مجله خردسال 302 صفحه 4
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 302 صفحه 4

موش فلفلی مرجان کشاورز آزاد یکی بود،یکی نبود. جادوگر توی خانه اش نشسته بود که موشی وحشت زده از سوراخ در تو آمد و گفت:«می توانی جادو کنی و این گربه را ناپدید کنی؟»جادوگر با تعجب پرسید:«رام گربه را؟»موشی گفت:«گربه ای را که تا اینجا دنبال من بود.همان گربه ای که چند روز است دوروبر لانه ام می چرخد و نمی گذارد از خانه ام بیرون بیایم.»جادوگر از پنجره نگاهی کرد و گربه یچاقی را دید که پشت در ایستاده است. جادوگر گفت:«باید کمی فکر کنم تا جادمی ناپدید کردن گربه را به یاد بیاورم.» موشی گفت:«کتاب جادویت را بگرد. شاید توی آن نوشته باشی!»جادوگر به سراغ کتاب رفت و آن را ورق زد و ورق زد، اما چیزی پیدا نکرد. گربه به در پنجول کشید . میو میو می کرد. موشی هم همین طور می لرزید. جادوگر راه رفت و فکرکرد. اما هیچ جادویی برای ناپدید کردن گربه یادش نیامد. موشی گفت:«کاش من آن قدر تلخ و بدمزه بودم که هیچ گراه ای هوس نمی کرد مرا بخورد!«همین

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 302صفحه 4