
آقای سخنگو
در زمان حضور امام در نوفل لوشاتو؛ دو، سه هفته قبل از بازگشت ما به ایران، یک تحلیل گزارش گونه از(کاگ ب) به دست امام رسید. سازمان(کاگ ب) تحلیل کرده بود که چرا در این یک سال و اندی که قیام مردم ایران وارد این فاز شده، با وجود اقدامات سازمان های وابسته به قدرت های جهانی و نیز تشکیلات ساواک ایران، همچنان سنگر به سنگر موانع را فتح می کند؟ تحلیلگران این سازمان اطلاعاتی به این نتیجه رسیده بودند که این پیروزی معلول تفکر کلیدی آیت الله خمینی در سال ۴۲ بر مبنای «وحدت حوزه و دانشگاه» است. به این معنا که مجموعه نیروهای روشنفکر تکنوکرات مسلمان غیرروحانی در امام خمینی این پتانسیل را دیدند که امیال آزادی خواهانه و استقلال طلبانه سیاسی شان می تواند توسط ایشان برآورده شود. به اضافه اینکه ایشان به عنوان یک مرجع بلندمرتبه مذهبی، قدرت بسیج توده ها را دارد، از آن طرف نیروهای روحانی دینی نیز برای اولین بار در فضای تکنوکرات ها با نیروهایی مواجه شدند که علاوه بر دغدغه های روشنفکری دارای انگیزه های دینی نیز هستند؛ بنابراین خیلی راحت این دو جریان دست به دست هم دادند. روحانیتی که در آن شرایط، پس از یک دوران نسبتا طولانی غیبت از صحنه پویای اجتماع با ورود توفنده امام پا به میدان مبارزه سیاسی نهاد؛ در این طرف نیز این صداقت را در مبارزه با استبداد داخلی و استیلای خارجی دید و علاوه بر آن به سوابق طولانی و تاریخی م
آقای سخنگو
قبل از وصلت خانواده ما با خانواده امام، من سید احمد آقا را یکی دوبار بیشتر ندیده بودم. از موضوع ازدواج خواهرم با سید احمد آقا از طریق نامه مطلع شدم. خواهرم نامه نوشت و مطلب را به من گفت. من از این وصلت خوشحال شدم و آن را به فال نیک گرفتم. در پاسخ نامه خواهرم نوشتم کسی که باید تصمیم بگیرد خود تو هستی و امیدوارم که فقط این نکته در ذهن تو نبوده باشد، چون پسر آقای خمینی است، این کافی باشد، حتماً جنبه های مختلف را در نظر گرفتی و اطلاعات لازم را کسب کردی و شناخت کافی هم داری. به هر حال ان شاءا... مبارک باشد.