یک روحانی در مسجد جامع بازار بود به نام «حاج میرزا عبداللّه چهل ستونی» هنر این روحانی این بود که هر آخوند یا هر روحانی که از دنیا می‏رفت اولین مسجد ختم را ایشان برگزار می‏کرد.
خوب، وقتی آیت‏اللّه بروجردی از دنیا می‏روند ایشان از طرف جامعه روحانیت مجلس ختم عظیمی برگزار می‏کنند و قرار می‏شود که در پایان مراسم، تکلیف مرجعیت را مشخص کنند.
در همین جلسه بود که گفتند‏: ‏شیعه چند مرجع دارد که یکی از آنها آقای خمینی است.
البته در خارج از بازار افراد و وعّاظ زیادی بودند که امام را به عنوان مرجع معرفی می‏کردند، از جمله آقای شیخ علی‏اصغر مروارید، آقای محلاتی، آقای حجازی و... اما در داخل بازار نیز این فعالیت بود تا امام بیشتر در میان توده مردم شناخته شود.
فردی بود به نام آقای مصدقی، ایشان کاغذ‏فروش بود و رساله‏های حضرت امام را چاپ می‏کرد. در آن زمان که کسی جرأت نداشت رساله‏های حضرت امام را چاپ کند، ایشان آنها را مخفیانه چاپ می‏کرد.
آن زمان هم من در بازار لوازم التحریر می‏فروختم. رساله‏ها را از ایشان می‏گرفتم و لابه‏لای اجناس بسته‏بندی می‏کردم و از جاهای مختلف که می‏آمدند، از خرم‏آباد و‏... به من می‏گفتند‏: ‏‏حاجی اگر از این رساله‏ها می‏توانی و دسترسی داری به ما هم بده. یکی از کارهایی که من می‏کردم، جاسازی همین رساله‏ها و ارسال آن به شهرستانها بود.

منبع: خاطرات اسدالله تجریشی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1386، ص15

. انتهای پیام /*