انتقاد و اعتراض
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

زمان (شمسی) : 1390

ناشر مجله : مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، موسسه چاپ و نشر عروج

انتقاد و اعتراض

انتقاد  و اعتراض

‏15 / 11 / 90-  یکی از برنامه هایی که  طی برگزاری مراسم دهه فجر سالجاری صورت پذیرفت بازسازی صحنه ورود امام خمینی به میهن در روز 12 بهمن سال 1357 بود که با تهیه ماکتهای مقوایی از تصویر حضرت امام به نمایش درآمد.همچنین ‏‏ حمیدرضا حاجی بابایی، وزیر آموزش و پرورش هم به مدرسه رفاه رفت و آنجا با ماکت مقوایی امام خمینی عکس گرفت. در مکان جلوس امام خمینی در بهشت زهرا - در ‏‏۱۲‏‏ بهمن ‏‏۱۳۵۷-‏‏ هم ماکتی از ایشان گذاشته شد.انتشار تصاویر این مراسم بازتاب گسترده ای در میان رسانه های داخلی و خارجی داشت و انتقادات و اعتراضات بسیاری را برانگیخت که به پاره ای از مهمترین آنها در پی اشاره می شود:‏

‏*آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی در آغاز جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام که با حضور اکثریت اعضا تشکیل شد، با تبریک ایام خجسته و بزرگ دهه فجر، پیروزی انقلاب اسلامی را افتخاری جاویدان برای تاریخ اسلام، تشیّع و ایران دانست‏‎.‎

‏وی با تأکید بر عظمت انقلاب اسلامی ابراز امیدواری کرد برنامه های فرهنگی و تبلیغی این ایام توسط دستگاه های تبلیغی در خور و شأن و بزرگی آن باشد‏‎.‎

‏هاشمی رفسنجانی همچنین متذکر شد که در بزرگداشت ایام الله دهه فجر، باید از انجام برنامه های کم محتوا و سخیف مانند بی سلیقگی در استفاده از ماکت های مقوایی که بعضاً می تواند مورد اعتراض مردم فهیم و سوءاستفاده دشمنان انقلاب نیز قرار گیرد، خودداری شود‏‎.‎

‏رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: دستگاه های تبلیغاتی و رسانه های همگانی به ویژه رسانه ملی وظیفه ملی و تاریخی سنگینی در جلوگیری از تحریف تاریخ انقلاب و معرفی درست و واقعی دستاوردهای انقلاب اسلامی دارند‏‎.‎

‏وی تأکید کرد که از متولیان امر تبلیغ انتظار می رود برنامه ریزی های مناسب و در خور شأن ‏


‏مناسب تری برای ایام گرامیداشت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی تدارک دیده شود‏‎.‎‏ ‏

‏آیت الله هاشمی رفسنجانی با توجه به تأثیر زیاد حضور مردم در صحنه های مختلف انقلاب، به راهپیمایی یوم الله 22 بهمن اشاره کرد و گفت: حضور حماسی و همه  جانبه تمام آحاد مردم در این راهپیمایی که مورد تأکید رهبر معظم انقلاب در خطبه های نماز جمعه نیز قرار گرفت، حاکی از عمق عشق و وفاداری مردم به انقلاب و نظام اسلامی است‏‎.‎

‏وی افزود: حضور حماسی و گسترده مردم در صحنه، اثبات می کند که تفکر انقلابی مردم پس از گذشت 32 سال از انقلاب اسلامی همچنان با طراوت مانده و کهنه نشده است‏‎.‎

‏رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، با دعوت از مردم سراسر کشور برای حضور پر شور و حماسی در راهپیمایی 22 بهمن، این حضور را پاسخ مناسبی به مجموعه تهدیدها و تحریم های دشمنان علیه انقلاب اسلامی دانست.‏

‎ ‎

‏*محمدرضا تابش نماینده مردم اردکان در مجلس و دبیر کل فراکسیون خط امام در مجلس شورای اسلامی؛ شبیه سازی ورود امام خمینی (ره) در بهمن ‏‏۵7‏‏ به فرودگاه مهرآباد و استفاده از ماکت مقوایی از تصویر ایشان را محکوم کرد‏‎.‎

