بندۀ حقیر در سال 1340 «شرح مشاعر» ملاصدرا را با تعلیقات و مقدمۀ مفصل خود
براى، چاپ مهیا کردم که در سال 1342 چاپ شد. در مقدمۀ این کتاب که نظرى
اجمالى به سیر فلسفه و عرفان در چند قرن اخیر دارد، نوشتهام: استاد علامه آقاى
حاجآقا روحاللّه خمینى زعیم بزرگ شیعه از دانشمندان بزرگ و متفکر این عصراند و
معقول و منقول را سالیان متمادى تدریس کردهاند و در این اواخر متمحض در تدریس
فقه و اصول شدند و در مدت کمى حوزۀ تدریس آن جناب پرجمعیتتر از حوزۀ
تدریس جمیع اساتید عصر مىباشد (مقدمۀ شرح مشاعر، چاپ مشهد، ص78).
براى اهل فن واضح و آشکار است که به ندرت استادى را مىتوان سراغ گرفت که
در حدى عالى در علوم فقه و اصول و حکمت الهى و عرفان توانا باشد. در غالب آثار
خود، با ذکر عناوین مذکور، از مرحوم امام(ره) مطلب نقل کردهام. در دورانى که ذکر نام
او ممنوع و رسالۀ عملیۀ او به قول برخى از دانشجویان، قاچاق بود، کسى از ارباب علم
و معرفت به ما اعتراض نمىکرد که چرا با این عناوین از آن بزرگ یاد مىکنى و ما نیز با
شناسایى کامل و معرفتتام، به او ارادت داشتیم و جاذبۀ علمى و جامعیت او تأثیرى
عمیق داشت. چنانکه مرحوم آیتاللّه العظمى بروجردى ـ اعلىاللّه مقامه ـ روزى به
نگارنده فرمودند: «حاجآقا روحاللّه چشمو چراغ حوزهاند». منظور حقیر آن است که
امام(ره) قبل از ورود به میدان مبارزه با حکومت زمان، علماً و عملاً مورد تصدیق
همگان بودند و منکر نداشتند، جز مغرضان که در هر عصر وجود دارند.
منبع: سلسله موی دوست، ص3
.
انتهای پیام /*