مجله خردسال 269 صفحه 8
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 269 صفحه 8

فرشته ها من و پدرم توی خیابان راه می رفتیم که پدرم روی زمین یک کارت پیدا کرد وگفت:« این گواهی نامه رانندگی است. حتماً کسی آن را گم کرده.» پرسیدم:« گواهی نامه رانندگی یعنی چه؟» پدرم گفت:« وقتی کسی رانندگی یاد بگیرد، امتحان می دهد و پلیس با دادن گواهی نامه به او اجازه می دهد که رانندگی کند. یک راننده، حتماً باید گواهی نامه اش همراهش باشد تا پلیس او را جریمه نکند. حالا یک نفر گواهی نامه اش را گم کرده است.» گفتم:« ببریم و به صاحبش بدهیم.» پدرم گفت:« ما نشانی صاحب گواهی نامه را نداریم ولی اگر آن را در صندوق پست بیندازیم حتماً به دستش می رسد.» گفتم:« آن وقت او نمی فهمد که ما گواهی نامه اش را پیدا کرده ایم و برایش فرستاده ایم!» پدرم خندید و گفت:« خدا که خوب می داند. ما این کار را کرده ایم.» من و پدرم گواهی نامه را در صندوق پست انداختیم، فکر می کنم تا حالا گواهی نامه به دست صاحبش رسیده باشد. فقط خدا می داند که او چه قدر خوش حال شده است.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 269صفحه 8