‏وی در گفتگو با ایلنا اظهار داشت: در لباس دوستی با امام (ره) نمی توان امام زدایی را ترویج کرد. استفاده از ماکت مقوای تصویر حضرت امام (ره) در مراسم بزرگداشت دهه فجر پیروزی انقلاب اسلامی موجب رنجش دوستداران انقلاب و دل بستگان به آن حضرت شد‏‎.‎

‏وی افزود: این کج سلیقگی نشان دهنده عدم شناخت مدیران امر از عظمت انقلاب اسلامی و نقش پیامبرگونه امام خمینی در تحول جان و روان انسان هایی است که به خود باوری رسیده اند و «ما» شدند و این حماسه عظیم را خلق کرده اند‏‎.‎

‏تابش گفت: متاسفم که پس از گذشت ‏‏۳۳‏‏سال از پیروزی انقلاب اسلامی افرادی ظاهر بین در مستر کار قرار گرفته اند که نتیجه تراوشات فکری و ایده های به ظاهر فرهنگی آن ها، برای تجلیل و نکوداشت ایامی که تاریخ این کشور را متحول ساخته است؛ اسباب به سخره گرفتن ‏


‏ارزش ها و شخصیت های نقش آفرین در این عرصه را فراهم می آورد. و تعجب آور تر آنکه متولیان فرهنگی هنری و آموزشی و برخی سابقون در انقلاب، نیز نظاره گر این حرکت نازل بودند و دم برنیاوردند‏‎.‎

‎ ‎

‏نماینده مردم اردکان اضافه کرد: این ها از عظمت امامی که در دوران مبارزه و مرجعیت و حتی بعد از پیروزی انقلاب نیز مظلوم بود نمی کاهد اما هشداری است برای پیروان و دوستداران آن پیر سفر کرده که حتی در لباس دوستی با آن عزیز نیز می توان امام زدایی را ترویج کرد و باحرکت هایی اینگونه نازل و سطحی فرصتی برای بدخواهان نظام و انقلاب فراهم کرد تا همه چیز را به سخره بگیرند‏‎.‎

‎ ‎‏*عضو کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات در مجلس شورای اسلامی، گفت: درست کردن ماکت امام راحل (ره) در مراسم بزرگداشت سال روز ورود ایشان به میهن کار اشتباهی بوده که در طول انقلاب اسلامی اجرا شده است‏‎.‎

‏جمشید انصاری نماینده مردم زنجان و طارم با بیان اینکه اجرای حرکت ماکت امام راحل (ره) به جای تمثال در سال روز ورود تاریخی امام خمینی (ره) به میهن کار لغوی بوده است، به ایلنا گفت: در طول سی و سه سال گرامی داشت پیروزی انقلاب این حرکت تعجب همگان را برانگیخت‏‎.‎

‎ ‎‏*اسماعیل کوثری عضو کمسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی هم در رابطه با حرکت ماکت امام راحل (ره) خاطر نشان کرد: زمانی که عکس رهبرکبیر انقلاب اسلامی موجود می باشد ضرورتی ندارد از ماکت به جای عکس امام راحل (ره) در مراسم ها استفاده شود‏‎.‎

‎ ‎

‏*دکتر‏‏ عماد افروغ، استاد دانشگاه و رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس هفتم در گفت وگو با «تاریخ ایرانی»، چنین اقداماتی را موجب وهن شخصیت امام دانست و آن را بسیار زننده خواند‏‎.‎‎ ‎


‏وی گفت : اینکه بیایند تصویر امام را به قصد تداعی شخص ایشان به شکل چنین ماکتی مورد استفاده قرار دهند و به این سبک که از لحاظ هنری نیز بسیار ضعیف است به تصویرسازی بپردازند، کاری دور از انتظار و کم ارزش است.‏

