امام سعی می ‏کردند در نظر دادن و در پاسخ به سؤالات، عمدتاً و بخصوص به‏ سؤالات اجتماعی آنقدر دقیق باشند که دشمن نتواند در خلال پاسخشان استفاده ‏ای‏ بکند. از جمله وقتی کمک به مبارزین فلسطینی را اجازه فرمودند، یک عنصر‏ فرصت ‏طلب که شئون روحانی مسجدی را در تهران داشت، مدعی شد من شخصاً از‏ طرف امام مأمور هستم وجوه شرعیه را به نفع فلسطینی ‏ها جمع ‏آوری کنم و به آنها‏ برسانم. همه از طرفی خوشحال بودند و از طرفی تعجب می‏ کردند که چطور این‏ شخص! با اینکه دیگران هم بودند. لذا ظاهراً آقای کروبی نامۀ استفتا مانندی به امام‏ نوشت که آیا چنین شخصی از طرف شما اجازه ‏ای دارد یا خیر؟ من سؤال را خدمت‏ ایشان بردم، فرمودند: «من به این استفتا جواب نمی ‏دهم.» عرض کردم: چرا؟‏ فرمودند: «چون اسم شخص در آن است و این شخص مرتبط است با یکی از‏ شخصیتهایی که در صراط مرجعیت است (در نجف ساکن بود) و طبیعی است که با‏ این پاسخ منفی که من به این سؤال می ‏دهم این شخص و به تبعش آن شخصیت‏ روحانی که آینده‏ ای دارد و بالاخره در صراط مرجعیت است لطمه خواهد دید و از‏ حیثیت ساقط خواهد شد و من صحیح نمی‏ دانم اینطور سوء استفاده ‏ای بشود. شما‏ کلی سؤال بکنید. بگویید آیا کسی تا به حال از طرف شما اجازه یا دستوری برای‏ جمع ‏آوری دارد یا نه؟ من پاسخ خواهم داد».

منبع: ـ سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی؛ ج 1، ص 83.

. انتهای پیام /*