مجله کودک 366 صفحه 11
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 366 صفحه 11

سرفه میکرد و اشک میریخت، به گناه خودش اقرار کرد. او با ناله و زاری از قاضی میخواست که از گناه او و پسرش بگذرد و آنها را ببخشد. در این حال، زیرک با شرم و خجالت سرش را به زیر انداخته بود و جرأت هیچ حرکتی را نداشت. قاضی، رو به زیرک کرد و با خشم گفت: «ای جوانِ بیرحم و مروّت!چه طور دلت راضی شد که با پدر پیرت این معامله را بکنی؟ ... واقعاً تو شایستۀ کیفر و تنبیه بزرگی هستی. فقط به احترام خواهش پدر پیرت از گناه تو میگذرم و تو را میبخشم. ولی بدان که هیچ سهمی در آن گنج نداری و سهم تو به مردم فقیر و مستمند میرسد. تو فقط وظیفه داری که از پدر پیر و بیمارت،که قربانی حرص و طمع و خودخواهی تو شده است، پرستاری کنی، و دل او را به دست بیاوری. شاید به دُعای او خدا تو را ببخشد! وگرنه وای به حالت...» آن وقت به دستور قاضی، زیرک با مأمورهای دادگاه رفت و کیسۀ گنج را درست و سالم آورد و به قاضی تحویل داد. قاضی، سکّهها را شمرد. نصف آنها را به خوشدل داد و نصف دیگر سکّهها را در میان مردم محتاج و نیازمند شهر قسمت کرد. سلامت مهمتر است! داشتن لوازم آتشنشانی از همان ابتدا در ایستگاههای قطار اهمیت پیدا کرد. حفظ سلامتی کارکنان قطار و مسافران از مهمترین وظایفی بود که آتشنشانان ایستگاه قطار آن را برعهده داشتند. البته در ایستگاههای کوچک قطار، سوزنبان چند وظیفه برعهده داشت که امداد و آتشنشانی نیز یکی از آنها بود.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 366صفحه 11