امام روح بسیار لطیفی داشتند. در وجودشان ریزه‏کاریهای اخلاقی خاصی وجود داشت که در کس دیگری دیده نمی‏شد. من چندین سال معمولاً بعد از درس از مسجد سلماسی در خدمت امام به منزلشان می‏رفتم و سؤالهایم را می‏پرسیدم و ایشان نیز جواب می‏دادند. در این چند سال هرگز نشد که برخورد امام گویای این باشد که حاضر به جواب دادن نیستند. و البته کار من هم، کار یک روز یا دو روز نبود، تقریباً بیشتر روزها من به دنبال امام حرکت می‏کردم، چه آن روزهای اولی که در درسشان شرکت می‏کردم و چه روزهای آخر. برای یک بار هم نشد که ایشان قیافه‏شان را طوری کنند که گویای این باشد که خوششان نمی‏آید من به دنبال سرشان بروم و مطلب بپرسم.

منبع: پا به پای آفتاب - ج 3 - ص 279

. انتهای پیام /*