‎ ‎‏افروغ درباره برگزاری چنین برنامه هایی به «تاریخ ایرانی» گفت: برای برگزاری چنین مراسمی، حداقل انتظاری که از مسئولین امر می رود آن است که از هنرمندان استفاده کنند و به گونه ای به بازسازی وقایع بپردازند که مورد سوءاستفاده قرار نگیرد.‏

‏رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس هفتم، در ادامه با تاکید بر ناخوشایند بودن پخش این تصاویر از تلویزیون گفت: برگزاری چنین مراسمی که در آن عکسی از امام را به این نحو مورد استفاده قرار دهند، نوعی وهن شخصیت امام محسوب می شود و بسیار زننده است.‏‎ ‎‏او در ادامه با اشاره به نحوه اجرای مراسم گفت: اجرای چنین مراسمی درباره آن رویداد تاریخی بزرگ توهین آمیز بوده است، البته شاید مسئولین نیت خیری داشته باشند اما به هرحال نتوانستند این عمل را به نحو احسن انجام دهند و به صورت نمادین نمایش دهند.‏‎ ‎‏افروغ با بیان اینکه باید جلوی چنین اعمالی را گرفت، افزود: این اتفاق افتاده و تاثیرات منفی خود را نیز گذاشته است، از این پس باید مانع تکرار اینگونه حوادث شویم و یا حداقل باید از لحاظ هنری بیشتر به آن پرداخته شود. اگر قرار بر تکرار آن وجود دارد و یا تمایلی بر حفظ آن هست، باید با آن برخورد شود.‏

‏افروغ در پایان با بیان اینکه انتشار و رسانه ای شدن اینگونه مسائل کار درستی نیست، گفت: چنین عملی اگر قرار و اصرار بر تکرار آن وجود دارد، خوب است به رسانه ها وارد شود. در غیر این صورت نباید از سوی رسانه ها نیز بر بیان آن اصراری صورت گیرد.‏‎ ‎

‏*صادق طباطبایی خواهر زده امام موسی صدر و برادر همسر حاج سیداحمد خمینی، در صفحه اجتماعی اینترنتی خود در اینباره نوشته است: دلم گرفت از این کم ذوقی در مراسم نمادین ‏


‏ورود امام به میهن. از دیدن این تصاویر دلم گرفت از این همه بیذوقی و کج سلیقگی؛ آیا نمیشد از یکی از هنرمندان با ذوق این فن کمک و مشورت خواست و طرحی متناسب با شکوه آن روز ارائه داد؟‏

‏*دکتر حمید انصاری قائم مقام موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) در جلسه مجموعه مراکز و موسسات اسنادی و پژوهشی تاریخ، موسوم به «مهتاب» که به میزبانی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی برگزار گردید ضمن تبریک ایام دهه فجر و خوش آمدگویی به شرکت کنندگان گفت: در دهه مبارک فجر هستیم و طبیعتاً دغدغه همه مراکز اسنادی کشور انتقال واقعیت ها و حقایق تاریخ معاصر و فراز و فرودها و تلخی ها و شیرینی های تاریخ کشورمان و خصوصا واقعیتهای تاریخ انقلاب اسلامی و جلوگیری از تحریف آن است برای آشنایی نسل جوان و نسل های آینده.‏

‏ وی ادامه داد: متاسفانه بعضاً شاهد هستیم که در انتقال واقعیت های تاریخ و مخصوصاً آن چه مربوط به تاریخ پرشکوه انقلاب اسلامی می شود حرکت هایی صورت می پذیرد که موجب خنثی شدن تلاش ها و زحمات مراکز پژوهشی می شود ازجمله برنامه ای که تحت عنوان مراسم نمادین سالگرد ورود حضرت امام در 12 بهمن امسال برگزار کردند حقیقتاً می توان گفت وهن آمیز بود و جداً باعث تأسف است که بعد از گذشت سی و اندی سال از وقوع انقلاب و تجربه سی ساله ای که در این عرصه وجود دارد و با این همه هنرمند متعهدی که داریم و می توانستند کمک کنند تا به خوبی و شایستگی اینگونه بزرگداشت ها صورت بگیرد باید شاهد اجرای برنامه ای تا این حد نازل باشیم. در حالی که فیلمها و عکسها و مستندات آن دوران وجود دارند حتی اگر ‏‏ ‏‏می خواستند یک بازسازی از آن داشته باشند نیزاین چیزی که به نمایش در آمد بخش عمده ای از واقعیات گفته نشد و به نوعی سانسور شد که ظلم به تاریخ آن مقطع است.‏

