین می‌نشینیم و  ما همینیم که هستیم.


و اینک رمضان است ماه تو و ماه من:


این دهــان بستی دهــانی باز شـــد
کـو خـورنده‌ی لــقمـه های راز شـــد

لــب فـروبــند از طـعـام و از شـــــــراب
ســـوی خوان آسـمــانی کن شـــتاب

گـر تــو این انبان ز نـان خــالی کـــنی
پـر زگـــوهــــر هـــای اجــــلالی کـــنی

طــفل جـان از شـیر شــیطان بــاز کن
بــــعـــد از آنـــش بـا مـــلک انـــباز کــن

چند خوردی چرب و شیرین از طـعــام
امـــتحـــان کــن چـــند روزی با صــیام

چــند شــب ها خواب را گشتی اسیر
یــک شـــبی بــیدار شــو دولـــت بـگیر


                     (مولوی)

. انتهای پیام /*