هنگامی که آدم دزدان رژیم با سرعت سرسام آوری زعیم توده های رنجدیده را از قم بیرون برده بودند اضطراب، نگرانی و رعب و وحشت در چهرۀ دژخیمانی که امام را به تهران می بردند به خوبی هویدا بود. دیوانه وار ماشین را می راندند و وحشتزده به عقب و اطراف می نگریستند. وحشت آنان به حدی بود که هر چه امام اصرا ورزید تا برای چند دقیقه ای ماشین را نگه دارند تا نماز صبح را به جا بیاورد، نپذیرفتند. امام در مقام دلداری آنان اظهار داشتند: «اینطور وحشتزده و مضطرب نباشید، در وسط این بیابان کسی نیست که قصد تعرض نسبت به شما را داشته باشد. چند دقیقه ای ماشین را برای نماز متوقف سازید. شما نیز نماز بخوانید شما ارتش کشور اسلامی هستید و از بودجه اسلام ارتزاق می کنید و واجب است که به احکام و فرامین اسلام پای بند باشید. سرانجام بر اثر فشار و اصرار بیش از حد امام حاضر شدند که برای چند لحظه ماشین را نگهدارند که فقط ایشان تیمّم نمایند. امام پس از تیمّم با خاک حاشیۀ جاده، سوار ماشین گردیدند و نماز صبح را در ماشین که به سرعت در حرکت بود به جا آوردند».
منبع: بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، ج 1، ص 472 ، با اندکی تغییر.
.
انتهای پیام /*