سرّ شناختن تو
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

زمان (شمسی) : 1390

ناشر مجله : مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : دلنواز، محدثه

سرّ شناختن تو

سرّ شناختن تو

‏ ‏

‏خانم محدثه دلنواز (دانشجوی روان شناسی بالینی دانشگاه تهران) طی یادداشتهایی ادبی که اخیراً به دفتر مجله حضور رسیده است احساس قلبی خود را درباره امام خمینی، بیان کرده اند که ضمن تشکر از ایشان بخشهایی از متن ادبی مزبور در پی می آید:‏

‏”. . . زیر دست تو چه کسانی که رشد نکردند.  تو حتی راهبر سینه های سنگی بودی.  این را همه می دانند، چه دلها که به عشقت تپید و شجاعت را از نگاه‏‎ ‎‏بی دریغت که عاشقانه مهر دعایت را بر کاغذ بارانی نیایش هایشان حک می کردی، آموختند.  شمیم دل نشین قدمهایت، خود طراوتی بود برای ادامه روشنی ها. تا بودی بودند و تا رفتی. . . ‏

‏بعد از تو، یا آنان که رفتند ماندند، یا اگر اسمی از آنها به یادگار نقش اسلام و ایران نشد، سختی دو سه روزی قرض نفس کشیدن از این دنیا را می کشند. . . ‏

‏14 خرداد یعنی خاموشی شعلۀ نگاه های آسمانی ات، ماندن تنها خاطرات لبخندهای مهربانی ات. . . صدای سکوتت بغض جماران را می فشارد. نگاه کن! قلب تاریخ تیر می کشد و حتی آسمان نیز همیشه ابریست! برای که  ببارد؟ که تو در حضور ثانیه ها رفتی. ‏

‏نمی دانم! منی که در بودنت نبودم، چرا برای ‏‏نبودنت "آه" می کشم؟! شاید این همان سرّ شناختن توست. هنگامی که سروده هایت را زمزمه می کردم، به جرأت گفتم تو از حافظ هم برتری. . .  و حالا می دانم که 14 خرداد یعنی نشستن خاک بر روی در پای عارفی وارسته و عاشقی واله.‏

‏***‏

‏تو بودی که یاد دادی حسینی بودن، حسینی زیستن و حسینی جان سپردن را. دل می خواهد و عقل، و چه خوب مردان زمانه ات آموختند. . . ‏

‏چه خوب یادم دادی، حرف حق را به ترس و مادیات نفروشم و چه عاشقانه آموختی ام که تواضع راهی است برای ورود به دلها...‏