‏ وی با اشاره به نحوه پایین آمدن امام از هواپیما و نواقص برنامه نمادینی که اجرا شده است گفت: همه مستحضرند که مرحوم حاج احمدآقا یادگار امام دست بر شانه امام و خلبان فرانسوی در کنار حضرت امام بودند و پشت سرشان مرحوم شهید مطهری و مرحوم آیت الله اشراقی و بعد ‏


‏هم بقیه همراهان که به تدریج پیاده شدند. حالا این ورود آرام و پرشکوه در آن لحظات فراموش نشدنی و خاطره انگیز را تبدیل کنیم به یک برنامه بسیار خشک تشریفاتی و بدون کمترین جاذبه آنهم با حذف این افراد در قالب یک تصویر مقوایی که حقیقتا اسباب وهن شده است با آن تشریفات عجیب و غریبی که هیچ ربطی به واقعیات آن فرود و ورود تاریخ ساز نداشت.‏

‏دکتر انصاری در ادامه با تأکید بر وجود مستندات و شاهدان فراوان آن روز تاریخی و اشاره به حضور خویش بعنوان عضوی از تیم حفاظت کمیته استقبال حضرت امام گفت انچه که در این برنامه به اصطلاح نمادین اجرا شد نه واقعیت را بیان کرده است و نه حتی یک شمای اندکی از آن شرایط پرشکوه معنویت و آرامش حضرت امام و انتظار و اشتیاق 14 ساله استقبال کنندگان در محوطه فرودگاه در آن دیده نمی شود؛ و با کمال تأسف برنامه بازسازی جلوس حضرت امام در مدرسه رفاه نیز به همین صورت سطحی و حتی موهن به اجرا در آمده است.‏

‏ ‏‏ ‏‏قائم مقام موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) خاطرنشان ساخت: اگر دوستان در ستاد مراسم دهه فجر عنایت می کردند و مانند روال معمول از اطلاعات و تجارب ارزشمند موسسه به عنوان نهادی که در حوزه مسائل مربوط به امام بصورت تخصصی فعالیت می کند استفاده می کردند قطعاً چنین اتفاقی نمی افتاد. واقعاً این دو اجرا حادثه تلخی بود که اتفاق افتاد. من در این یکی دو روزه مکرراً تلفنی و حضوری شاهد گلایه و اعتراض افراد مختلف بوده ام حتی امروز یکی از اساتید دانشگاه گریه می کرد که این چه ظلمی است که نسبت به‏‏ ‏‏ حقایق آن روزهای پرشکوه می شود و آن جلوه ملکوتی که امام و جایگاه معنوی و مردمی ای که در آن ورود تاریخی داشت کجا و آنچه که اکنون به این صورت برای فرزندانمان باز سازی می شود کجا؟‏

‏آقای حمید انصاری گفت: نمی گوییم حتما سوء نیت و عمدی در کار بوده است اما نتیجه یکی است و آن هم ارائه برنامه ای خشک و بی روح در نازلترین سطح ممکن. اجرای این برنامه و پخش آن بهره ای دربر نداشت جز تخریب ذهن جوانان ما نسبت به عظمت و شکوه وقایع آن روز. و جای گلایه دارد از رسانه ملی که چگونه در پخش همه مراسم ها و حتی برنامه هایی نظیر فوتبال را کنترل و مانیتور می کنند که مبادا حرکت و سخنی خلاف هنجارهای اخلاقی و سیاسی پخش ‏


