مجله خردسال 336 صفحه 8
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 336 صفحه 8

فرشتهها دیروز روز تولد حضرت فاطمه(س) دختر حضرت محمد (ص) و روز مادر بود. من و پدرم، برای مادر و مادربزرگ یک هدیه گرفته بودیم و قرار بود، همراه دایی عباس و زندایی و حسین، به دیدن مادربزرگ و پدر بزرگ برویم و هدیهها را همان جا بدهیم. من یک هدیهی دیگر داشتم و آن را به هیچ کس نگفته بودم. شب، بد از این که شام خوردیم، پدرم جعبهی شیرینی را باز کرد و گفت:" روز زن مبارک!" آن وقت همه به مادربزرگ و مادرم و زن دایی هدیه دادیم." من گفتم:" امروز روز تولد حضرت امام هست! آن وقت نقاشی را که برای امام کشیده بودم، آوردم و کنار عکسش گذاشتم. همه از این کار من خیلی خوشحال شدند. پدرم هم یک شمع روشن کرد و کنار عکس امام گذاشت. حسین دوید و شمع را فوت کرد. من عصبانی شدم و با او دعوا کردم. پدرم گفت:" خوشحال و مهربان باش! امروز روز تولد است. روز جشن و خنده . نه روز اخم و عصبانیت. این کار حسین، امام را هم به خنده انداخته، نگاه کن!" همه خندیدند. حتی تصویر مهربان امام توی قاب عکس.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 336صفحه 8