مجله نوجوان 216 صفحه 17
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 216 صفحه 17

دندانهای نقاشی شدة تان یک شبه میلیاردر شوید! د- دسته ای هم وجود دارند که با عصر ارتباطات و رایانه و اینها پولدارتان می کنند. کافی است که در منزل محترمتان بنشینید و از صبح تا شب آی دیهای مردم را کش بروید و به زور برایشان تبلیغات بفرستید. این گونه پولدار کن ها هم همه چیز را به عرضة خودتان ربط می دهند و میزان پولی که به دست می آورید بستگی به کارایی خودتان دارد. آنها برای شما توضیح می دهند که در ازای کش رفتن یک آدی دی به شما مبلغی در حدود پنج تومان تعلق می گیرد. البته منظورشان از پنج تومان، پنج میلیارد نیست. اشکال ندارد، شما به پنج میلیون هم راضی هستید؟؟ صبر کن ببینم بچه! چرا یهو جوگیر می شود؟! آدم باید جنبه داشته باشد. گفتند مؤسسة پولدار کن ولی نگفتند که یهو اینقدر توقعت را بالا ببری. منظور ما پنجاه ریال است یعنی پنج تا تک تومانی. حالا ناامید نشوید! اگر شما بتوانید آی دیهای کل مردم کرة زمین را کش بروید، حتماً پولدار می وشدید. جمعیت کرة زمین چند میلیارد است؟! حالا تو بگو یک میلیاردشان هم رایانه و آی دی ندارند. دو میلیاردش هم پیرزن و پیرمرد و بی سواد باشند که از اینجور چیزها سردرنمی آورند. بقیه را ضربدر پنج تومن کن ، ببین چقدر کاسب می شوی! ه- یک دسته مؤسسة پول دار کن هم وجود دارد که روی مخ شما کار می کند تا ناامید نباشید و باور کنید که می توانید! شعار معروف اینگونه پولدار کن ها « تو می توانی » است. اینکه چگونه می توانید، دیگر به خودتان ربط دارد ولی این پول دارکنهای عزیز با یک سری نرمش و یوگا و کارهایی مثل تمرکز روی کاسة آب و مهربان حرف زدن با مولکولهای بدنتان و... می خواهند به شما حالی کنند که پدر جان، شما هم می توانی پولدار باشی. دارم با زبان خوش بهت حالی می کنم که می توانی... البته در پایان دورة تفهیم پولداری وقتی که خوب باورتان شد که می توانید میلیاردر باشید، با یک حساب سرانگشتی متوجه می شوید با این شهریه هایی که داده اید در واقع شما می توانید پولدار کنید و لاغیر! ز- می ماند چند تا راه کلاسیک دیگر برای پولدار شدن مثل برنده شدن در قرعه کشی بانک، گنج پیدا کردن، احتمال اینکه شما فامیل آقای قارون باشید و خودتان نمی دانید بعد یکهو وصیت نامة آقای قارون با مال و اموالش از زیر خاک کشف می شود و یک وکیل به سراغتان می آید تا ترتیب انتقال دارایی آقای قارون را به شما ورثة محترم بدهد، شما آنقدر پیشرفت علمی می کنید که نسبیتهای انیشتین را رد می نمایند و همة کشورها به شما حمله می کنند تا با کلی پول و رشوه فرمولهایتان را بخرند، می روید یک کلاس بازیگری ثبت نام می کنید و آنقدر استعداد نشان می دهید که نقش اول یک فیلم جنجالی هالیوود را به شما می دهند و بعدش کارگردانهای هالیوود و بالیوود و هرچی وود هست درمنزلتان زنبیل می گذارند، بساز و بفروش می شوید و از شانس خوبتان بحران اقتصادی جهان یهو درست می شود و مسکنهایتان را روی هوا می زنند و یا اینکه نهایتش بحران حل نمی شود و خانه هایتان را اجاره می دهید و پوست مستاجرهایتان را می کنید و با کلیة دسترنج و دار و ندار آنها پولدار می شوید، رئیس یک باند بین المللی سرقت مسلحانه می شوید... خب، دیگر بس است که پیشنهادها دارد به جای باریک می کشد و همین یک لقمه نانمان هم آجر می شود و می رود پی کارش. شما هم پایت را اندازة گلیمت دراز کن! چه معنی دارد یک الف بچه بخواهد از دو ریال پول تو جیبی اش یک شبه به کارخانه داری و سرمایه داری برسد؟! دوست نوجوانان سال پنجم / شماره 4 پیاپی 216 / 19 اردیبهشت 1388

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 216صفحه 17