‏شود ولی به راحتی این برنامه ها را که سخیف و موهن بودن آن آشکار است پخش می شود البته بعدا در برنامه ای، انتقاد از آن را هم مطرح کردند اما به هرحال آنچه که اجرا و پخش  شد در سطحی بسیار نازل بود که صرف نظر از اشتباه بودن اصل تصمیم، ابتدایی ترین اصول اولیه جاذبه ها و تکنیکهای هنری نیز در آن رعایت نشده بود، از عدم تناسب بین ابعاد تصویر با ابعاد محیط و افراد پیرامون گرفته تا کاستیهای فراوان در مقدمات و روش اجرا، و متأسفانه اجرای این دو برنامه ‏‏ ‏‏در آغاز برنامه های دهه فجر دستاویزی ‏‏ ‏‏شد برای وهن و استهزای رسانه های بیگانه. اینگونه برنامه ها تأثیر برخی از برنامه های بسیار جالب و متنوع قابل تقدیری که این روزها از شبکه های رسانه ملی در یاد آوری خاطرات دهه فجر 57 پخش می شود را از بین می برد.‏

‏ انصاری ادامه داد:  از جمله عللی که مرحوم یادگار امام در سال 67 نامه ای را به حضرت امام نوشتند و از ایشان خواستند که مرجعی برای مسائل مربوط به انتشار زندگینامه و نهضت امام و آثار ایشان از قبیل تصاویر و اسناد و مدارک و فیلم هایشان مشخص شود یکی همین بود که از یک سری برداشت های سلیقه ای و سطحی و یا تحریف و تغییر جلوگیری شود. امیدواریم با رعایت نظر حضرت امام و قوانین مربوط به همین امر دیگر شاهد اتفاقات تلخی از این قبیل نباشیم.‏

‏ ‏

‏*ابوالفضل فاتح:به لحاظ تاریخی لحظه ی ورود بنیانگذار عظیم الشان انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره) به ایران، از بیادماندنی ترین و شیرین ترین لحظات تاریخ معاصر ایران و از منظری دیگر واجد غنی ترین و ارزشمندترین مبادی و شواهد سیر تحول و تغییر سیاسی در انقلاب اسلامی است؛ لذا طبیعی است که چگونگی پردازش این صحنه ی تاریخی از حساسیت منحصر به فردی برخوردار باشد. بازسازی صحنه ی ورود بنیانگذار انقلاب اسلامی به میهن و بهره گیری از المانهای بی سابقه ی تصویری نظیر حمل ماکت ایشان حاوی تغییر لحن و اسلوب در تبلیغات رایج دهه ی فجر انقلاب اسلامی بود‏‎.‎

‏به طور طبیعی انتظار می رود در روایت واقعی یک رخداد، اسلوب بیانی و تصویری ، ساختار و شکل و چارچوب که در روایت و انعکاس رویدادها استخدام می شود، مترجم رخداد مد نظر ‏


‏بوده و به دقت شواهد اجتماعی و سیاسی و تاریخی مرتبط را تداعی کند، مگر آنکه مقصود چیز دیگری باشد که در این صورت ممکن است اجزایی خاص از عوامل شکل دهنده ی حادثه برجسته شده یا نادیده گرفته شده با تغییر یافته و یا تحریف شوند؛ و این گونه است که روایت های مبالغه آمیز، طنز گونه، انتقادی، جانبدارانه یا خیال پردازانه یا … از وقایع شکل می گیرند. به قول “استوارت هال” هر تغییر در لحن و رویکرد بیانی، هر تغییر در گرایش محتوا، و هر تغییر در منطقی که راوی برای روایت برگزیده است، معنی دار است یا به عبارت دیگر چنانکه “فرکلاف” می گوید می توان گفت این فقط ظاهر و سیاق روایت نیست که به آن مفهوم می بخشد. این که اساسا چه موضوعی انتخاب شده است و چه بخش هایی تصریح شده و چه بخش هایی مبهم واگذاشته شده است، اینکه چه بخش هایی در روایت وارد شده و چه بخش هایی کنار گذاشته شده، اینکه چه موضوعی در منظر ‏‎(foregrounding)‎‏ و چه موضوعی در پس صحنه ‏‎(backgrounding)‎‏ قرار داده شده، به چه چیز موضوعیت داده شده و به چه چیز موضوعیت داده نشده ‏‎(thematizing)‎‏ و… همه و همه تعیین کننده اند‏‎.‎

‏بر اساس آنچه بیان شد به نظر می رسد دست اندرکاران روایت ورود حضرت امام به ایران هم در انتخاب موضوع و هم در دست کاری جزئیات صحنه و هم در انتخاب اسلوب تصویری و بیانی، ذهنیات و انگیزه ی متفاوتی داشته اند. طبیعتا بسیاری از مردمان نسل دوم و سوم انقلاب شاید از دیدن صحنه های واقعی این رخداد مهم و تاریخی محروم بوده اند و لذا در بیان جدید ورود حضرت امام تلاش شده است به بخش هایی اصالت داده شود که با ذهنیات برگزار کنندگان امروز مراسم از آن رخداد سازگاری داشته باشد و حامل پیام مد نظر ایشان به مخاطبان این نسل باشد. در روایت جدید، امام در قالب ماکتی در دستان دو سرباز حمل می شود. ابعاد ماکت دو بعدی تلاش شده به ابعاد شخصیت مد نظر نزدیک باشد اما فاقد ظرافت های هنری در پردازش و حمل است. او تنها و بدون مردم و بدون همراهان دیده می شود. انضباطی خشک و مصنوعی برقرار است. در صحنه ای دیگر تصویری از ایشان که بر زمین نشسته در کنار جانمازی در مدرسه ی رفاه به همراه دو تصویر از خود ایشان بر بالای سرشان به روی دیوار دیده می شود. این ‏

‏صحنه نیز از انتقال واقعیت آن روز عاجز است و نمی تواند فضای حاکم بر اتاق را به خوبی منتقل کند، اما کسانی که شاید آن روز امکان حضور در محضر ایشان را نداشته اند، توانسته اند با ماکت ایشان عکس یادگاری بگیرند‏‎.‎

‏روایت جدید به لحاظ دارا بودن بداعت، تمایز و جسارت توانسته است توجه مخاطبان زیادی را جلب کند، اما چون روح و اصالت های رخداد واقعی و عظمت و لطافت شخصیتی امام از طریق ماکت قابل انتقال نبوده است و همچنین تحریف های روشن و بینی صورت گرفته، ماحصل داستان ایجاد لکنت در پیام و در پی آن یک فضای نامناسب گفتمانی به همراه خدشه به شانیت صحنه و شخصیت مورد پردازش (امام) و قرار گرفتن پرسشی بزرگ درباره ی انگیزه های برگزار کنندگان بوده است و حداقل آنان را به سهل انگاری و سطحی نگری در روایت یکی از با ظرفیت ترین لحظات تاریخ انقلاب و یکی از بزرگترین شخصیت های سیاسی مذهبی تاریخ معاصر متهم کرده است. شاید اگر دست اندرکاران روایت جدید و ماکتی از ورود حضرت امام، از ابعاد رسانه ای شدن آن باخبر بودند و می دانستند هنگامی که یک اقدام از فضای بسته با تعداد معدودی مخاطب به فضای عمومی و ملی وارد می شود ، دستخوش برداشت ها و ترجمان هایی می شود که ممکن است با مقصود طراحان فاصله یا حتی تناقض داشته باشد، چه بسا نسخه ی هنری خود را به گونه ی دیگری می پیچیدند. همین طور اگر از خود می پرسیدند “آیا چنین صحنه پردازی برای هیچ یک از شخصیت های زنده و در قید حیات پسندیده و قابل پذیرش و تحمل است که درباره ی حضرت امام به انجام برسد؟”، شاید شیوه ی دیگری را انتخاب می کردند‏‎.‎

‏روایت جدید، متاسفانه دستمایه ی طنز به ویژه در فضای مجازی و رسانه های بیگانه شد. رسانه های داخلی نیز به جز “بازتاب” که واکنش نقادانه ای داشت، ترجیح دادند بدون تحلیل تا حد زیادی از کنار موضوع گذشته و صرفا با انتشار چند تصویر و انعکاس خبر “بازسازی صحنه ی ورود حضرت امام ” به آن پر و بال چندانی ندهند. بازتاب در مقاله ای با عنوان “امام خمینی خوب است به شرط اینکه فقط ماکتش باشد!”، نوشت:”سی و سه سال پس از ورود بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران در دوازدهم بهمن ‏‏۱۳۵۷‏‏، در اتفاقی ناراحت کننده برای دوستداران امام، بازگشت ‏


‏امام به میهن به نوعی به سخره گرفته شد و جز سکوت، نشانه ای از اعتراض به چنین رفتاری دیده نشد…ساختن یک رهبر ماکتی و قرار دادن در اتاق مدرسه رفاه که روزگاری حضرت امام در آن بوده، در سطح خلاقیت کودکان دبستانی مدرسه رفاه پذیرفتنی است‏‎”.‎‏ بی آنکه بخواهیم خط قرمزهای کاذب آفریده و مانع ورود هنرمندانه و خلاقانه به عرصه های جدی فرهنگ و اندیشه و تاریخ شویم اما یادآوری این نکته ضروری است که خلاقیت در حوزه ی سمبل ها و ارزشهای ماندگار نیازمند همه جانبه نگری ، دقت و تعهد به انتقال پیام است. شایسته بود رسانه ها به عنوان نماینده ی افکار عمومی ، دیدگاه و واکنش واقعی مردم را در قبال چنین موضوعات حساسی به دست آورده و به دست اندرکاران اهمیت آن را گوشزد کنند. شاید بیشتر رسانه های داخلی نخواسته اند شیرینی خاطرات دهه ی فجر انقلاب اسلامی را به تلخی این گونه پردازش ها در ذائقه ها تلخ کنند. با توجه به نوع اخباری که در بسیاری از رسانه های ایرانی از ریز و درشت مسائل منتشر می شود، بعید است که مهم نبودن موضوع دلیل کم توجهی به آن بوده باشد‏‎.‎

‏ ‏

‏*احمد مسجد جامعی:در سال های پس از انقلاب، کم و بیش شاهد نوعی تاریخ نگاری توسط برخی اشخاص بوده ایم که براساس قداست خود به بیان وقایع پرداخته اند. گاه نام هایی حذف شده و بعضا مطالبی ناگفته مانده و شاید وقایعی هم اضافه شده یا حداقل از حاشیه ها به متن راه یافته باشد. اگر به نخستین عکس های ورود امام راحل به ایران توجه کنیم، هرساله کم و بیش شاهد حذف برخی از چهره های پیرامونی هستیم. این حذف عموما با تعبیر منقول از امام ناسازگار است که گفته اند تاریخ درست آن است که عین واقعیت باشد. سال ها پیش در جلسه ای با حضور یکی از وزرای پیشین ارشاد بحثی بود که نامه امام به شاه حذف یا به تعبیر خودشان ویرایش شود؛ یعنی نوشته مرحوم امام محترمانه سانسور داده شود، در حالی که واقعیت تاریخی از وجود چنین نامه ای با چنان عباراتی حکایت می کند و نمی دانم بالاخره چه شد؟ در اوایل انقلاب کتاب هایی چاپ می شد که در آن اعلامیه های بزرگان درباره حرکت انقلاب  اسلامی درج شده بود و در چاپ های بعدی جای برخی نام و نامه های قبلی، فضایی سفید جایگزین می شد. ظاهرا روند ممیزی ‏


‏و تاریخ سازی حریم و حدودی نمی شناسد و اگر تا دیروز اطرافیان و همراهان امام راحل حذف می شدند به نظر می رسد که امروز برای ساختن تصویر دیگری از ایشان هم تلاش هایی در جریان است. در این تصویر، زمان به عقب برمی گردد و این بار امام با هواپیمای ایران به وطن می آید. در کنار ایشان دیگر خلبان فرانسوی که امام دست او را گرفته بود، نیست. "فرزند و یادگار امام"، که در پشت سر بودند، دیده نمی شود. انبوه مردم و رجال دینی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و بزرگان ادیان رسمی کشور را در فرودگاه نمی بینیم.‏

‏جوانان با دنیایی از شور و عشق سرود "خمینی ای امام "را نمی خوانند و به جای آنها نظامی هایی هستند که برای استقبال از تصویر  به صف شده اند و تصویر از بین آنها به ناکجاآباد می رود. دیگر از خیابان های پرازدحام و جمعیت مشتاق و خودجوش خبری نیست... از گل هایی که دختران و پسران جوان میان خیابان ها گذاشته اند چیزی به چشم نمی آید. این تصویر مقوایی از میان انبوه مردم به بهشت زهرا نمی رود. در میان خیل عظیم مشتاقان سری به بوستان شهدا نمی زند. به پدران و مادران داغدار وفرزند از دست داده تسلیت نمی گوید. همه ملت را ید واحده نمی داند. به ملت تکیه ندارد... کف زدن ها و تکبیرهای متوالی و پرشور زنان و مردان این سرزمین سخن او را تایید نمی کند. از سینما دفاع نمی کند. سرزده به دیدار بیماران و مجروحان در بیمارستان نمی شتابد. فشاری از جمیعت برای رسیدن به او نیست تا جایی که عمامه ایشان از سر بیفتد و شهید گرانقدر "آقای مطهری" نگران و قاطع بگوید امروز حفظ جان امام از اوجب واجبات است. این در حالی است که هیچ کس به امام نامه و عریضه نمی داد، کسی در فکر به دست آوردن امتیازی نبود و هیچ کس در فکر گرفتن عکسی در کنار ایشان که با آن در آینده متمایز شود، نبود. هیچ عکس مستقلی از شهید بزرگوار "آقای بهشتی" در کنار امام در دست نیست. نقل است زمانی کتابی درباره نهضت امام خمینی(ره) تدوین شد و نسخه ای از آن را به ایشان دادند و مرحوم امام چنین گفته بودند پس جایگاه مردم کجاست؟و مگر تاریخ منعکس کننده زندگی مردم نیست؟ اما این تصویر دوبعدی وضع دیگری دارد و از زمین تا آسمان با آن شخصیت چندساحتی تفاوت می کند. این تصویر "دوبعدی "در همه جا توسط دیگران جابه جا می شود و اراده ای از خود ندارد ‏


‏و از جمع نظامی ها یکسره به مدرسه رفاه برده می شود و در اطراف آن کسانی می نشینند که  موقعیتی در کنار امام نداشتند. آنها به چشمان تصویر خیره شده اند؛ چشمانی که فقط در تصویر امکان خیره شدن به آن وجود دارد، بی آنکه انتظار شنیدن سخنی را داشته باشند و جای کسانی خالی است که عرصه های اندیشه و جهاد و مبارزه را در کنار امام پیش می بردند. یاد روزی می افتم که امام استوار و آرام در قاب پنجره ایستاد و با دستی برافراشته به ابراز احساسات و سلام نظامی پرسنل شجاع نیروی هوایی  پاسخ داد. هیبت و هیات این پیوند چنان بود که توان امرای ارتش شاه را شکست و فردای آن روز ستاد مشترک نیروهای مسلح آن را تکذیب کرد؛ تکذیبی که هیچ کس باور نکرد. نمی دانم کسانی که تصویر دوبعدی امروز را به هر نیتی به نمایش گذاشته اند تا چقدر با حس و حال جمعیت انبوه و مشتاق دیروز و نظامیان و سربازان پیوسته به انقلاب و جذبه معنوی و ماندگار امام همراه و آشنایند و قرار است چه امامی را به نسل امروز معرفی کنند. آنهایی که انفعال خودشان را در سال های جوانی از یاد برده و مثلا از سر دلسوزی برای نظام از کهولت سن و ذهن و عمل آن بزرگ می گویند، می خواهند چه انقلابی را معرفی کنند؟ آیا نمی دانند که به تعبیر مقام معظم رهبری، این انقلاب بی نام خمینی در هیچ جای جهان شناخته شده نیست؟‏

‏ ‏

‎ ‎

‎ ‎